زيگمار گابريل، معاون صدراعظم و وزير اقتصاد و انرژي آلمان امروز به تهران خواهد آمد و از فردا رايزنيهاي خود را آغاز خواهد كرد. در اين سفر پنجمين كميسيون مشترك اقتصادي دو كشور پس از چهارده سال عدم برگزاري و وقفه در تشكيل آن، برگزار ميشود و طي آن سند همكاري جامع اقتصادي دو كشور امضا خواهد شد.
شمسالدين خارقاني سفير اسبق ايران در آلمان در اعتماد نوشت: زيگمار گابريل، معاون صدراعظم و وزير اقتصاد و انرژي آلمان امروز به تهران خواهد آمد و از فردا رايزنيهاي خود را آغاز خواهد كرد. در اين سفر پنجمين كميسيون مشترك اقتصادي دو كشور پس از چهارده سال عدم برگزاري و وقفه در تشكيل آن، برگزار ميشود و طي آن سند همكاري جامع اقتصادي دو كشور امضا خواهد شد.
اين سفر در حالي صورت ميگيرد كه به زعم بسياري از تحليلگران، ميتواند گامي جدي بر توسعه مناسبات اقتصادي و تجاري تهران و برلين در دوره پسابرجام محسوب شود. البته تنها نبايد اين سفر را در چارچوب گسترش همكاريهاي اقتصادي در نظر داشت چراكه بيترديد اين سفر دستاوردهاي سياسي را هم به دنبال خواهد داشت و به ارتقاي مناسبات سياسي دو كشور كمك خواهد كرد.
بهطور اصولي، روابط ميان كشورها از بخشهاي مختلفي با يكديگر برخوردار است كه اين بخشها به صورت آرام آرام در كنار يكديگر رشد و گسترش مييابند. به عبارتي، يك كشور نميتواند روابطي اقتصادي با يك كشور داشته باشد اما از روابط سياسي برخوردار نباشد يا نميتواند از روابط سياسي خوب و معمول ميان دو كشور سخن گفت در حالي كه مناسبات تجاري آنها صفر يا اندك است. مناسبات تهران و برلين نيز همواره در اين چارچوب بوده و از اين قاعده پيروي كرده است. در زمان دولت اصلاحات مناسبات ايران و آلمان در عرصه سياسي به بيشترين سطح خود نسبت به سالهاي گذشته خود دست يافت. در اين چارچوب، آلمان در آن سالها توانست به يكي از شركاي نخست تجاري ايران تبديل شود و همين مناسبات در عرصه سياسي خود را به اشكال مختلف نشان داد.
بهطور مثال، در نخستين سالهاي مطرح شدن پرونده هستهاي ايران، يك تروييكاي اروپايي متشكل از سه كشور آلمان، فرانسه و انگليس تشكيل شد كه ايران در مساله هستهاي با آنها مذاكره ميكرد. آن تروييكا در واقع، پيشنهاد دولت وقت برلين براي پيدا كردن راهكاري جهت خروج از بن بست بود. در ادامه همين روند نيز، در سالهايي كه ايران با بسياري از كشورهاي اروپايي همانند آلمان در عرصه سياسي با اختلافاتي روبهرو شد، آن اختلاف در مناسبات تجاري نمود يافت و شاهد بوديم كه روابط اقتصادي تهران و برلين نيز با كاهش چشمگيري روبهرو شد. با اين وجود، آلمان از جمله كشورهاي اروپايي بوده است كه علاقه داشته است مناسباتش را با ايران گسترش دهد و به همين خاطر نيز آنها نخستين كشوري بودند كه به ايران هياتي عاليرتبه اعزام كردهاند و در يك سال و نيم گذشته نيز بيشتر از هر كشور ديگري مناسباتشان را با ما بسط دادهاند.
گسترش مناسبات تهران و برلين بيترديد به سود كشور ما است. آلمان از قدرتهاي برتر اقتصادي اروپا و دنياست و توسعه مناسبات ما با آنها ميتواند به توسعه روابط ما با ديگر كشورهاي اروپايي و بينالمللي در عرصههاي مختلف كمك كند. در واقع، اين سفر ميتواند به جديتر شدن همكاريهاي ايران و اروپا در عرصه اقتصادي منجر شود. با اين وجود، مسير توسعه مناسبات ايران و آلمان با سنگلاخهايي مواجه است كه آن سنگلاخها منجر به آن ميشوند كه سرعت توسعه مناسبات سياسي و اقتصادي دو كشور با كندي روبهرو شود و حتي گاهي در برخي مقاطع آن را متوقف كند.
يكي از مهمترين اين سنگلاخها، رويكرد دو كشور به اسراييل است. همگان مطلع هستند كه دو جنگ جهاني صورت گرفته در يك قرن گذشته و آنچه غربيها آن را هولوكاست ميخوانند - فارغ از درستي يا نادرستي آن - از سوي آلمان صورت گرفته است. همين مساله موجب شده است تا امريكا، كشورهاي اروپايي و همچنين لابي پرقدرت صهيونيسم بينالملل همواره دولت آلمان را در جهت توسعه مناسبات سياسياش با ديگر كشورها تحت فشار قرار دهند و به نوعي اسراييل و امنيت او را به سرلوحه دستگاهي ديپلماسي اين كشور مبدل سازند. اگر آلمان نيز در مقاطع گوناگون مساله اسراييل را درخصوص ايران مطرح ميكند، تحت فشارهايي است كه از اين جانب بر خود احساس ميكند.
البته ايران در طول سالهاي مختلف تلاش كرده است تا از ورود به اين مساله اختلافي اجتناب كند و هر گاه اين مساله از سوي مقامات آلماني يا ديگر كشورهاي اروپايي مطرح شده است، پاسخ لازم را به آنها داده و گفته است آنها نميتوانند در امور داخلي ايران و آلمان دخالت كنند. از سويي، تهران همواره به آنها اين مساله را متذكر شده است كه ايران براي توسعه مناسبات حاضر به پذيرش هيچ پيششرطي نيست. مساله حقوق بشر يكي ديگر از سنگلاخهايي است كه در برخي از مواقع موجب بروز اختلافاتي ميان تهران و برلين شده است. البته اروپاييها نسبت به امريكا نگاه حقوق بشريتري نسبت به مسائل دارند در حالي كه امريكا به مسائل بيش از هر چيز با عينك سياسي و امنيتي مينگرد.
با اين وجود، مساله حقوق بشر برخلاف مساله اسراييل، از مسائلي نيست كه بخواهد بر توسعه مناسبات ايران و اروپا تاثير جدي بگذارد. ايران در پيش از سه دهه گذشته همواره نشان داده است كه براي حل آن اختلاف، از ابتكار عملهايي برخوردار است. بخشي از اين ابتكار ميتواند در چارچوب مذاكرات طرفين درباره حقوق بشر حل و فصل شود. ما در سالهاي گذشته در اين باره موفقيتهايي داشتهايم و توانستهايم از ميزان اين اختلاف بكاهيم. در اين راستا، لازم است در سفر زيگمار گابريل به تهران تلاش شود تا چارچوبهاي مناسب براي گفتوگو ميان طرفين پيدا شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر