شهروند نوشت: ماجرا درست شبیه یک فیلم هالیوودی است. ٢١ ملوان ایرانی در بهمن ٩٣ از شهرستان کنارک سیستانوبلوچستان سوار بر لنج صیادی ابراهیم فروزانمهر (یکی از اعضای شورای شهر کنارک) شده و برای صید ماهی راهی آبهای آزاد میشوند. آنها پس از حدود ٢ ماه کار طاقتفرسا روی دریا در ششم فروردین ٩٤ قصد بازگشت به ساحل را دارند که ناگهان پرچمهای سیاه با نقش جمجمه محاصرهشان میکند.
دزدان دریایی سومالی تمام ٢١ خدمه را به همراه لنج ربوده و به کشور سومالی منتقل میکنند. از این میان هشت ملوان به دلیل گرسنگی و تشنگی جان میدهند و چهار نفر دیگر به کمک پلیس سومالی موفق به فرار میشوند و یکی از صیادان نیز به تنهایی خود را میرهاند. دزدان دریایی که حالا متوجه شدهاند کشتیهای بزرگ تجاری به سیستمهای ناوبری و کماندوهای ورزیده ارتش و سپاه ایران مجهزند، دور آنها را خط کشیده و دامهایشان را برای صیادان فقیر و ملوانان تهيدستی پهن کردهاند که روی لنجها یا قایقهای کوچک دیگران کار میکنند. حالا خیلیها میگویند ملوانان فقیر لنج فروزانمهر بیاحتیاطی کردهاند و از آبهای ایران دور شدهاند اما این تمام ماجرا نیست.
چند سالی میشود که برخی کشتیهای بزرگ صنعتی با روشی غیرقانونی و منسوخ دریا را شخم میزنند و به حریم آبهای صیادان کوچک نیز تجاوز میکنند. آنها ظرف یک شبانهروز به سودهای گزاف میلیاردی میرسند و نوبت صیادان کوچک محلی که میشود، دریا دست خالی و فقیر شده است. ملوانان تهیدست میگویند كه مالکان کشتیهای صنعتی کفروب با استفاده از رانت و زدوبند وارد حریم آنها میشوند و دریا را بیبرکت کردهاند. این موضوع در حالی رخ میدهد که کشتیهای صنعتی کفروب و شیوه صیدشان که موسوم به «ترال» است، سالهاست از سوی سازمان جهانی خواربار و کشاورزی (فائو) منسوخ و ممنوع اعلام شده است؛ زیرا این شیوه صید بخش بزرگی از ذخایر دریا را نابود میکند. در ایران اما کشتیهای صنعتی کفروب هنوز در دریا جولان میدهند و صیادان شناورهای کوچک ناچارند كه برای تأمین رزقوروزی خود خطر کرده و به آبهای دوردست بزنند.
دست خالی ملوانان فقیر و باجخواهی کلان دزدها
حالا نزدیک به دو سالی میشود که مردان خانواده بلوچی رفته و برنگشتهاند. در غیبت سرپرست خانواده، مادر و بچهها روی زمینهای کشاورزی مردم کارگری میکنند. دزدان با خانواده صیادها تماس میگیرند و با جملات انگلیسی چیزهایی میگویند که هیچکس سر درنمیآورد؛ تنها کلمهای که معنیاش را متوجه میشوند «دلار» است.
چند روز بعد دستیار پاکستانیشان تماس میگیرد و با فارسی دست و پاشکسته میگوید که دزدها برای آزادی صیادان ١٥٠هزار دلار میخواهند. با یک حساب سرانگشتی متوجه میشوند باجگیری دزدها حداقل ٥٢٥میلیون تومان برایشان آب میخورد. فردا دوباره زنگ میزنند؛ این بار صدای ناله ملوانان را زیر شلاقها میشنوند. یکی از صیادانی که با کمک پلیس سومالی از دست دزدها فرار کرده به رسانهها گفته است كه هر چهار روز یکبار اجازه داشتهاند آب و غذای مختصری بخورند. میگوید از شدت گرسنگی ناچار شدهاند موش کباب شده بخورند و دو نفر گروگانهای ایرانی هم در اسارت دزدها مردهاند. آخرین خبرها حاکی از آن است که دزدها هم فهمیدهاند که خانواده تهیدست صیادان پولی برای باجدهی ندارند. آنها بهتازگی رقم باجخواهی را به ١٥هزار دلار کاهش دادهاند اما آنها نمیدانند که ٥٣میلیون تومان برای یک خانواده روستایی و فقیر مرزنشین در ایران تا چه اندازه عدد بزرگی است.
با مالک لنج و خانواده صیادها که تماس میگیرم، تنها به گفتن چند جمله بسنده میکنند؛ پرونده در دست مقامهای امنیتی کشور در دست بررسی است و اجازه نداریم صحبت کنیم. یکی از افراد آگاه این ماجرا به «شهروند» میگوید مصاحبههایی که خانواده و آشنایان برخی صیادان انجام دادهاند به زیان ملوانان تمام شده است و عرصه را بر آنها تنگتر کرده است؛ بنابراین بهتر است جزییات دیگری از پرونده باز نشود.
