قتل دوست صمیمی به خاطر زیرخاکی میلیونی
معامله فروش عتیقه در جنوب تهران با سناریوی مرگبار پایان گرفت و قاتل پس ۱۳ روز سکوت لب به اعتراف گشود.تحقیقات از متهم همچنان ادامه دارد.
ساعت ۲۰:۳۰ شامگاه فروردین امسال، از طریق مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ کشف جسدی در کمربندی اسلامشهر - واوان به کلانتری ۱۷۰ کهریزک اعلام شد .
با حضور مأمورین در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد جسد متعلق به مردی حدودا ۴۵ است که با دست و پای بسته ، داخل یک ۲۰۶ سفید رنگ به شماره انتظامی ایران ۱۱/*** ص ۷۱ قرار داده شده است .
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمـد» و به دستور رئیس شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی و انقلاب کهریزک ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
کارآگاهان اداره دهم پس از حضور در محل کشف جسد به جستجوی دقیق محتویات لباس های مقتول و خودرو پرداختند تا شاید با کشف مدارک شناسایی ، موفق به شناسایی هویت جسد شوند اما هیچگونه مدارک شناسایی و ... از داخل خودرو و لباس های مقتول کشف نشد ؛ در ادامه و با شناسایی مالک خودرو ۲۰۶ ، کارآگاهان موفق به شناسایی مالک خودرو به نام "قاسم" ( ۴۶ ساله ) شدند .
با شناسایی محل سکونت قاسم و خانواده اش در منطقه فرمانیه ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که قاسم از صبح همان روز کشف جسد از خانه خارج و از بعداز ظهر دیگر پاسخگوی تماس های تلفنی اعضای خانواده اش نبوده است ؛ نهایتا همسر قاسم با مشاهده تصویر مقتول ، وی را به عنوان همسرش مورد شناسایی قرار داد .
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در ادامه ی تحقیقات اطلاع پیدا کردند که مقتول در زمینه خرید و فروش عتیقه جات فعالیت داشته و جوانی بنام "مهدی . ک" ( متولد ۱۳۷۳ ) نیز با وی فعالیت دارد .
با شناسایی "مهدی" در منطقه قوچ حصار ، تحقیقات از وی به عنوان شخصی که آخرین بار مقتول با او مشاهده شده در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. "مهدی" در اظهارات اولیه عنوان داشت : "روز ۲۱ فروردین امسال ، مقتول به سراغ من آمد و پس از گرفتن مبلغ ۴۰ میلیون تومان به صورت دستی ، دیگر از او اطلاع ندارم ".
در شرایطی که مهدی در چندین مرحله تحقیقات همچنان اظهارات قبلی خود را تکرار کرده بود ، اما سرانجام در ساعت ۳ ظهر ۲ اردیبهشت ماه لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد .
مهدی . ک در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: زمانی که مقتول قصد انجام معامله عتیقه داشت ، من - به واسطه ورزشکار بودن و داشتن بدن قوی و تنومند - همیشه به عنوان بادیگارد او را همراهی می کردم تا اینکه یک روز ، مقتول مبلغ قابل توجهی را در یک معامله بدست آورد اما با این وجود هیچ پولی به من پرداخت نکرد تا اینکه حتی چند روز بعد به سراغم آمد و ۴۰ میلیون تومان نیز به صورت دستی از من گرفت ؛ با گذشت چند روز از این ماجرا، در حالیکه از این رفتار مقتول بسیار ناراحت و عصبانی شده بودم ، به دروغ به او عنوان داشتم که معامله سنگینی را هماهنگ کرده ام و به این بهانه مقتول را به منزل یکی از بستگان نزدیک خودم که کلید خانه اش در اختیار بود کشاندم و مدعی شدم که محل انجام معامله ، آنجاست ؛ داخل خانه ، از مقتول درخواست سهم خود بابت معامله ی چندروز پیش را مطرح کردم اما او مدعی شد که پولی ندارد در حالیکه من اطمینان داشتم که دروغ می گوید . دیگر کنترل خودم را از دست دادم ؛ او را روی زمین انداختم و یک رشته طناب پلاستیکی را به دور گردنش انداخته و از پشت سر اقدام به کشیدن طناب کردم ؛ زمانی متوجه مرگ مقتول شدم که دیگر نفس نمی کشید ؛ از بینی و
دهانش خون آمده بود و دیگر تکان نمی خورد. بسیار ترسیده بودم ؛ یک پتوی آبی رنگ برداشتم و جسد را پس از بستن دست و پا ، داخل ماشین ۲۰۶ قرار داده و به محل کشف جسد منتقل کردم " .
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبربه خبرنگار مهر، گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضائی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
نظر کاربران
چرا قاتلان بعداز انجام قتل میگن قصد کشتن مقتول نداشتم
مرتیکه عوضی اینهمه نشستی نقشه کشیدی و مقتول جهت عمل کثیفت به خلوتگاه کشوندی بعدش میگی قصد کشتنش نداشتی
پس اون ریسمان برای قلقلک دادن انداختی دور گردنش نه؟
انگل پست
اینم یه قتل به خاطر پول
قابل توجه اون آقایی که گفته بود برای خانم ها پول از همه چیز مهمتره حتی نیازی نبود برای یه نمونه زیاد انتظار بکشیم اینم یه نمونه از قتل به خاطر پول