سلیمی نمین: کناره گیری قالیباف، اشتباه بزرگی بود
اینكه اصولگرايان قاليباف را به نفع رئيسي از انتخابات كنار زدند، خطايي فاحش بود. درباره آقاي رئيسي، جامعه نظر منفي يا نظر مثبت پررنگي نداشت. به هر حال مردم ميدانستند كه او سابقه اجرايي در كارنامه كارياش ندارد، در حالي كه توانمندي اجرايي آقاي قاليباف را حتي مخالفان سياسياش نيز قبول دارند و به همين دليل در يكسال و نيم گذشته اقدامات فراواني انجام دادند تا ذهنيت روشن عمومي را بشكنند.
اصولگرايان از اسفند ۸۱ تا اسفند ۹۰، همه انتخابات را با موفقيت سپري كردند. چگونه شده است كه حال آنها به شكست عادت كرده اند؟
من بدون شك انتقادهايي به عملكرد اصولگرايان و همچنين نقدهايي جدي به شيوه فعاليت اصلاح طلبان و به ويژه جريان كارگزاران دارم. نظر من اين است كه اصولگرايان در فضاي انتخاباتي،بايد نسبت به برخي از رفتارها موضعگيري جديتري از خود نشان ميدادند. براي مثال بعضي از نسبتهايي كه در فضاي مجازي طرح شد، مربوط به اصلاح طلباني بود كه در شبكههاي اجتماعي به نام اصولگرايان حركتهاي سخيفي را انجام دادند تا وجهه اصولگرايي را خراب كنند. نسبتهايي كه گاهي به حسن روحاني داده شد كه خلاف واقع بود و معلوم است، نفوذيها اين حرفهاي غلط را ميزدند تا مردم بگويند كه اصولگرايان بياخلاق هستند.
پرداختن به معاهده ۲۰۳۰ نيز كار نفوذيها بود؟
من معقتدم بايد درباره ۲۰۳۰، شخصيتهاي اصولگرايي توضيح لازم را ميدادند. همچنين تعجب ميكنم كه شخصيتهاي تاثيرگذار اصولگرايي چرا در قبال اظهارات نسنجيده آقاي حسن عباسي سكوت اختيار كردند تا او با نوع رفتارش، وجهه اصولگرايان را در اذهان عمومي تخريب كند. من در سخنرانيهايم گفتم كه حرفهاي حسن عباسي و اينكه او از ارتباط حسن روحاني با اسراييل خبر ميدهد، دروغ محض است. نميدانم چرا اصولگرايان با بيتفاوتي نسبت به چنين اظهار نظر هايي، سكوت كرده و تخريب ماهيت اصولگرايي را به تماشا نشستند، در حالي كه بايد اعلام ميكردند برخي از مسائل خلاف نسبت داده شده به رييس جمهور، به جبهه اصولگرا ارتباطي ندارد.
«ائتلاف براي ملت» واكنش اصولگرايان به انصراف قاليباف از انتخابات بود، در حالي كه گروهي عقيده داشتند كنارهگيري احتمالي رئيسي در آن زمان، رايهاي بيشتري را در سبد اصولگرايي نگه ميداشت؛نظر شما چيست؟
البته اين نوع تحركات از جانب ديگر كانديداها نيز مشاهده شد و برخي به حسين فريدون نيز اتهام زدند!
بله ولي سوال اين است كه چرا آقاي حسن روحاني مانع از اين ميشود كه به تخلفات حسين فريدون رسيدگي شود.
اين اظهارات شما تخريب دستگاه قضايي است! آيا رييسجمهور ميتواند مانع از اجراي قانون شود؟
متاسفانه اين اتفاق افتاده است. البته اينكه مسئولان دستگاه قضايي براي بررسي تخلف فردي، از رييس جمهور كسب تكليف كنند، اشتباه است. البته تلقي من اين است كه قوه قضاييه سعي ميكند كه در آرامش به پروندهها رسيدگي كند.
اينجا دو بحث مطرح ميشود. اول اينكه اگر يكي از نزديكان رييس جمهور پاي ميز محاكمه بروند، به خودي خود باعث ديد مثبت مردم ميشود و جامعه، رييس جمهور را شخصي ميشناسد كه حق را بر رابطه ترجيح ميدهد. همچنين اينكه ميگوييد، قوه قضاييه سعياش اين است كه در آرامش به پروندهها رسيدگي كند، مگر زنداني شدن پسر مرحوم هاشمي و حتي اينكه رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام براي ملاقات به زندان اوين ميرفت، مشكلي را به وجود آورد؟
به هر حال جامعه بايد بداند كه كدام يك از اين اتهامها درست و كدام يك نادرست بود. مردم بدون شك ميتوانند در پيگيري تخلفات و وعدههاي داده شده موثرباشند.
