شهید ثالث همچنان «در غربت»
این روزها از گوشهوکنار نام «سهراب شهیدثالث» زیاد شنیده و خوانده میشود. نمایش فیلم «یک اتفاق ساده» در گروه «هنر و تجربه»، برپایی بزرگداشت سهراب شهیدثالث در «سیزدهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه دانشجویی نهال» و همینطور برپایی یادبودهایی از این فیلمساز در سینماتکهای مختلف، حاکی از اهمیت این فیلمساز گزیدهکار است. فیلمسازی که با دو فیلم «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» در اوایل دهه ٥٠ نقش بسزايي در شكلگيري سينماي مستقل ايران داشت.
بهطوریکه اگر امروز از شهروندی آلمانی سؤالی درباره ملیت این فیلمساز در غربت بپرسید، حتما از او بهعنوان «یک آلمانی» یاد میکند. با اینهمه این پرسش مطرح میشود که چرا تاکنون در سینمای ایران تالیان این فیلمساز مهمتر شدهاند و با او در گذر زمان همچون «غریبه» رفتار شد؟ برخی علتش را گرایشهای فکری او میدانستند و دیگران هم کمرویی و گزیدهگوییاش را و بعضی هم انقطاع تاریخی در برههای از زمان و... ولی هرچه باشد، اینکه دوباره توانسته سر از زیرِ لحاف تاریخ بیرون آورد و همچون منبعی، الهامبخش فیلمسازان بزرگی همچون کیارستمی بوده، ضرورت توجه دقیق به او بیشتر رخ مینماید. در ادامه ابراهیم فروزش و خسرو دهقان از دیدگاه خاص خود به شهیدثالث پرداختهاند.
ابراهیم فروزش:
جریانساز نبود، اما تأثیر گذاشت
بهناز شیربانی: ابراهیم فروزش، فیلمساز باسابقه سینمای ایران، از زاویه دیگری به جایگاه شهیدثالث پرداخت. این فیلمساز در پاسخ به این پرسش که آیا سینمای امروز ایران مدیون نگاه سهراب شهیدثالث است یا نه، جواب داد: «زمانی که شهیدثالث در وزارت فرهنگ و هنر وقت فعالیت میکرد، من مسئول سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم و با او مراوده بیشتری داشتم. معتقدم سهراب شهیدثالث یکی از استعدادهای درخشان سینمای ما بود. هرچند شهیدثالث نسبت به برخی مسائل در آن زمان گلهمندیهایی داشت. همان زمان از سهراب شهیدثالث دعوت کردیم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فیلمی بسازد. شرایط ما نیز بهگونهای بود که در ابتدا ساخت فیلم کوتاه را تجربه میکردیم». او در ادامه بيان كرد: «نخستین تجربه او در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ساخت فیلم سیاه و سفید بود؛ تکفریمی از روایت یک مرد و پسرش. بعد از آن فیلمنامه دیگری به نام «قرنطینه» پیشنهاد داد که متأسفانه شرایط تولیدش فراهم نشد! و هیچوقت به مرحله ساخت نرسید. اما شهیدثالث تصمیم گرفت ادامه فعالیتش را در بیرون کانون پرورش فکری انجام دهد.
فیلمسازی بلند او در خارج از فضای کانون با فیلم «یک اتفاق ساده» شروع شد. به نظر من میان فیلمهای «یک اتفاق ساده» و «در غربت» فاصله بسیاری است. نوع سینمای شهیدثالث به گونهای بود که سکون زندگی را به درستی و زیبایی به تصویر میکشید». فروزش در بخش دیگری از اظهاراتش توضيح داد: «طبیعت بیجان» حقیقتا یکی از بهترین فیلمهای ایرانی است که طرفداران بسیاری دارد و بسیاری را نیز جذب سینما کرد و راهگشای نگاه دیگری به سینمای ایران شد». او با اشاره به اینکه شهیدثالث اعتقادی به حضور بازیگر در فیلمهایش نداشت، تصریح كرد: «بازیگران فیلمهای او افراد کوچه و بازار بودند و تنها در فیلم «در غربت» از بازیگر حرفهای استفاده کرد». فروزش در پايان سخنش ضمن ابراز علاقهمندي خود به شهيدثالث درباره اين فيلمساز اینطور اظهار نظر كرد: «شهیدثالث در عمر کوتاه هنری خود جریانساز نبود، اما تأثیراتش را در سینما گذاشت. بعد از او، بسیاری از آثارش تقلید کردند. سهراب شهیدثالث جدا از هنرمندی بزرگ، انسانی مهربان و درعینحال عصبی از روزگار بود».
خسرو دهقان:
فیلمهای «نادری» ربطی به «شهیدثالث» ندارد
خسرو دهقان، منتقد سینما، درباره دلیل توجه دوباره به سهراب شهیدثالث و سینمای او در محافل هنری و دانشگاهی - جدا از بحث بازخوانی تاریخ سینمای ایران - به «شرق» گفت: «در این سالها شاهد هستیم که جدا از ساخت فیلمهای رایج در جریان اصلی سینمای ایران، توجهات به فیلمهایی از نوع «سینمای دیگر» زیاد شده است. بنابراين در این مسیر پیداکردن و تحلیل ریشهها و سرچشمههای این نوع سینما در كليت تاريخ سينماي ايران ضروری به نظر میرسد. در حقيقت ميتوان گفت سهراب شهیدثالث و سینمایش همان سرچشمه و ریشه چنین سینمایی است که تحلیل آثار و تأثیرات سینمای وی بر جریان سینما مهم تلقی میشود». شهیدثالث سینماگری بود که در دهه ٥٠ بروز و ظهور پیدا کرد، درحالیکه در دهه ٤٠ ابراهیم گلستان با فیلمی مثل «خشت و آیینه»، مهرجویی با «گاو» و کیمیایی با «قیصر» طرح نویی در سینمای ایران در افکنده بودند.
حال با چنین نگاهی شاید سؤال مطرح شود كه چگونه میتوان شهیدثالث را البته بنا بر گفته «امیر نادری»، پدر سینمای مدرن دانست؟ آیا این نکته با نقشآفرینی فیلمسازان دهه ٤٠ در تعارض نیست؟ پاسخ جالب توجه دهقان چنين است: «کار درخور ابراهیم گلستان و دیگران در حد جرقههای قابلاعتنا بود. اما در دهه ٥٠ سهراب شهیدثالث جریانی به وجود آورد که تا امروز تأثیراتش را بر «سینمای دیگر» شاهد هستیم». امیر نادری، کارگردان سینما، بهتازگی در آیین افتتاحیه «سیزدهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه دانشجویی نهال» در پیامی صوتی درباره اهمیت سینمای شهیدثالث و ضرورت دیدن فیلمهای او گفته است: «سهراب پدر واقعی سینمای مدرن ایران است.
بر این باورم که دیدن فیلمهای او در روزهای برگزاری این جشنواره، چندین فیلمساز خوب را از میان شما بیدار خواهد کرد و این ذات هنر متعالی است. ما به اورجینالبودن حرف شما بهعنوان فیلمساز نیاز داریم و سهراب سرمشق اورجینالبودن است». همچنين دهقان درباره سينماي «امیر نادری» چنین گفت: «فیلمهای امیر نادری در دهه ٥٠ ربطی با نوع نگاه شهیدثالث ندارد. اما تأثیرات شهیدثالث را در فیلمهایي كه امير نادري بعد از پيروزي انقلاب اسلامی ساخت، شاهد هستیم. بهطوري كه فيلمهاي نادري قبل و بعد از انقلاب به هم ربطي ندارند».
ارسال نظر