روان شناسی وحشی ترین ها
چه می شود که افراد جذب گروه هایی چون داعش می شوند و این چنین با دیگران به خشونت رفتار می کنند؟
اول مطالعات منسجم در این زمینه به دهه ۶۰ میلادی بر می گردد. در تمام این سال ها پژوهشگران مختلفی در مورد تروریست ها تحیق کرده اند و البته متاسفانه همیشه هم گروه های متعددی وجود داشته اند که موضوعات چنین پژوهش هایی باشند. کامبوج، سریلانکا، باسک اسپانیا، ایرلند شمالی، بوسنی و یا رواندا تنها بخشی از مکان هایی هستند که دوره ای غرق در خشونت و وحشی گری بوده اند. چند سالی هم است که داعش در سوریه و عراق در وحشی گری یکه تازی می کند. چه می شود که چنین گروه هایی شکل می گیرند و دست به اعمال خشن می زنند؟
* نیاز به قطعیت شناختی
دکتر کراگلانسکی در دانشگاه مریلند سال هاست بر روی موضوع تروریسم مطالعه می کند. او مدعی است با مطالعه بر روی گروه های متعدد در بیش از ده سال گذشته و از جمله مطالعه بر روی گروه های خشونت طلب مراکش، اسپانیا، سریلانکا، ایرلند شمالی و فیلیپین متوجه ارتباط نزدیک بین دو عامل «نیاز برای قطعیت شناختی» و «افراطی گری» شده است.
او می گوید همه ما نیاز به قطعیت شناختی داریم. ما دوست داریم بتوانیم برای سوالات هستی گرایانه خود پاسخ هایی قطعی و کامل پیدا کنیم، چرا که این کار به ما آرامش می دهد. در دوران جوانی معمولا افراد با شدت بیشتری به دنبال پاسخ های قطعی هستند. این نیاز به خودی خود مشکلی ایجاد نمی کند، اما مسئله اینجاست این نیاز می تواند فرصتی بالقوه برای جذب افراد به گروه های افراطی ایجاد کند.
کراگلانسکی می گوید معمولا تفکرات افراطی به خوبی می توانند به افراد اطمینان دهند که پاسخ هایی قطعی برای سوالات ذهنی آن ها در اختیار دارند. این گروه ها با قطعیت پاسخ می دهند و البته با قطعیت پاسخ می دهند و البته با قطعیت همه چیز را نیز به دو گروه تقسیم می کنند؛ «سفید» و «سیاه».
درواقع در مرام چنین گروه هایی، خاکستری وجود خارجی ندارد. چنین برخوردی با دنیای خارج می تواند کاملا به نیاز به قطعیت پاسخ داده و به نوعی فرد را آرام کند. این آرامش یکی از عواملی است که افراد را می تواند جذب چنین گروه هایی کند. از طرفی چنین تفکری می تواند به خوبی بستر لازم برای خشونت بر ضدّ دیگران را نیز ایجاد کند؛ چرا که دیگران به عنوان شرّ در نظر گرفته شده و اعضای گروه به نمایندگی از خیر لازم است هر کاری از دستشان بر می آید برای نابودی شرّ انجام دهند.
* نیاز به معنا و ارزشمندی
دو نیاز دیگری که می تواند افراد را به سمت گروه های افراطی و تروریستی سوق دهد، نیاز به معنا در زندگی و نیاز به ارزشمندی است. زندگی روزمره بسیاری از افراد این روزها خالی از معنایی ویژه است و به عبارتی، افراد در زندگی دچار روزمرگی شده اند. گروه های افراطی به صورت معمول می توانند به خوبی افراد را مجاب کنند تا معنای گمشده خود را در اهداف این گروه ها پیدا کرده و برای آن ها کار کنند.
از سویی نیاز دیگری که ارتباط نزدیکی نیز با نیاز به معنا دارد، نیاز برای احساس ارزشمندی است. اینکه نهایتا آن افراد احساس کنند بود و نبودشان تفاوتی در جهان هستی ایجاد می کند.
داعش به عنوان یک گروه تروریستی به خوبی توانسته از چند نکته برای جذب نیرو در رابطه با این عامل استفاده کند. در تبلیغات این گروه به افراد تلقین می شود که با پیوستن به این گروه آن ها مسئولیتی جهانی را به دوش گرفته، کاری می کنند که در تاریخ ماندگار خواهند شد و این رسالتی است که خدا بر دوش مسلمانان مجاهد گذاشته است.
