ترانه بنی یعقوب در روزنامه ایران نوشت: «اگر بلایی سر خسرو بیاید هیچوقت نمیبخشمت، تو امانتدار خوبی نبودی.» اینها حرفهای ناهید است خطاب به برادرش ناصر. چند روزی از ماندن خسرو در خانه برادرشان نمیگذرد که همه چیز به هم میریزد. خسرو دوباره بدحال میشود. جنجال، دعوا و عود بیماری. در فیلم «برادرم خسرو» فقط دو قطبی میان دو برادر ناصر و خسرو را نمیبینید که از نزدیک به نظاره شکلی از اختلال اعصاب و روان مینشینید؛ اختلال دو قطبی.
ترانه بنی یعقوب در روزنامه ایران نوشت: «اگر بلایی سر خسرو بیاید هیچوقت نمیبخشمت، تو امانتدار خوبی نبودی.» اینها حرفهای ناهید است خطاب به برادرش ناصر. چند روزی از ماندن خسرو در خانه برادرشان نمیگذرد که همه چیز به هم میریزد. خسرو دوباره بدحال میشود. جنجال، دعوا و عود بیماری. در فیلم «برادرم خسرو» فقط دو قطبی میان دو برادر ناصر و خسرو را نمیبینید که از نزدیک به نظاره شکلی از اختلال اعصاب و روان مینشینید؛ اختلال دو قطبی.
فیلم به کارگردانی احسان بیگلری است که چند روز قبل در انستیتو روانپزشکی ایران و در جمع روانپزشکان کشور به نمایش درآمد و بزودی در سینماهای سراسر کشور اکران میشود. روانشناسان و روانپزشکان حاضر در جمع، این فیلم را به جهت آنکه یک اختلال روانی شایع را با زبان سینما به تصویر میکشد و از طرح مسائل و مشکلات بیماران اعصاب و روان نمیترسد و سعی در انگزدایی از این بیماریها دارد، تحسین میکنند.
قصه از آنجا شروع میشود که ناهید خواهر ناصر و خسرو راهی سفر است و تصمیم میگیرد چند روزی برادرش خسرو را که به اختلال دو قطبی مبتلاست به خانه برادرشان ناصر ببرد. خسرو 40 ساله است و همچنان از تنهایی گریزان. ناصر و خانوادهاش میپذیرند که دو هفتهای میهمانشان باشد. هرچند درهمان ابتدای فیلم خواهر، یادآوری میکند که خسرو باید بموقع قرصهایش را بخورد. از همان ابتدای کار برادر و همسرش با تعجب میپرسند مگر خسرو خوب نشده؟ خواهر جواب میدهد این هیچ ربطی به خوب شدن ندارد و او باید همیشه داروهایش را بخورد. نکتهای که ازهمان ابتدای فیلم تلنگری به بیننده میزند. خیلیها تصور میکنند، اختلالات اعصاب و روان بعد از مدتی بهبود مییابند درحالیکه این بیماریها هم درست مثل خیلی از بیماریهای جسمی مانند بیماری قلب و دیابت و... تا آخر عمر نیاز به استفاده از دارو و درمان دارند. در منابع علمی اختلال دو قطبی را نوعی اختلال خلق میدانند که افراد مبتلا به آن دچار تغییرات شدید خلقی میشوند. اختلال دو قطبی به طور معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوایل دوره بزرگسالی ظاهر میشود و انواع مختلفی دارد.
حالا دوباره برگردیم به داستان فیلم «برادرم خسرو» زندگی خسرو درخانه برادر، آن قدرها سخت نمیگذرد تا خواهرش تماس میگیرد و میگوید سفرش نزدیک به دو ماه طول میکشد و خسرو باید بیشتر پیش ناصر بماند. اتفاقی که خلق و خوی خسرو را حسابی بههم میریزد. روانپزشکان حاضر درجلسه میگویند اتفاقی که ممکن است خلق من و شما را فقط کمی بههم بریزد تا 10 برابر میتواند خلق بیماران دو قطبی را متغیر کند. به قول روانپزشک فیلم، خسرو وارد فاز شیداییاش شده. عصبی، پرخاشگر، پرحرف و کم خواب...
