چرا كلينتون پيروز مناظره نخست بود؟
اميرعلي ابوالفتح؛ تحليلگر مسائل امريكا در روزنامه اعتماد نوشت: مناظرات تلويزيوني نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري ايالات متحده امريكا يكي از آخرين مراحل رقابت براي پيروزي در انتخابات و ورود به كاخ سفيد محسوب ميشود.
اميرعلي ابوالفتح؛ تحليلگر مسائل امريكا در روزنامه اعتماد نوشت: مناظرات تلويزيوني نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري ايالات متحده امريكا يكي از آخرين مراحل رقابت براي پيروزي در انتخابات و ورود به كاخ سفيد محسوب ميشود.
در اين مرحله، دو نامزد اصلي دو حزب اصلي امريكا براي نخستينبار رودرروي يكديگر قرار ميگيرند و در برابر سوالات مشابه، مواضع خود در خصوص مسائل مختلف را تشريح كرده و به انتقادات و اتهامزنيهاي طرف مقابل پاسخ ميدهند. تا پيش از برگزاري اين مناظرههاي تلويزيوني، نامزدهاي انتخاباتي به كرات چه در انتخابات درونحزبي و چه در ميتينگهاي مختلف نظرات خود را در قبال مسائل متنوع و متعدد مطرح كردهاند و اصولا نكته جديدي در اين مناظرهها مطرح نميشود اما اين مناظرهها از ميليونها بيننده در سراسر دنيا برخوردار است و نامزدهاي اصلي انتخابات براي نخستين بار در مقابل يكديگر صفآرايي ميكنند. البته پيش از برگزاري اين مناظرههاي انتخاباتي، تعداد زيادي از بينندگان تصميم خود را براي راي دادن به فرد مدنظر خود گرفتهاند و اين مناظرهها نميتواند تاثير چنداني بر نظر آن دسته از افراد داشته باشد.
مناظرههاي انتخاباتي برراي دهندگان حزبي اثرگذار نيست اما تاثير بسياري بر كساني كه هنوز براي حضور در انتخابات تصميم نگرفتهاند يا رييسجمهور مدنظرشان را انتخابات نكردهاند ورايدهندگان مستقل يا مردد محسوب ميشوند، دارد. اين مناظرهها بر كساني كه تصميم به راي دادن به نامزدهاي احزاب سوم دارند، ممكن است اثر داشته باشد و موجب شود آنها به يكي از اين دو نامزد راي بدهند.
سرنوشت انتخابات رياستجمهوري امريكا نيز اغلب توسط رايدهندگان مستقل و رايدهندگان مردد رقم ميخورد كه براساس تخمينهاي زده شده، ۲۰ ميليون نفر از رايدهندگان را اين طيف از افراد تشكيل ميدهند و به همين خاطر، آنها به هر كدام از نامزدها متمايل شوند، آن نامزد قطعا پيروز رقابتهاي انتخاباتي خواهد بود. به نظر ميرسد هيلاري كلينتون توانست نسبت به رقيب جمهوريخواه خود پختهتر، سنجيدهتر و دقيقتر حرف بزند.
كلينتون در اين مناظره بيشتر به طرحها و برنامههاي خود به خصوص در مسائل امنيتي پرداخت و با موشكافي آنها، جزييات بيشتري از آنها را بيان كرد و توانست خود را فردي نشان بدهد كه دچار ضعف جسماني و بيماري نيست و از انرژي بسياري برخوردار است در حالي كه دونالد ترامپ به غير از مسائل تجاري و اقتصادي - كه از تخصصهاي او محسوب ميشود - در ديگر موضوعات به كليگويي پرداخت و نتوانست برنامههايش را دقيق تشريح كند. او در برخي از مقاطع اين مناظره، خود را كلافه نشان داد و در برخي مسائل عصبي شد و كنترل خود را از دست داد و اين در حالي است كه تسلط در مباحث و حفظ آرامش در مناظرههاي انتخاباتي از مولفههاي مهم محسوب ميشوند. نتايج نظرسنجيها نيز حاكي از موفقيت براي نامزد حزب دموكرات در اين مناظره است. البته دو مناظره ديگر در سطح نامزدهاي رياستجمهوري و يك مناظره در سطح معاونان رياستجمهوري باقي مانده است و بايد ديد در اين سه مناظره باقيمانده، افراد چگونه ظاهر ميشوند.
