محمد هاشمی: رای روحانی تشکیلاتی نیست
انتخابات در شرايطي تمام شد و نتيجهاش، راي به تداوم دولت تدبير و اميد داد كه هنوز مباحث مربوط به آن داغ است. از طرفي توقعها از دولت و اينكه حسن روحاني بايد چه تدبيري بينديشد تا كارآمدي دولت دوازدهم بيشتر از يازدهمين دوره قوه مجريه باشد بهانه بحثها و تحليلهاي مختلف است.
قانون نوشت: انتخابات در شرايطي تمام شد و نتيجهاش، راي به تداوم دولت تدبير و اميد داد كه هنوز مباحث مربوط به آن داغ است. از طرفي توقعها از دولت و اينكه حسن روحاني بايد چه تدبيري بينديشد تا كارآمدي دولت دوازدهم بيشتر از يازدهمين دوره قوه مجريه باشد بهانه بحثها و تحليلهاي مختلف است. از طرفي ديگر، جريان بازنده هنوز در شوك است و به همين دليل بحثهايي چون راي حلال يا دولت سايه را طرح ميكنند و البته گاه و بيگاه از تخلفهايي ميگويند كه به تصور آنها در شكستشان موثربوده است.
براي تحليل واكنشهاي انتخاباتي اصولگرايان و همچنين بررسي دلايل ناكامي آنها به سراغ محمد هاشمي،عضومجمعتشخيص مصلحت نظام رفتيم. او كه خود از شخصيتهايي است كه صلاحيتش براي اين دوره از انتخابات احراز نشدهبود، با تاكيد بر اينكه اصولگرايان به دليل ناكارآمدي نميتوانند راي مردم را جلب كنند، به پرسشهاي طرح شده «قانون»پاسخ گفت كه مشروح آن را در ادامه پي ميگيريم.
راي بالاي ۲۳ميليوني روحاني براي شما قابل پيشبيني بود؟
بله. به هر حال كارنامه دولت يازدهم، كارنامهاي قابل دفاع بود. به ويژه اينكه مردم، دوران روحاني را با دوره احمدينژاد قياس ميكردند و با مشاهده دستآوردهاي سالهاي ۹۲ تا۹۶، به اين نتيجه رسيدند كه موقعيت روحاني بايد تمديد شود. مردم همچنين نسبت به اين مساله آگاهي داشتند كه منابع مالي دولت يازدهم نسبت به سالهاي ۸۴ تا ۹۲ به دليل كاهش ۷۰درصدي نفت بسيار محدودتر شده بود. در دوره احمدينژاد با وجود ارزآوري ۸۰۰ ميليارد دلاري حتي يك پروژه مهم راهاندازي نشد. همچنين درباره عملكرد روحاني بايد به برجام اشاره كرد كه يكي از مهمترين و موثرترين اتفاقهايي بود كه رخ داد. بايد گفـت، مردم نيز آگاهي سياسي بالا و همچنين شعور اجتماعي در خور توجهي دارند و به همين دليل با رايهاي خود، روحاني را در دولت ماندگار كردند.
با اين اوصاف، چرا موج گستردهاي، تخريب دولت را در دستور كار خود قرار داده بود؟
هم رسانههاي جناح راست و هم صدا و سيمايي كه به قاعده بايد نگاه و رويكردي ملي داشته باشد، در تلاش براي زير سوال بردن دستآوردهاي دولت از هيچ كوششي دريغ نكردند اما از آنجايي كه مردم، مردمي آگاه و هوشيارند، اين نوع تلاشها، نه تنها به ثمر ننشست، بلكه باعث اقبال جامعه به دولت شد.
دو قطبي شدن رقابت تا چه حد در راي روحاني سهم داشت؟
نميدانم منظور شما از دو قطبي چيست. اتفاقي كه رخ داد اين بود كه انتخابات در فضايي رقابتي بين دو سليقه، تفكر و نگاه اجرايي متفاوت بود. به گونهاي كه يك جريان، هم در دوره فعلي نمره قبولي گرفته است و هم مردم، خاطره خوبي از نوع مديريتشان در دولتهاي سازندگي و اصلاحات داشتند. اين در حالي است كه جامعه ذهنيتي منفي نسبت به توانمنديهاي اصولگرايان دارد، به ويژه اينكه بحرانهاي ناشي از ندانم كاريهاي دولتهاي نهم و دهم را به حساب آنها مينويسند. بنابراين مردم به راحتي توانستند بين دوران توفيق و دوران تاريك، كسي را انتخاب كنند كه گروهي را نمايندگي ميكرد كه سابقه موفقيتآميزي در اداره كشور دارند.
