چشم طمع دلالان به گردشگری سلامت
در بسیاری از کشورهای دنیا، گردشگری سلامت در زمره پنج منبع مهم تولید ناخالص داخلی شناخته میشود، طوری که سود سالانه آن در جهان، رقمی حدود صدمیلیارد دلار تخمین زده میشود، اما در کشور ما این رقم به زحمت به ۵۰۰ میلیون دلار در سال میرسد که البته بیشتر سود این سهم نیمدرصدی از بازار گردشگری سلامت در جهان به جیب دلالان میرود.
به دلیل اینکه در چند دهه متوالی، زیرساخت و برنامهریزی درستی برای توسعه گردشگری سلامت در کشور انجام نشده است، هنوز هم دلالها در توریسمدرمانی، حرف اول و آخر را میزنند.مشکلات گردشگری سلامت، مسالهای نیست که وزارت بهداشت آن را کتمان کند.
چند روز قبل، حسن هاشمی، وزیر بهداشت در برنامه «من طهران» شبکه العالم، با صراحت اعلام کرد که دانش و مهارت جامعه پزشکی با درآمد ما از گردشگری سلامت قابل قیاس نیست؛ در حوزه اطلاعرسانی و معرفی توانمندیهایمان به آژانسهای قوی و هتلهای مجهز و وسیله رفت و آمد مناسب نیازمندیم، اما در این زمینه موفقیت چندانی نداشتیم.
ساختاری برای جذب گردشگر سلامت نداریم
کشورهای تایلند و هندوستان به عنوان قطبهای اصلی گردشگری سلامت در جهان شناخته میشوند. در عین حال کشور ترکیه نیز طی چند دهه اخیر بخوبی توانسته است که از مسیر گردشگری سلامت به سودهای کلان برسد و بازار گردشگری سلامت منطقه را در دست بگیرد.
دکتر حسن طباطبایی نژاد، عضو هیاتمدیره انجمن خدمات بینالمللی سلامت که تجربه طولانی در گردشگری سلامت دارد، در گفتوگو با جامجم معتقد است وقتی دلالی از گردشگری سلامت ما حذف میشود که ما ساختار مناسبی برای جذب گردشگر داشته باشیم.
به گفته طباطبایینژاد، ما بازاریابی برای جذب گردشگر سلامت در آن سوی مرزها نداریم، در بحث درمانی هم برندسازی نکردهایم، یعنی بیمار خارجی به دلیل شهرت یک مرکز درمانی ما به ایران نمیآید.
نبود هلدینگ بیمارستانی در کشور، مشابه مجموعه بیمارستانهایی که مثلا در کشور ترکیه در اغلب شهرهای آن وجود دارد، در اختیار نبودن امکانات رفاهی برای بیمار خارجی و نبود سیستمی منظم و تعریف شده برای مدیریت ورود و خروج بیماران خارجی، دلایلی است که به باور طباطبایینژاد، باعث شده است که دلالان در این عرصه، میدانداری کنند. این کارشناس گردشگری سلامت تاکید دارد که اغلب این دلالان به زبان مردم کشورهای اطراف، تسلط دارند. خیلی از این دلالان، مسافرکش هستند و تحت عنوان همراه بیمار و با دریافت مبلغی از این بیماران، کارهای درمانی آنها را پیگیری میکنند و پول حسابی به جیب میزنند.
به اعتقاد طباطبایینژاد، ساختار گردشگری سلامت ما در وضعیتی است که مثلا برای جذب بیماران عراقی که با فرهنگ ما و سیستم درمانی ایران آشنایی دارند و حتی خیلی هایشان فارسی هم بلدند، کارایی دارد و میتواند این بیماران را به ایران جذب کند؛ اما این سیستم برای جذب یک بیمار اروپایی و حتی یک بیمار مقیم کویت، جذابیتی ندارد و اغلب آنها برای سفر درمانی به کشورهای منطقه، ترکیه را انتخاب میکنند.
لزوم حمایت از شرکتهای قانونی
تخمین زده میشود که سالی ۱۵۰ هزار بیمار خارجی برای درمان به ایران میآیند. در این بین پس از تهران، شهر مشهد به دلیل جاذبههای معنوی، در رتبه دوم گردشگری سلامت قرار دارد.
دکتر محمدتقی پیوندی، معاون سابق درمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد در گفتوگو با جامجم، از زاویه دیگری به موضوع نگاه میکند و میگوید: هیچ پزشک حاذق و شناخته شدهای حاضر نیست برای جذب بیمار خارجی به دلال پولی بدهد. به همین دلیل دلالان تلاش میکنند سراغ پزشکان کمتجربهتر بروند. در نتیجه بیمار خارجی، درمان باکیفیتی نمیگیرد و همین مساله به اعتبار گردشگری سلامت ایران لطمه میزند.
کاهش محسوس ورود بیماران ترکمنستان به ایران، نمونه عینی از ضربه زدن دلالان به گردشگری سلامت کشور است که پیوندی به آن اشاره دارد. کلاهبرداری برخی دلالان و فراهم نکردن خدمات رفاهی مناسب برای این بیماران هم دلیل دیگری است که گردشگر سلامت را از ورود دوباره به ایران منصرف میکند.
به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، باید همه نهادها از جمله وزارت بهداشت و سازمان گردشگری از بخش خصوصی حمایت کنند تا ورود گردشگران سلامت به کشور از طریق شرکتهای قانونی و ثبت شده انجام شود که این مسیر قطعا مانع جولان دلالان در فضای گردشگری سلامت خواهد شد.
هاشمی، وزیر بهداشت هم پیشتر اعلام کرده بود ایران از پزشکان برجسته، مراکز مجهز و تجهیزات پیشرفته برخوردار است و مردم منطقه از گذشتههای دور با پزشکی ایران آشنا هستند و به آن اعتماد دارند، اما ورود سالانه فقط ۱۵۰ هزار گردشگر سلامت به کشور، تناسبی با توانمندیهای کمنظیر ایران در حوزه سلامت ندارد؛ به همین دلیل نیز هاشمی از کشورهای دنیا درخواست دارد برای اعزام بیمارانشان به ایران دفاتری دایر کنند.
نباید از خاطر برد که ساختار سلامت ایران برای جذب گردشگر داخلی هم مساعد نیست. مثلا خیلی از بیماران مقیم شهرستانها وقتی برای درمان به تهران و دیگرکلانشهرها میآیند، بسختی میتوانند روزشان را بهشب برسانند؛ چون ساختاری برای حمایت از بیمار و همراهان بیمار وجود ندارد. به همین دلیل وقتی ساختار سلامت ایران برای جذب گردشگر داخلی هم چندان مساعد نیست، در این شرایط، تکلیف جذب گردشگر خارجی کاملا معلوم است.
ارسال نظر