یک منتقد: فراستی معضل است!
معضلی موسوم به مسعود فراستی، از دو منظر قابل مشاهده است که یکی او را به خواست و اصرار خودش، به موضوع شوخی بدل میکند و دیگری، کاملاً جدی است.
در مورد جنبه کُمیک، بگذارید مثال ساده و قابل درکی بزنم: ما در فامیل مان بچه ای داشتیم که شیطنت های عجیب و خلاقانه اش، نَقل همیشگی محافل خانوادگی بود. حتی وقتی خودش خرابکاری ویژه ای نمیکرد و این کار از باقی بچه ها سر می زد، بعدتر کاشف به عمل میآمد که طرح و برنامه ریزی و مدیریت عملیات با او بوده. از پایین آوردن کوه رختخواب ها روی سر و گردن بچه های دیگر تا کوبیدن مُهر اداری پدر یا دایی اش بر در و دیوار خانه، دست به هر کاری می زد تا عنوان اول روایات فامیلی باشد.
آن پسر، حالا جوان برازنده ای است و خلاقیت هایی که آن وقت ها صرف تخریب می شد را حالا صرف ساخت و ساز میکند. اما مسعود فراستی ما در آن مرحله سنی باقی مانده و همچنان از این که خرابکاری هایش بیشتر از سایرین، نَقل محافل باشد، کیفور می شود!
اما جنبه جدی ماجرا :
شخصاً بیش از ماجرای اهانت و حتی ارائه تصویری مخرب و عقده گشایانه از منتقد، دغدغه دیگری در مورد نتیجه کار او دارم. این چیزی است که اغلب در سطح اولیه واکنش به وجه موهن حرف هایش، نادیده و ناگفته مانده: با حضور و حرف های مسعود فراستی، شدیدترین محدودیت های شورای نظارت و ارزشیابی هم به نظر دموکراتیک می آید! به بیان دیگر، نگاه او از تندروترین و تنگ نظرترین ناظران نگرش رسمی هم کلیشه ای تر و بسته تر است.
هر انتقاد اجتماعی واقع بینانه ای را هم اهانت به میهن می داند؛ هر گونه طنازی و شوخی پردازی را نشانه ی ابتذال فیلم قلمداد میکند و بیش از هر آکادمیسیَن فسیل شده، اصرار به توقف در اصول اولیه دارد و جایی برای شیطنت در ساختار قائل نیست. در مواقعی که من در میز نقد برنامه هفت دوره بهروز افخمی حاضر شدم و همچنین در دو جلسه ای که یک بار علی معلم (در مورد «مد مکس») و یک بار خود بهروز افخمی (در مورد «مریخی») جلویش نشستند، به روشنی می شد دید که برای این مواضع خود چندان استدلال ندارد و همه چیز از تصمیم پیشاپیش و لجاجت صرف، سرچشمه میگیرد. اما باقی اوقات، کسانی را سر میز می نشاند که نه به دگماتیسم او کار دارند و نه در مورد فیلم های ایرانی، حواس شان به این است که فراستی عملاً تحمیل و تحکم افراطی ترین ناظران را نمایندگی میکند؛ البته به گمان من از سر ندانم کاری و کج فهمی٬ نه دانسته و بفرموده.
نظر کاربران
ایشان پدیده بسیار نادری هستند وظاهراتایید کاری را فرا نگرفتند فکر می کنند اگر همه چ یز رارد کنند یعنی کلاس یعنی من بیشتر ازهمه می فهمم وعلاقمند ایشان هم تعریفی برای هنر وهم تعریفی برای هنر مبتذل داشته باشند ما بفهمیم خط کش ایشان وتفاوت هنرفاخر وابتذ آل را
واقعا دید بسته ای داره فراستی ... در مورد ایشون درست گفته شد