يك طرف مديريت آقاي احمدينژاد در دولت نهم بود كه به حق، دوران تاريك و دوران سياه نام گرفته است و به سرزمين سوخته تعلق دارد. اينها باعث شد كه مردم انتخاب خود را برگزينند و ما پيشبيني راي بالاي هفتاد درصد به آقاي روحاني را داشتيم.
برخي مدعي هستند روحاني در تبليغات، اظهارات راديكال و ناهنجاري را به زبان آورد و از اين طريق توانست رايهاي سياه را وارد سبد خود كند، شما اين ادعاها را قبول داريد؟
ما چنين برداشتي نداريم. به هر حال جرياني كه شكست خورده است به هرچيزي متوسل شده و براي خودش توجيح ميكند و واقعيات را نميبيند. مردم وقتي ميديدند ستاد آقاي رئيسي پر از وزرا و نيروهاي آقاي احمدينژاد است و شخص آقاي رئيسي به صورت مكرر در مناظرهها ميخواهد مناظره بين آقاي احمدينژاد و روحاني باشد، خب اين رفتارها را تعبير و تفسير ميكنند و مقايسه ميكنند. يعني اين جزو اشتباهاتي است كه هنگام انتخابات اين دوره اتفاق افتاد. يا وقتي كسي مثل آقاي قاليباف كه سابقه پليس دارد، تخريب ميكند، تهمت ميزند، فضا را متشنج ميكند و در كنار آن كسي كه پيشينه قضاوت داشته و قاضي بوده است حرفهاي او را تاييد ميكند، همه در فضاي عمومي جامعه موثراست.
تشخيص اين پيوند نامانوس، براي عقلاي اصولگرا تا اين حد دشوار است يا دستشان تهي بود؟
نميدانم؛ اين موضوع مربوط به آنهاست. سه نفر به عنوان شخصيتهاي اصولگرا در صحنه حاضر شدند و هيچكدام به آن معنا، نه برنامه عرضه ميكردند و نه به مردم و دولت و دستاوردها روي خوشي نشان دادند.
آقاي روحاني در انتخابات دوم، راي بيشتري كسب كرده و كارشان سختتر است،او در ادامه بايد چه سياستهايي را براي ارتقاي وضعيت دولت دوازدهم پيش گيرد؟
چون در دوران انتخابات، برنامههاي خود را اعلام كرده و صادقانه نكات ضعف را پذيرفتند و در كتابي كه آقاي روحاني منتشر كرده همه موارد، ذكر شده كه چه اولويتهايي دارند، ديگر نيازي به توضيح نيست.
اينكه ميگويند برجام مانند يك غل و زنجير، دست و پاي دولت را بسته بود، قبول داريد؟
از روز اول در سياست خارجي دولت روحاني فضاي مثبتي بود و يك ضربالمثل هست كه ميگويد، املاي نانوشته غلط ندارد. پس در هركاري اختلاف نظر، اختلاف سليقه، اختلاف برداشت وجود دارد. ولي برجام از دستآوردهاي گران سنگ دولت آقاي روحاني بود.
يعني دولت ميتواند با آزادي بيشتر به اقتصاد، فرهنگ و ديگر مسائل بپردازد؟
در حوزه اقتصاد دولت نياز به منابع دارد ولي در عرصه فرهنگ همه مسائل به هر حال دست رييسجمهور يا قوه مجريه نيست و مربوط به كل جامعه است و متصديان متعددي دارد.
مردم به رييسجمهور راي دادهاند نه نهادهاي ديگر، كجا بايد اين موارد برطرف شود؟
مسائل فرهنگي در كشور متصدي دارد. اگر فرهنگ ديني و مذهبي منظور باشد ما در فرهنگ ديني متوليان متعددي داريم. براي رسيدگي به مسائل مرتبط با فرهنگ، روحانيت، تريبونهاي نمازجمعه، مساجد و نهادهاي ديگر هستند كه در امور فرهنگي فعاليتميكنند. اگر رسيدگي اين مسائل نياز به قانون دارند، قوانين در اختيار مجلس است و اگر نياز به اقدامات تنبيهي و تشويقي است كه قوه قضاييه بايد ورود كند و اين مسائل، موضوعي نيست كه مردم ندانند و ناديده بگيرند و هر قوه بايد در حوزه مسئوليت خودش برنامهريزي كند. البته رييسجمهور مسئول هماهنگي در قانون اساسي و مسئول هماهنگي قواي سهگانه در كشور است اما معني هماهنگي اين نيست كه به جاي آنها تصميم بگيرد يا به جاي آنها عمل كند. هركسي بايد در حوزه مسئوليت خودش عمل كند و پاسخگو باشد.