نیم نگاه
دکتر ارسیا تقوا، روانپزشک: خیلی فیلمها باعث تخریب مسائل روانپزشکی در کشور میشود. چند فیلم در حوزه بهداشت و سلامت روان به یاد میآورید که تاثیر مثبت بر ذهنتان گذاشته باشد؟ خوشبختانه در فیلم "برادرم خسرو" تاثیر ژن و خمیر مایههای بیولوژیک هم کنار گذاشته نمیشود و دارو خوردن هم کار بدی به نظر نمیآید.
احسان بیگلری، کارگردان فیلم برادرم خسرو: در سینمای ایران مقوله روان شناختی حلقهای مفقود است و معمولا تصویر از بیماران روان، تصویری کلیشهای و وحشت آفرین است. این تصورات غلط تا مدتها در ذهن مخاطبان میماند. فضای دو قطبی بین دو برادر در این فیلم و بیماری دو قطبی حداقل برای اولین بار تصویر میشود تا ترس تماشاگر را بریزید.
نسرین میرزایی روانپزشک و استاد دانشگاه تهران: همه باید بدانند که هر زمان ممکن است هر کدام از ما به این بیماریها مبتلا شویم و در صورت ابتلای یک عضو از خانواده پای دیگر اعضا هم به میان میآید و ساخت این چنین فیلمهایی و صحبت از آنها در رسانهها حرکت تحسین برانگیزی است تا از انگ و ترس نسبت به بیماران اعصاب و روان کم کند.
ناصر که نظم زندگیاش بههم ریخته، تا حد زیادی بیحوصله و عصبی میشود. دوهفته میهمانداری به مدت بیشتری تغییر یافته آن هم با کسی که حاضر نیست در چارچوبهای خانوادگی رفتار کند. از اینجا به بعد فیلم بیشتر به نقش مدارا و همدلی خانواده میپردازد. رفتارهای پرخاشجویانه و به دور از همدلی ناصر، حال خسرو را مدام بدتر میکند. همسر برادر اما رفتارهای مناسبی دارد. همان مدارا، حوصله و صبری که همواره در زندگی با بیماران اعصاب و روان به نزدیکانشان توصیه میشود. چند بار ناصر برادرش خسرو را به بستری شدن در بیمارستان تهدید میکند، مسألهای که بعد از پایان فیلم کلی مورد بحث قرار میگیرد. آیا این فیلم به انگ بستری شدن در بیمارستان روان دامن نمیزند؟ مگر غیر از این است که هر بیماری باید بتواند از خدمات بیمارستانی استفاده کند؟ چه فرقی میکند بیماری جسم باشد یا روح و روان؟ روانپزشک خسرو که در طول فیلم چند بار دیده میشود و او را ویزیت میکند از اختلال دو قطبی نام میبرد و دربارهاش بیشتر میگوید.
این موضوع هم از جمله مسائلی است که روانپزشکان و حاضران در جلسه دربارهاش بیشتر گفتوگو میکنند. بالاخره در سینما و رسانه باید نام اختلالات روان برده شود یا نه؟ آیا باید به صورت کلی از اختلالات روانی حرف زد؟ آیا نام بردن از این اختلالها به انگزداییشان کمک نمیکند؟
کتر ارسیا تقوا، روانپزشک درباره این فیلم و بیماریهای اعصاب و روان بیشتر توضیح میدهد: «خیلی فیلمها باعث تخریب مسائل روانپزشکی در کشور میشود. چند فیلم در حوزه بهداشت و سلامت روان به یاد میآورید که تأثیر مثبت بر ذهنتان گذاشته باشد؟ در این فیلم تأثیر ژن و خمیر مایههای بیولوژیک هم کنار گذاشته نمیشود و دارو خوردن هم کار بدی به نظر نمیآید.» یاد برخی فیلمهای صدا و سیما میافتم که همواره در آنها شخصیتهای منفی فیلمها قرصهای اعصاب و روان استفاده میکنند و در آنها بارها و بارها انگ بر بیماران اعصاب و روان بازتولید میشود.