دریا در تسخیر کشتیهای صنعتی بزرگ است
کاپیتان تیمورتاش، رئیس اتحادیه مالکان کشتی در واکنش به این اتفاق به «شهروند» میگوید: بیاحتیاطی کردهاند و به آبهای دوردست زدهاند؛ آن هم تک و تنها. اینجاست که سروکله دزدهای دریایی پیدا میشود و چون تعداد صیادها کم است و هیچ گارد حفاظتی ندارند مثل آبخوردن اسیرشان میکنند و میبرند.
البته تأکید میکند: صیادی در ایران هیچ حساب و کتابی ندارد و نقض حریم صیادان سنتی و محلی باعث شده است که آنها دست به چنین خطرهای بزرگی بزنند؛ زیرا برخلاف کشتیهای تجاری و نفتکش که پایبند قوانین کنوانسیونهای بینالمللی هستند، شناورهای صیادی از هیچ قانون درست و درمانی تبعیت نمیکنند. این در حالی است که سازمان شیلات باید حریم صید سنتی و تجاری را به صورت دقیق مشخص کرده و برای واحدهای صیادی نیز قوانین را به صورت سختگیرانه اعمال کند.
این اشاره کاپیتان یک مشکل بزرگ و مزمن صیادان محلی را نشانهگیری میکند. حدود ربع قرن است که صید ترال بلای جان صیادان بومی شده است. کشتیهای بزرگ مجهز به ردیاب ماهی و کوچ گله، برکت دریا را از بین برده است. این کشتیها با تختههای صیادی کف دریا را شخم میزنند و با تورهای ریزشان و حمله ناگهانی هر چه هست و نیست را از دریا جارو میکنند؛ از نوزادان کوچک میگوها و تخم ماهیها گرفته تا عروس و فانوسهای دریایی و هر گونه غیرقابل خوراکی دیگر را.
مرجانها را میشکنند، بافت علفهای دریایی و جلبکها را تخریب میکنند و خلاصه جنگی در دریا به پا میکنند که هیچ گونهای فرصت فرار از آن را ندارد. این روش مخرب صید برکت دریا را از بین برده و جمعیت گونههای دریایی را بهشدت در معرض تهدید قرار داده است. حالا سالهاست سازمان جهانی خواربار و کشاورزی (فائو) صید ترال را بهعنوان یک روش منسوخ و ممنوع شناخته است اما در ایران همچنان کشتیهای صنعتی کفروب در دریا فعالیت میکنند و زندگی صیادان فقیر محلی را تحتالشعاع قرار دادهاند.
یکشبه میلیاردها تومان سود میکنند
صیادان محلی میگویند كه مالکان کشتیهای کفروب بسیار راحتتر از آنچه که تصورش را کنید به آبهای نزدیک و حریم صیادان کوچک تجاوز کرده و در ٢٤ ساعت شبانهروز در سواحل عمان سهم صیادان خرد را درو میکنند؛ بهویژه تابستانها و نیمه اول سال که امکان صید اقیانوسی وجود ندارد، آنها راحت به محدوده کمتر از هفت و پنج مایل وارد شده و سهم صیادان کوچک را در تورهایشان میریزند و میروند.
یکی از آنها که علاقهای به درج نامش ندارد به «شهروند» توضیح میدهد كه مالکان کشتیهای بزرگ از نوعی رانت و زدوبند برای مقرراتشکنی در دریا برخوردارند.
او ادامه میدهد: یک کشتی صنعتی کفروب در یک شبانهروز حدود ٥٠ تن ماهی صید میکند و تنها در عرض یک روز به سودهای میلیاردی میرسد. واضح است که آنها به این راحتی سودهای هنگفتشان را نادیده نمیگیرند؛ حتی اگر شده به قیمت مقرراتشکنی و رانت و زدوبند باشد.
صیادان کوچک بارها به این مقرراتشکنی اعتراض کردهاند و نامههایی به مقامهای بالادست نوشتهاند. نامههایی که کمتر به حل ریشهای مشکل منجر شده است و نارضایتی ماهیگیران بومی همچنان وجود دارد.
سهم هر صیاد کوچک کمتر از ١٦ کیلوگرم ماهی در روز
اسحاق تندرو، رئیس اتحادیه تعاونیهای صیادی هرمزگان به «شهروند» میگوید كه سازمان شیلات برای حل مشکل کاهش ذخایر دریا و صید بیرویه بچهماهی و لارو در دریا رهاسازی میکند.
اما این اقدام تا چه اندازه ریشهای است و مشکل صیادان را مرتفع میکند؟ برای پاسخ به این پرسش بارها با مدیران سازمان شیلات و معاونت صیادی این سازمان تماس میگیرم، اما آنها حاضر به پاسخگویی نمیشوند.