اما به نظر ميرسد همه مسائل را مرتبط با دولت ميبينند؟
دولتي كه مردم ميبينند به معني قوه مجريه نيست. ما در قانون نيز لفظ دولت را داريم و اين دولت به معني كل نظام است. دولت در قانون اساسي ما به دو معنا آمده است: در يك جا به معناي قوه مجريه آمده است كه رييسجمهور و دولت است در يك جا به عنوان كل نظام آمده است.
اينكه مردم ميآيند و به ليست راي ميدهند، ميتواند نشانه خرد ورزي جامعه تلقي شود يا خير؟
اين موضوع مربوط به اعتماد مردم به ارائه كنندگان ليست است. اعتمادي كه مردم به آقاي هاشمي داشتند سبب شد در سال ۹۲ به كانديداهاي مورد نظر ايشان راي دهند و در انتخابات مجلس خبرگان،ليست راي آورد. در واقع آثار مرحوم آيت ا... هاشمي در ذهن مردم هنوز وجود دارد و باعث شد كه امسال نيز در شوراي شهر مردم دوباره به همان ليستي راي بدهند كه منتسب به اين انديشه بود.در راستاي همين اعتماد نيز آنها رييسجمهوري را انتخاب كردند كه از سوي مرحوم تاكيد شده بود.
به نظر شما ساير شخصيتهاي حاضر در جريان اصلاحطلب، توانايي اداره اين اعتماد را دارند؟
خير. هيچكس انديشه آقاي هاشمي را به تنهايي نميتواند نمايندگي كند. شخصيتها و رجال سياسي مهمي هستند كه فعالند اما آقاي هاشمي جايگزين ندارد.
راي رئيسي را چگونه تحليل ميكنيد؟ آيا او ميتواند بگويد كه من يك پايگاه اجتماعي دارم؟
رايهاي آقاي رئيسي تشكيلاتي بود و اين راي به عنوان رايفرد نيست. آنها در زماني يك فردي را انتخاب ميكنند و به او راي ميدهند اما بعد نيز ممكن است كه از چشمشان بيفتد كه در مورد آقاي احمدينژاد مصداق دارد. وقتي آقاي احمدينژاد راي قابل توجهي آورد به او اعلام شد كه اين راي خودش نبود و تشكيلاتي بود و چهار سال بعد ديديم احمدينژاد را همان جريان فكري كه به او راي داده بود، ممنوع الورودش ميكند.اينگونه است كه راي تشكيلاتي هيچ وقت به حسابفرد گذاشته نميشود.
راي آقاي روحاني چگونه بود؟
راي آقاي روحاني تشكيلاتي نيست. درصد ضريب نفوذ جريانهاي سياسي در كشور مشخص است كه به او راي دادند و بخشي ديگر از بدنه اين راي نيز همان راي خاكستري است. اين قشر كساني هستند كه در هيچ تشكيلاتي حضور ندارند و به وقت، تصميملازم را ميگيرند. بخش ديگري از راي روحاني به عملكرد و صحبتهاي او برميگردد.
به نظر شما چرا اصولگرايان نميتوانند با وجود گذشت چند دهه از انقلاب از پوسته راي تشكلاتي خارج شوند؟
زيرا تجربه موفقي در مديريت اجرايي كشور نميتوانند داشته باشند.
اصولگرايان در دولتهاي نهم و دهم بودند و در كنار مديريت اجرايي، مجلس و نهادها و قوه قضاييه و منابع مالي را نيز در اختيار داشتند ولي به جاي جهش به جلو، فرار به عقب داشتند و كشور را به اندازه پنجاه يا شصت سال به عقب بردند. مردم حافظه قوي دارند و فراموش نميكنند. مردم ذهنشان قوي است و مقايسه ميكنند.
به دولت در سايه اعتقاد داريد؟ آيا به اين فشارها و تخريبها بايد واكنش نشان داد؟
ما در كشور قانون داريم و دولت سايه مبناي قانوني ندارد. كشور قانون دارد و به همين دليل، مخالفان نميتوانند به راحتي كارشكني كنند. البته نياز نيست دولت به اينگونه اظهارات واكنش نشان دهد. بهترين شيوه براي دولت بياعتنايي به اين حرفهاست.
درباره ادعاي آراي حلال، نظري داريد؟
در مورد راي حلال و مدعيان اين اظهارات، مردم يك پاسخي دادند كه بسيار شيرين است. مردم معتقدند افرادي كه ميگويند راي حلال، آرا را خريدهاند اما مردم، مفت و مجاني به آقاي روحاني راي دادند.
ارسال نظر