۲۰۱۷، سال بحران سعودی ها
"چالش این روزهای عربستان بیش از آنکه ناشی از کاهش منابع نفتی باشد به دلیل از بین رفتن نیکنامی ریاض در منطقه است؛ اما آیا این شکستهای منطقهای نتیجهای هم در خانه خواهند داشت؟"
پایگاه تحلیلی "Middleeast eye" به بررسی چالشهای پیشروی عربستان در سال جدید میلادی پرداخته و آورده است: چرخه فراوانی منابع و ریاضت اقتصادی در عربستان سعودی نه جدید است نه مرگ آور. این سیستم در سال ۲۰۱۷ ادامه پیدا خواهد کرد چه رکود اقتصادی ادامه یابد چه رفاه با بازگشت قیمت نفت به سطوح بالاتر احیا شود. به هر حال اینها مسائل سال پیش رو نخواهد بود.
برای عربستان سعودی، امسال (میلادی) توسط بحران حیاتیاش که ناشی از شکست در حفظ هژمونی خود در سراسر جهان عرب بوده، تعریف میشود. این شکست و بحران در نتیجه آن، عواقب داخلی و منطقهای بسیار مهمی دارد. رهبری سعودی سال جدید را با دستمایهای از شکستها در ماجراجوییهای نظامی و مانند سایر کشورهای منطقه اتفاقات ناخوشایند آغاز کرده است. این اتفاقات نامبارک به هیچ وجه برای آینده مناسب نیست و تمایل سعودی برای رهبری بر تمامی امور سیاسی جهان عرب را تضعیف میکند.
شکست در سوریه
کنترل حلب به دست ارتش سوریه نمادی از شکست عربستان برای سرنگون کردن بشار اسد، رئیسجمهور این کشور و ارزش ائتلاف روسیه، ایران و شبهنظامیان شیعی بود.
پادشاهی عربستان با گنجینه بزرگ و جدیدی از تسلیحات و تعهدی برای "محافظت از اعراب و مسلمانان"، هزینه بسیاری را صرف پروپاگاندا و بنده نوازی در سراسر منطقه کرده است با این امید که به رهبری بلامنازع تبدیل شود.
اکنون ملک سلمان و دو معاونش محمدبن نایف، ولیعهد و محمدبن سلمان، جانشین ولیعهد باید شکست اندوه بار خود در سوریه را تشریح کنند؛ جایی که در آن جنگ حلب به شکست شورشیانی تبدیل شد که اکثر آنها از سوی عربستان و غرب مسلح شده بودند.
متحدان غرب از جمله عربستان سعودی از آینده ترسیدهاند و نگرانند که در تاریکترین ساعتهای خود رها شده و تنها بمانند.
تاریکترین ساعتها
سقوط مصر مبارک و تونس بن علی به عنوان متحدان غرب، عربستان را به دلایل بسیاری شوکه کرد اما از همه بیشتر تغییر آرام آنها و کنار زدنشان از قدرت بدون هیچ گونه مقاومتی از سوی کشورهای غربی به ویژه پس از تجربه جنگ عراق بود که در آن نتوانسته بودند وعده رویایی خود مبنی بر دموکراسی و استقرارش در این کشور را عملی کنند.
به نظر نمیرسد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا به در آغوش گرفتن ریاض و حمایت از آن با وجود کسری بودجه و بدهی ادامه دهد. با وجود اینکه هیچ جایگزین مناسبی در حال حاضر وجود ندارد، سعودیها شایستگی روابط ویژه ۷۰ ساله خود با آمریکا را زیرسوال خواهند برد.
تحقیر آنها در سوریه با قطع حمایت بدون شرط و ویژه آمریکا همراه میشود. این تغییر سیاسی که توسط باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا آغاز شد احتمالا تداوم خواهد یافت و حتی ممکن است در دوران ریاست جمهوری ترامپ فراتر هم برود.
کاهش وابستگی به نفت عربستان، انتقادات بیشتر از سنتهای اجتماعی و زیرسوال بردن تصویر مذهبی این کشور توسط آمریکا حتی میتواند دولت ترامپ را بیش از پیش نسبت به عربستان غریبه کند.
با توجه به رویکرد تعادل مالی ترامپ به سیاست خارجه به نظر نمیرسد که رئیسجمهور ترامپ به در آغوش گرفتن ریاض و حفاظت از عربستانی که با کسری بودجه و بدهی به چالش کشیده شده است، ادامه دهد.
اما بیش از هر زمان دیگری عربستان هم به حفاظت و هم تسلیحات آمریکاییها نیاز دارد تا بتواند تحقیری را که در حلب متحمل شده از صورت خود پاک کند؛ جایی که شورشیان نیابتیاش شکست خوردند.
از دست دادن برتری
عربستان سعودی همچنین با چالشهایی در منطقه مواجه خواهد بود. متحدان مطیعی چون السیسی، رئیسجمهور مصر ثابت کردهاند که یاغیتر شدهاند و با فکر و برنامه خود عمل میکنند، با وجود اینکه کمکهای بیحدی از عربستان گرفتهاند. در جنگ عربستان در یمن، قاهره از ریاض خود را جدا و منافع ملی خود را پیگیری کرد در حالی که ریاض انتظار همکاری و حمایت بیقید و شرط مصریها را داشت.
با این شکست در حفظ برتری و حاکمیت منطقهای و تحقیر در سوریه، ملک سلمان احتمالا در سال ۲۰۱۷ بر یمن تمرکز خواهد کرد. با این حال یمن هم جایی است که عربستان برای پیروزی در آن باید بسیار تلاش کند.
طی ۱۸ ماه جنگ یمن، عربستان پیشروی بسیار اندکی در این کشور داشته و علاوه بر این انتقادات گسترده جهانی را نیز برانگیخته است.
علاوه بر اینها بدون پیروزی قریبالوقوع در یمن، رهبری عربستان با چالشی در مقابل اسلام گرایان داخلی خود که انتظار پیروزی علیه حوثیها را دارند، مواجه میشود.
موج جدید تروریسم
اگر اسلام گرایان داخلی عربستان ناامیدی از رهبری خود را با خشم سربازانی که از عراق یا سوریه بازگشتهاند، ترکیب کنند، ریاض دچار موج جدیدی از تروریسم خواهد شد که شباهت بسیاری به خرابیهای سال ۲۰۰۳ دارد که طی آن سربازان سعودی که از افغانستان بازگشتند، دست به آن زدند.
عربستان سعودی ممکن است خودش را هدف مستقیم مجموعهای از نظامیان خشمگین ببینید که در صورت از بین رفتن داعش در عراق و سوریه جایی برای رفتن ندارند.
بدون یک استراتژی خروج برای شکست این نظامیان، بسیاری از آنها در کشور خود باقی مانده و تشکیل گروه میدهند.
چالشهای عربستان سعودی همزمان با آغاز ۲۰۱۷، ارتباطی با کاهش منابع نفت ندارد بلکه بیش از آن به نتایج از بین رفتن "خوشنامی ریاض در منطقه" برمیگردد.
نظر کاربران
برسیم به کشور خودمون کاری به عربستان نداشته باشیم اون بلد چه کارمنه