در نخستين مناظره، هيلاري كلينتون و دونالد ترامپ در خصوص مسائل مختلفي همچون تجارت، ميزان پرداخت مالياتها، خشونت و فروش اسلحه، تامين امنيت و حفاظت از امريكا در برابر حملات تروريستي صحبت كردند. در مسائل اقتصادي، عمده تاكيد نامزد حزب دموكرات بر افزايش ماليات بر ثروت و استفاده از آن در چارچوب خدمات اجتماعي بود در حالي كه نامزد جمهوريخواهان با طرح مساله كاهش ماليات معتقد بود اين مساله ميتواند از خروج سرمايه از كشور جلوگيري كند و منجر به افزايش سرمايهگذاري و در نتيجه، رونقبخشي به اقتصاد كشور شود. هيلاري كلينتون مخاطب اصلي خود را طبقه متوسط امريكا و همچنين اقليتها هدفگذاري كرده و درصدد جذب آراي آنها است. طرح مسائلي همچون افزايش سطح زندگي آنها، جلوگيري از ورود مجدد به بحران اقتصادي و... ناشي از دغدغههايي است كه طبقه متوسط امريكا دارد. ترامپ مخاطب خود را در ابرثروتمندان امريكا يا همان طبقه يك درصدي جستوجو و به اين دليل است كه طرحهايي همچون كاهش ماليات را مكررا مطرح ميكند.
ترامپ به دنبال جلب آراي طبقه بهشدت فقير و سرخورده امريكايي است و به همين خاطر سياستهاي پوپوليستي را مطرح ميكند. در مجموع ميتوان گفت تا پايان انتخابات رياستجمهوري در نوامبر ۲۰۱۶، همين رويكردها هم از سوي ترامپ و هم از سوي كلينتون ادامه خواهد يافت و تغيير مسيري از سوي آنها رخ نميدهد. در مناظره روز گذشته كلينتون و ترامپ، پاي مسائل مربوط به سياست خارجي نيز به وسط كشيده شد و در اين چارچوب، نام ايران بيش از هر كشور ديگري مطرح شد. يكي از مهمترين رخدادهاي سياسي در طول چهار سال گذشته، دستيابي به توافق هستهاي بود كه اتفاقا توسط هيلاري كلينتون كليد زده شد و مذاكرات هستهاي منتهي به برجام در زمان مسووليت او در وزارت امور خارجه شكل گرفت. پس قابل پيشبيني بود كه اين مساله به عنوان يك موضوع داغ براي انتقاد از كلينتون و دولت دموكرات اوباما مطرح شود، كماآنكه در ماههاي پيش نيز انتقاد از برجام يكي از موضوعات اصلي جمهوريخواهان در سخنرانيهايشان بوده است.
اين مساله در مناظره ديروز نيز تكرار شد و ترامپ در سخنان خود تلاش كرد تا برجام را بدترين توافق تاريخ امريكا معرفي كند و مسووليت آن را بر دوش كلينتون بيندازد. كلينتون نيز مجبور شد از عملكرد خود درباره ايران دفاع كند و مدعي شود كه ايران را از دستيابي به بمب هستهاي دور كرده است. از طرفي، كلينتون هم تلاش كرد براي اثبات بيصلاحيتي ترامپ در عهدهدار شدن مسووليت فرماندهي كل قوا به تهديد اخير او كه گفته بود به ارتش دستور آتش عليه شناورهاي ايران خواهد داد، اشاره كند و بگويد چنين كسي كه به اين سادگي تحريك ميشود، امريكا را مجددا درگير جنگ خواهد كرد و او صلاحيت دسترسي به كدهاي هستهاي را ندارد. به هر حال ايران از موضوعات بسيار مهم در انتخابات رياستجمهوري امريكا خواهد بود زيرا طيف بسياري از نخبگان امريكايي مدعي هستند كه ايران در كنار روسيه، چين و كره شمالي يكي از مهمترين تهديدهاي امريكا محسوب ميشود و در همين راستا بايد انتظار داشت كه در مناظرههاي باقيمانده بيش از پيش نام ايران مطرح شده و طرفين در اين باره با يكديگر جدل كنند.
با آنكه موضوع ايران در مناظره مطرح شد، به موضوعات ديگر در عرصه سياست خارجي كمتر توجه شد. البته مناظرههاي نخست تلويزيوني بيش از هر چيز معطوف به مسائل داخلي و اقتصادي است و مناظرههاي دوم و سوم بيشتر معطوف به مسائل امنيتي و سياست خارجي ميشود. البته موضوعات مربوط به داعش به كرات در مناظره نخست ميان ترامپ و كلينتون مطرح شد و داعش نيز به نوعي با سوريه و عراق مرتبط است. مسائل خاورميانه در سال ۲۰۱۶ همانند مساله عراق در سال ۲۰۰۸ ديگر آن اهميت سابق را نداشته و تاثير چنداني نيز بر زندگي مردم اين كشور ندارد.
البته داعش براي امريكا مهم است زيرا هم از سويي منافع اين كشور را در خاورميانه تهديد ميكند و هم تروريستهاي داعش در داخل امريكا، حملاتي داشتهاند؛ پس مساله داعش حساستر از مساله عراق و حتي آينده سوريه است. داعش از اين جهت داراي اهميت است كه جمهوريخواهان تلاش ميكنند كلينتون را مسوول شكلگيري آن و ديگر گروههاي تروريستي حاضر در خاورميانه معرفي كنند و خلأ به وجود آمده در دولت باراك اوباما را عامل اصلي رشد گروههاي تروريستي بدانند و بگويند عملكرد اوباما و تيم او در سياست خارجي مقصر وضعيت افسارگسيخته كنوني داعش است.
ارسال نظر