خسرو در بخشی از فیلم اشاره میکند که عمویش هم مبتلا به این بیماری بوده و حال و روز الاناش تا حد زیادی به این ژن ربط دارد. همان طور که در تعدادی دیگر از بیماریهای اعصاب و روان هم بحث ژنتیک پررنگ است.
احسان بیگلری، کارگردان فیلم «برادرم خسرو» که پیش از ساخت فیلم یک سال را در کنار دو روانپزشک به مطالعه درباره بیماریهای روان اختصاص داده میگوید: «در سینمای ایران مقوله روان شناختی حلقهای مفقود است و معمولاً تصویر از بیماران روان، تصویری کلیشهای و وحشت آفرین است. این تصورات غلط تا مدتها در ذهن مخاطبان میماند. فضای دو قطبی بین دو برادر در این فیلم و بیماری دو قطبی حداقل برای نخستین بار تصویر میشود تا ترس تماشاگر را بریزند و بفهمند که بیماری روانی خیلی پیچیده نیست اگرچه ابعاد مختلفی دارد که میتوان دربارهشان حرف زد، دید و شنید.»
روانپزشکان حاضر در جلسه هم تأکید میکنند رسیدن به سینمای روانپزشکی جدی کار بسیار دشواری است و امیدوارند که بجز سینما سایر رسانهها هم از بیماران مظلوم روان بیشتر حرف بزنند.
حمیدرضا توفیقی، دستیار روانپزشک در بیمارستان روزبه و از مشاوران فیلم میگوید: «ما امیدواریم با طرح موضوع بیماران روان، صدای مظلومیتشان بیشتر شنیده شود. اینکه آدمها بدانند باید درباره بیمار دو قطبی تعادل لازم نگه داشته شود. ماهم در این فیلم سعی کردیم تعادل را نگه داریم. این فیلم در عین اینکه آموزشی نیست، نکات زیادی هم درباره این بیماری طرح میکند. چقدر بیمار در رفتارهایش مقصر است؟ چقدر ژنها در بروز بیماری مؤثرند؟ چقدر ژنها بیمار را از رفتارهایش تبرئه میکند؟ نقش خانواده و اطرافیان بیمار چیست؟»
برخی از روانپزشکان حاضردر جمع میگویند شاید بهتر بود نام اختلال در این فیلم برده نمیشد. اما دکتر ارسیا تقوا در این باره نظر مخالف دارد: «وقتی قصد انگزدایی داریم باید اسم اختلال را هم بیاوریم، شاید اگر نام این بیماری مطرح نشده بود ما الان دور هم جمع نشده بودیم تا درباره این بیماری حرف بزنیم و از انگهای بیهوده به آن کم کنیم.»
نسرین میرزایی روانپزشک و استاد دانشگاه تهران هم با دید متفاوتی درباره این فیلم صحبت میکند: «فراتر از جزئیات، باید این فیلم را دید، اینکه این فیلم توانسته بخشی از رنجهای بیمار اعصاب و روان و خانوادهاش را نشان دهد، مهم و قابل توجه است. همیشه به این فکر کردهام که چقدر دست ما برای حرف زدن درباره این بیماریها کوتاه است و با مردم ارتباط کمی داریم. درحالی که همه باید بدانند که هر زمان ممکن است هر کدام از ما به این بیماریها مبتلا شویم چون عوامل مختلف در بروزشان مؤثرند و در صورت ابتلای یک عضو از خانواده پای دیگر اعضا هم به میان میآید و ساخت این چنین فیلمهایی و صحبت از آنها در رسانهها حرکت تحسین برانگیزی است تا از انگ و ترس نسبت به بیماران اعصاب و روان کم کند.»
دوربین به سمت ناصر و خسرو و خواهرشان که حالا از سفر برگشته میچرخد. خسرو بعد از یک بحران از بستر بیماری برخاسته و دوباره با خواهرش که همدلانه و با صبوری بیماری و شرایطش را پذیرفته راهی شهرشان هستند. آیا واقعاً ناصر برادرش همان طور که ناهید گفت امانتدار خوبی نبوده است؟
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر