بحران جهانی ترامپ فعلا فروکش نمیکند
در امریکا در اعتراض به انتخاب دونالد ترامپ، به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهوری امریکا تظاهراتی در خیابان های امریکا به ویژه در کالیفرنیا، غربی ترین ایالت امریکا برپا شده است.
اما امریکا - و به همراه آن جهان - برای چند ماه شاید هم بیشتر در بحران به سر خواهند برد. چرا؟ به سه دلیل عمده که به طور خلاصه در این جا به آنها اشاره می کنیم.
بحران امریکا: خیلی ها تا کنون تا این اندازه قطب بندی سیاسی و اعتقادی را که در طول این انتخابات و سه مناظره تلویزیونی میان ترامپ و کلینتون مشاهده شد در جامعه امریکا ندیده بودند. تا آن جا که ترامپ تهدید کند اگر رئیس جمهور شود کلینتون را به زندان می اندازد؟! این قطب بندی به دلیل وجود کلینتون به وجود نیامده است، او امتداد سیاست سنتی حزب دموکرات است، در دوران ریاست جمهوری همسرش، بیل کلینتون در دهه نود بانوی اول کاخ سفید بوده و بعد در زمان باراک اوباما، وزیر امور خارجه بوده است، او الآن جزئی جداناپذیر از نهاد حکومتی امریکا محسوب می شود. به اعتقاد من اتفاقا همین ویژگی ها یکی از مهمترین دلایل پیروزی ترامپ بوده است. او صحبت از تغییری کرد که بسیاری از مردم جامعه امریکا خواهان آن هستند، اما تغییری که او از آن صحبت کرد به شیوه ای است که به نفع اوست، او احساسات ضد «نهادی» را در واشنگتن به بازی گرفت و از آن به سود خود بهره برداری کرد.
او در حال حاضر مسئول اول قطب بندی های امریکا است که به دلیل اظهارات آتشینش علیه مسلمانان و مهاجران که اکثریت آنها را دروغگو و خطاکار و خطرناک جلوه داده، به وجود آمده است. او همیشه در زندگی اش در آغوش سرمایه داری وحشی بوده و انتظار می رود در سیاست نیز همین شیوه را دنبال کند، به اعتقاد او روابط بین المللی چیزی نیست جز این که قوی ضعیف را به بردگی بگیرد. و تا زمانی که امریکا قدرتمندترین کشور است پس می تواند به سود خود غنیمت جمع کند، مثلا به زور بر نفت خاورمیانه مسلط شود. اظهارات و حتی کارهای او بازتاب نوعی خلط جهل سیاسی با خشونت ابتدایی است. این امریکای بی رحم است نه امریکای نرم و تلخ. از این جا است که در می یابیم ظهور افرادی مثل ترامپ فقط برای امریکا بحران آفرین نیستند بلکه بحرانی برای همه دنیا هستند.
بحران جهانی: روشن است که امریکا چاد و یمن نیست. به معنای روشن تر: اگر بخواهیم جایی را پایتخت دنیا بنامیم، آن جا واشنگتن است، بدون هیچ رقیبی. برای این که صندوق بین المللی پول و بانک جهانی به فاصله چند خیابان ساده از کاخ سفید در آن جا واقع شده اند. برای همین الآن صحبت از اقتصاد جهانی ای می کنیم که بنا بر مناسبات واشنگتن ایجاد شده است. کما این که سازمان ملل در نیویورک است و نمی تواند از آثار آن چه در خیابان ها و به خصوص افکار عمومی و جامعه امریکا می گذرد، به دور باشد. همین قادر کافی است که بگوییم فقط از لحاظ نظامی، بودجه دفاعی امریکا معادل بودجه ۹ کشور جهان، از جمله روسیه و چین است. نیازی نیست در این جا به قدرت تکنولوژی امریکا یا تاثیرات بزرگ جوامع امریکایی و بانک های فکری آنها در بازارهای فکر جهان اشاره کنیم. برای همین هر چه در امریکا اتفاق بیفتد تاثیر قوی و مستقیمی بر جهان خواهد گذاشت.
تاثیر زلزله ترامپ فقط به دلیل اندیشه های سیاسی و مبادی فکری اجتماعی اش که برخواسته از اندیشه های نژادپرستانه از جمله درباره سیاه پوستان و زنان نیست، بلکه نقص مشروعیت امریکا نیز باعث آن شده است. به صراحت بگوییم که در حال حاضر ریاست جمهوری از این ناحیه ضربه خورده است. بسیاری از هم حزبی های رئیس جمهوری جدید از او و افکار او تبری جسته اند، و خود حزب تبدیل به حزبی ضعیف و در حال فروپاشی شده که نیاز عملی به بازسازی سریع خود دارد. همچنین گروه های نژادی که جامعه امریکا را تشکیل می دهند، به خصوص اکثریت سیاه پوستان، اعتمادی به او ندارند، اکثر فرهنگیان امریکا از جهل و افکار خطرناکش می ترسند. آیا رئیس جمهور اوباما بارها تکرار نکرد که ترامپ شایسته ریاست جمهوری امریکا نیست؟ دیگر چه برسد به اداره جهان؟
همانند رئیس جمهوری سابق، رونالد ریگان در دهه هشتاد که او هم هنرپیشه بود، ترامپ نیز خیلی چیزها را یاد خواهد گرفت و اگر بخواهیم خوش بین باشیم امیدواریم که خیلی سریع نکات را یاد بگیرد و بر روحیه فعلی اش غلبه کند و چیزی خلاف واقع را نشان دهد. تا وقتی که این اتفاق بیفتد خدا به داد دنیا و امریکا برسد.
ارسال نظر