آيا با وجود اين باخت اخير، لازم نيست كه اصولگرايان به يك بازنگري اساسي د ر روند فعاليتهاي خود روي بياورند؟
شكست اصولگرايان در 29 ارديبهشت 96 در شرايط خاصي بود.
چه شرايط خاصي؟
قبول همكاري رييس جمهوري كه تنفيذ رهبري، تحليف مجلس و البته راي مردم را دارد،با سلطنت طلبها سخت است.
بنده به هيچ وجه چنين منظوري نداشتم كه آقاي روحاني دنبال همكاري با آنهاست.با اين حال نميتوان به بهانه اعتماد، دولت يا هر نهاد ديگري را به حال خودش رها كرد. مردم در هر شرايطي، هم بايد شرايط را زير نظر بگيرند و هم اينكه از مسئولان سوال كرده و جواب سوالشان را طلب كنند. در واقع بايد گفت كه نميتوان به هيچكسي در قدرت، اعتماد كامل داشت.
شما انتخابات ۲۹ ارديبهشت را انتخاباتي دو قطبي ديديد؟
من فضا را فضايي دو قطبي نديدم. آقاي روحاني به سمت و سويي رفت كه جامعه را دو قطبي كند ولي آقاي رئيسي با رفتار خود از اين مساله جلوگيري كرد و مانع از اين شد كه فضاي انتخاباتي دو قطبي شود.
اصلاحات چگونه به جايي رسيد كه ليست كامل را در انتخابات پيروز كرد؟
اين توضيح را لازم ميدانم كه راي به ليست، نميتواند نشانه رشد جامعه تلقي شود اما درباره توضيح شرايط، بايد ديد كه توانستهاند اين اعتمادي كه گروهي از مردم به شاخصين يك جريان داشتند را عمق ببخشند و تبديل به تشخيص كنندو آيادر نهايت به نفع جامعه خواهد بود. اين روش ضمن اينكه اعتماد اكثريت جامعه به ليدرهاي يك جريان است، بايد بعد از انتخابات بررسي شود كهساز و كار تعيين ليست و... به چه شكلي بود و آيا در موقع بستن ليست فقط شايستگيها را در نظر گرفتهاند يا داد و ستدهايي نيز دخيل بوده يا خير؟ البته در پايان بايد بگويم كه جريان اصلاحات به هارموني خوبي رسيده است و ميتواند در انتخابات به توفيق برسد.
و اما سخن پاياني؟
تاكيد ميكنم كه اشتباههای سریالی اصولگرایان در انتخابات، روحانی را با رای بیشتری نسبت به ۹۲ در پاستور ماندگار کرد و بايد به آن توجه داشت.
نظر کاربران
باز هم سیاه نمایی ، کار همیشگی تعدادی از سیاسیون ، حرفهای ایشون مثل قضاوت داور فوتبال هست که یکطرفه سوت میزنه ، که خطاهای 20 به 80 هم به ضرر تیم مقابل میگیره، حیف که وجدان فروشی نیست وگرنه آدرسش رو به ایشون میدادم
قالیباف خواست ابرو خودشو نگه داره پشت رئیسی قایم شد
واقعا اگه میمند انتخابات به دور دوم میرسید .حیف شد .خیلیا دوسش دارن
ببینید در تمام دنیا تندروهای خشونت طلب که به بنیادگرایان معروفند مثل کوکلکس کلانهای آمریکایی ونئونازیستهای اروپایی در یک چیز مشترکند و آن تزریق بداخلاقی وخشونت درجامعه والتهاب آفرینی حتی بین اعضای خانواده و جو نفرت افکنی معروفند با لبخند ساده از روی صفا و آرامش جامعه بشدت مخالفند در جامعه ما هم که باید اخلاقی تر میبودیم برای مردم برج زهرمار ساختند که هیچ سنخیتی با مکارم اخلاقی خاندان عصمت وطهارت و اصول اولیه انسانی نداشت..اما همین افراد این روزها ازمواضع خود عدول وناگهان خوش اخلاق وناصح شدند چون چیزی حس کردند که دشمن آماده ویران کردن وطن وملت ماهست و چپ و راست برایش تفاوتی ندارد.