* ویژگی های فردی یا عوامل اجتماعی
اما شاید با خود فکر کنید چگونه داعش و اعضای آن می توانند چنین اعمال وحشیانه ای انجام داده و باز هم برای برخی افراد پیوستن به این گروه جذاب است؟ به راستی چه طور می شود که اعضای این گروه و یا سایر گروه های تروریستی می توانند چنین وحشی باشند؟ برخی افراد معتقدند اعضای چنین گروه هایی از خشونت و وحشی گری لذت می برند.
شاید ادعای این افراد چندان نیز بیراه نباشد. به عنوان نمونه می توان به «افتخار جمان» اشاره کرد. جوان ۲۳ ساله ای که از انگلیس راهی سوریه شد تا به داعش بپیوندد. او که در نهایت چند ماه پیش در جنگ کشته شد، مبدع اصطلاحی است که محل تامل بسیاری از متخصصان شده است. «جهاد ۵ ستاره» اصطلاح اوست که البته نشان دهنده اوج لذتی است که یک فرد می تواند از اعمال خشونت های وحشیانه خود ببرد.
* دیدگاه متخصصان در این زمینه چیست؟
به صورت کلی در آغاز مطالعات مربوط به گروه های تروریستی در دهه ۶۰ میلادی چنین دیدگاهی که تاکید خاصی بر سوابق فردی اعضای گروه های تروریستی داشت، توجه بیشتری را به خود جلب کرده بود، اما در دهه ۸۰ میلادی آرام آرام دیدگاه روان شناسان اجتماعی پررنگ شد. به عنوان مثال بندورا از جمله متخصصانی است که معتقد است افراد عادی نیز در موقعیت های خاص می توانند دست به اعمال وحشیانه بزنند.
بررسی های متعدد نشان می دهد که در شرایطی که اوضاع کشوری از نظر اجتماعی آشفته باشد و خشونت جزء زندگی روزمره افراد شده باشد، پتانسیل بیشتری برای بروز خشونت شدید وجود دارد. به عنوان نمونه داعش در کشورهایی ایجاد شده است که سال هاست درگیر جنگند. تنها در حد فاصل سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ در عراق، ۱۱۴ هزرا نفر در نتیجه خشونت ها و بمب گذاری ها کشته شده اند و چندین برابر این تعداد نیز زخمی و مجروح شده اند. از سوی دیگر سوریه خود چندین سال است که درگیر جنگ داخلی است. این وضعیت توانسته به تشدید خشونت ها دامن بزند.
البته باید توجه داشت که در بررسی هر گروهی باید به شرایط اجتماعی ویژه آن گروه دقت بیشتری داشت. به عنوان مثال مفهوم «انتقام» که داعش نیز در توجیه کارهایش مانور زیادی روی آن می دهد، مفهومی پذیرفته شده در فرهنگ کشورهای منطقه است.
نکته آخر اینکه، با وجود یافته هایی که عوامل اجتماعی و محیطی را پررنگ می کند، هنوز هم سوابق فردی می توانند در پیوستن افراد به چنین گروه هایی نقش داشته باشند. به عنوان مثال تعداد افرادی که پیش از پیوستن به گروه های تروریستی، با مراجعه قدرت درگیری داشته و یا از اعمال خشونت بر ضد دیگران ابایی نداشته اند در بین اعضای این گروه ها قابل توجه است.
توجیهاتی از جنس داعش
داعش در توجیه کارهایش به چنین مواردی اشاره می کند:
رفتار و اعمال آن ها مشابه رفتار همه ارتش ها در دنیاست و رفتارهای وحشیانه آن ها تفاوتی با دیگر نیروهای مسلح ندارد.
مسلمانان سال هاست قربانی غربی ها و کفار بوده اند، بچه های مسلمان زیادی این سال ها کشته شده و زنان و کودکان زیادی آسیب دیده اند، رفتار داعش با کفار واکنشی طبیعی به رفتارهای پیشین آن هاست.
گردن زدن، به بردگی گرفت و اعمالی از این دست پایه ای مذهبی داشته و دستورات دینی هستند. درواقع داعش مدعی است که تنها در حال اجرای شریعت است. این استدلال آن ها که برای رد آن می توان مثال های متعددی از منابع اسلامی مطرح کرد، البته می تواند به خوبی مخالفان داخل گروه را ساکت کند، چرا که مخالفت با این روش ها مخالفت با اسلام تلقی می شود.
• کتاب «داعش، زیرساخت های معرفتی و ساختاری» نوشته حسن مصطفی، منبع خوبی برای شناخت تاریخچه، ایدئولوژی ها، ساختار و تشکیلات و اهداف گروه داعش است.
* کارشناس ارشد مشاوره
ارسال نظر