تندرو همچنین از مشکلات عدیده صیادان محلی به «شهروند» میگوید؛ از بیمه و هزینههای بالا گرفته تا دلالانی که مفت حاصل زحمت ماهیگیران را از چنگشان درمیآورند. به گفته مشاور عالی اتحادیه سراسری تعاونیهای صیادی کشور حدود ٣٠هزار ماهیگیر با ٤هزار و ٥٠٠ شناور صیادی دارد که این تعداد سالانه حدود ٢٠٠هزار تن ماهی صید میکنند. در واقع هر صیاد سالانه حدود ٦,٥ تن و روزانه حدود ١٦ کیلوگرم ماهی صید کرده است که اگر بخواهیم هزینههای سوخت، تجهیزات، سهم مالک شناورها و دلالان را از سود این میزان صید کم کنیم، به درآمد ناچیز ماهیگیران محلی میرسیم.
اگر بخواهیم جمعیت صیادان سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر را به این تعداد اضافه کنیم، درمجموع شمار ماهیگیران جنوبی به حدود ٢٠٠هزار نفر میرسد. از این میان برخی صیادان روی لنجهای ٨ تا ١٢ نفره کار میکنند و برخی دیگر روی قایقهای کوچک ٤ نفره. تندرو میگوید روزهایی وجود دارد که صیادان پولی برای سوخت، آذوقه و... هزینه میکنند اما دست خالی از دریا برمیگردند؛ زیرا زیادهخواهی مالکان کشتیهای بزرگ تجاری و حلال و حرام نکردنشان باعث شده است برکت دریا برای صیادان کوچک از بین برود.
خطر بزرگ صیادان کوچک
کاپیتان تیمورتاش به «شهروند» توضیح میدهد که این معادله نابرابر دریا باعث شده است صیادان کوچک برای کسب روزی به آبهای دور بزنند و اسیر دزدهای دریایی سومالی شوند. او همچنین تأکید میکند كه دستهای دیگر با هدف فروختن حاصل صید خود به کشورهای همجوار خطر میکنند؛ زیرا دلالان دسترنج ماهیگیران را با نرخهای نازلی میخرند و با سود چند برابر میفروشند.
اسحاق تندرو، رئیس اتحادیه تعاونیهای صیادی هرمزگان به «شهروند» میگوید كه نرخ خرید ماهی به نوع آن بستگی دارد؛ اما بهعنوان مثال یک نوع ماهی که در بازار مصرفکننده کیلویی حدود ٢٠ تا ٢٥هزار تومان قیمت دارد، دلالان آن را از ماهیگیران کیلویی ٦هزار و ٥٠٠ تا ٧هزار تومان میخرند یا هر کیلوگرم میگو را بین ١٠ تا ١٢هزار تومان از صیادان خریداری میکنند.
او از اینکه میگو و ماهی برخلاف سایر محصولات کشاورزی و دامی خرید تضمینی ندارد، گلایهمند است و میگوید همین مسأله عامل مهمی است که صیادان به قیمتشکنی دلالان تن بدهند.
با وجود اين کاپیتان تیمورتاش مهمترین راهکار برای جلوگیری از اسارت در دست دزدان دریایی را صید دستهجمعی میداند و میگوید نیروی دریایی ارتش و سپاه با رقمهای ناچیزی گاردهای حفاظتی خود را در اختیار صیادان قرار میدهد. او توضیح میدهد که کشتیهای تجاری بزرگ که قصد حرکت در آبهای دور مانند دریای سرخ واقیانوس هند را دارند از گارد حفاظتی نیروهای مسلح استفاده میکنند. کاپیتان به «شهروند» میگوید هر کشتی حدود ٧ تا ٨ کماندو را با خود همراه میکند که این کماندوهای ورزیده بهراحتی قادرند از پس ١٠٠ تا ١٥٠ دزد دریایی برآیند.
با این حال صیادان کوچکی که ریسک میکنند و از محدوده آبهای مجاز خارج میشوند، همچنان بزرگترین طعمه دزدهای دریایی هستند. آنها با تجاوز کشتیهای صنعتی بزرگ از محدوده مجاز خود رانده شدهاند و برای صید در آبهای غیرمجاز نیز نمیتوانند از حمایت ابزار قانونی استفاده کنند و کماندوها را با خود به محدوده غیرمجاز ببرند. چالشی که به نظر میرسد تنها راهحل آن به دست سازمان شیلات ایران بوده و آن حریمبندی دریا و الزام کشتیهای صنعتی به حفظ این حریم است. جلوگیری از صید بیرویه و غیراصولی کشتیهای کفروب و تقویت ذخایر دریا از دیگر راهکارهایی است که سازمان شیلات میتواند به وسیله آن امنیت شغلی صیادان کوچک را برگردانده و مانع از ریزش مشاغل و بیکاری مرزنشینان ساکن نوارهای ساحلی جنوب شود.
ارسال نظر