گفته میشود رئیس جمهوری امریکا پس از دیدن تصاویر زنان و کودکان بیگناه که به خاطر حمله شیمیایی در وضعیت رقتانگیزی گرفتار شده بودند و نفسهای آخرشان را میکشیدند، تصمیم به انجام حمله هوایی علیه سوریه گرفت تا پاسخی به یکی از وخیمترین جنگهای داخلی در میان هزاران همتایش که هیچ آیندهای نمیتوان برایش متصور شد، بدهد.
روزنامه ایران: گفته میشود رئیس جمهوری امریکا پس از دیدن تصاویر زنان و کودکان بیگناه که به خاطر حمله شیمیایی در وضعیت رقتانگیزی گرفتار شده بودند و نفسهای آخرشان را میکشیدند، تصمیم به انجام حمله هوایی علیه سوریه گرفت تا پاسخی به یکی از وخیمترین جنگهای داخلی در میان هزاران همتایش که هیچ آیندهای نمیتوان برایش متصور شد، بدهد.
ترامپ تمایل زیادی برای تنبیه این اقدام که به وضوح اقدامی علیه حقوق بشر است، دارد. اما در این بازی خطرناک که سیاستهای بینالمللی نیز جزیی از آن هستند، بدون کشف این حقیقت که مسئول واقعی این حمله کیست، تلاش کرد، دست بالا را بگیرد و حقیقت را به نفع خود مصادره کند: تربیت آدمهای خوب در مقابل آدمهای بد. اما آنجا که سیاست خارجی مدعی تأدیب «شیطان» میشود، راه سادهای برای آغاز یک فاجعه در پیش گرفته شده است. در واقع اقدامهای ترامپ اگر بار دیگر حمله هوایی ترتیب دهد، میتواند عواقب وحشتناکی داشته باشد، خواه هدفش ممانعت از حمله شیمیایی دیگری باشد یا هر چیز دیگری. در نظر داشته باشید که اشتباه کوچکی در حملات هوایی امریکا میتوانست منجر به کشته شدن چندین مأمور روس شود و اوضاع را وخیمتر ساخته و دامنه درگیریها را طوری افزایش دهد که آتشش از اوکراین آغاز و به خاورمیانه منتهی شود. ضمن آنکه باید توجه کنیم که هم واشنگتن و هم مسکو هر کدام انبار وسیعی از سلاحهای هستهای دارند که ترسیم عواقبش دلی شجاع میخواهد.
اجازه دهید که یک سناریوی فرضی برای اشتباه تراژیکی که میتواند مسبب درگیری مستقیم روسیه و امریکا شود، در نظر بگیریم تا ببینید که این اتفاق چندان هم دور از ذهن نیست.
تصور کنید که حمله شیمیایی دیگری در سوریه رخ دهد و اینبار 400 نفر کشته شوند. ترامپ از آن طرف معادله تصمیم بگیرد بدون تلاش برای پیدا کردن مسئول این حمله، حملات هواییاش را آغاز کند و بیش از 150 موشک به سمت پایگاههای هوایی اسد شلیک کند. نیروهای امریکا شاید تلاش کنند تا دولت روسیه را از ماجرا باخبر کنند، اما اینبار که توافقنامه رفع اختلاف توسط مسکو پس از حملات هوایی پیشین، لغو شده، تلاشهای آنها بسیار سختتر میشود. امریکا شاید مثل حمله به پایگاه شعیرات بخواهد تنها چهار ساعت قبل از حمله، سفیر روسیه در واشنگتن را مطلع کند. اما این بار این پیام نمیتواند مانع سلسله فرامین صادر شده شود و تراژدی آغاز میشود.
امریکا یکی از موشکهای هوایی پایگاه سوریه که توسط نیروهای ویژه روسیه - که دولت ترامپ شناختی از آن ندارد- هدایت میشود، را مورد هدف قرار میدهد. اسپوتنیک و دیگر رسانههای محلی روسیه تصاویر فجیع این حمله و اجساد سربازان تکهپاره شده را مرتب نشان میدهد که برخی از آنها که زنده ماندهاند از شدت درد و زخم جانکاهشان گریه میکنند. نتیجه: 64 سرباز روسی کشته شدهاند و 24 نفر دیگر بشدت زخمی شدهاند.
پوتین میداند که باید پاسخی بدهد، مسالۀ سادهای است، این تقاضای افکار عمومی است. او همچنین میداند که واکنش نشان دادن در سوریه میتواند باعث محدود شدن ارزشها شود. در نهایت موشکهای هوایی امریکا و جنگندههای مخفی امریکا میتوانند مواضع نیروی هوایی روسیه را مورد حمله قرار دهند و آنها را از حضور در منطقه بازدارند.
بنابراین پوتین تصمیم میگیرد که زمین بازی را گسترش دهد. او فرمان تمرین نظامی فوریای را صادر میکند که 200 هزار سرباز مجهز به سلاح هوایی، دریایی و البته هستهای آمادهباش حرکت از اروپا به آسیای مرکزی باشند. همزمان تلاش میکند تا در نیروهای مجزا حضور نظامیاش در اوکراین را توسعه ببخشد. کمتر از یک هفته، نیروهای تحت حمایت روسیه به سمت ماریوپول- شهری در جنوب شرقی اوکراین- روانه میشوند. نیکی هیلی سفیر امریکا در سازمان ملل دادخواستی را به این سازمان میبرد تا کمکهای نظامی امریکا به کییف بیشتر شود. اما پوتین به همین هم اکتفا نمیکند. تصمیم میگیرد که برای واشنگتن در آسیا مشکلاتی ایجاد کند؛ بنابراین چهار سامانه موشک دفاعی اس-400 دیگر به چین میفروشد، پکن نیز از این تصمیم استقبال میکند. پوتین هم در مقابل موقعیت چین در دریای جنوب چین را کاملاً مورد حمایت خودش قرار میدهد.
از اینجا به بعد اوضاع وخیمتر میشود. پرزیدنت ترامپ برای نمایش قدرت امریکا وارد کارزار رقابتی میشود و با اف-22های پیشرفته بر فراز بالتیک به گشتزنی میپردازد. به احتمال فراوان این گشتزنیها سه برابر میشود و بسیاری از این دورها از حدود هوایی ناتو هم عبور میکند. یک هفته پس از آن همچنان نیروهای روسیه و ناتو مشغول امتحان کردن ظرفیت و استحکام جنگندههای هوایی یکدیگر در آسمان هستند. تا آنکه هواپیمای جنگی روسیه بیش از اندازه به یک جنگنده امریکایی نزدیک میشود و بالهایشان به یکدیگر سایش پیدا میکند و همین سبب میشود تا هر دو در مرز روسیه و لیتوانی سقوط کنند. هر دو هواپیما سوارانشان را به کشتن میدهند.
دنیا ترسیده است. و حالا در سه جبهه بالقوه یعنی بالتیک، اوکراین و سوریه، روسیه و امریکا چشمدرچشم شدهاند و هیچکدام خیال عقبنشینی ندارند. ترامپ دستور میدهد نیروهای مسلح به سلاحهای هستهای دفکان 3 را بیرون بیاورند. پوتین هم بیکار نمینشیند. از زمان بحران موشکی کوبا، جهان هرگز این اندازه به جنگ جهانی سوم نزدیک نبوده است. خب بعدش چه میشود؟
حرکت خطرناک بعدی در سوریه
مشخص است که هرچه بمب ساختهشده در جهان در سوریه انداخته شود، باعث نمیشود این کشور به روزهای گذشتهاش برگردد، اما میتواند باعث افروخته شدن مانور نظامیای شود که دههها دیده نشده است.
خبر خوب آنکه هنوز برای تغییر اوضاع دیر نشده است. و ترامپ هنوز میتواند مسیر دیپلماتیک را برای کاهش خشونتها در سوریه انتخاب کند تا یکی از بدترین جنگهای داخلی در طول تاریخ را به سرانجامش برساند. اما اگر دیپلماسی جواب ندهد یا احزاب خیال ماندن در جنگ را داشته باشند برای امریکا تنها یک راهحل منطقی باقی میماند: هرچه بشود یا نشود، در حاشیه این مهلکه باقی بماند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
از این همه بدبختی که گفتید بدتر از این نابود شدن کشورهای غیر نظامی وضعیف هستش.ابرقدرتها باهم وارد جنگ نمیشوند.چون برای نابودی هم تلاش نمیکنند بلکه به دنبال یک سوژه می گردند تا قدرت نمایی کنند .
نظر کاربران
از این همه بدبختی که گفتید بدتر از این نابود شدن کشورهای غیر نظامی وضعیف هستش.ابرقدرتها باهم وارد جنگ نمیشوند.چون برای نابودی هم تلاش نمیکنند بلکه به دنبال یک سوژه می گردند تا قدرت نمایی کنند .
عجب خیال پردازی هستین هاخخ