گریم ماهرانه برای شکار ۳۵ دختر دم‌بخت
سارق سابقه‌دار از شهرهای شمال کشور به پایتخت مهاجرت کرد و با گریم چهره‌اش دام سیاهی را برای دختران دم‌بخت پهن کرد. این پسر تبهکار که با همدستی یک دختر شیک‌پوش، دختران فروشنده مغازه‌ها را در لیست کلاهبرداری‌هایش قرار می‌داد، هرگز تصور نمی‌کرد در دام ماموران گرفتار شود.
روزنامه شهروند: سارق سابقه‌دار از شهرهای شمال کشور به پایتخت مهاجرت کرد و با گریم چهره‌اش دام سیاهی را برای دختران دم‌بخت پهن کرد. این پسر تبهکار که با همدستی یک دختر شیک‌پوش، دختران فروشنده مغازه‌ها را در لیست کلاهبرداری‌هایش قرار می‌داد، هرگز تصور نمی‌کرد در دام ماموران گرفتار شود.
این پرونده با ١٥ شاکی در تهران و ٢٠ شاکی در کرج پیش روی پلیس قرار گرفته است و بازپرس پرونده برای شناسایی دیگر قربانیان احتمالی این متهمان دستور تصویر بدون پوشش مرد تبهکار را صادر کرد.
دام سیاه برای دختران
راز اقدامات سیاه این زن و مرد اوایل مرداد ماه امسال همزمان با شکایت دختر جوانی در اداره پلیس فاش شد.
١٢ مرداد ماه دختر جواني به اداره پليس رفت و از دختر و پسري به اتهام سرقت طلا، گوشی موبایل و پول‌هایش شكايت كرد. دختر جوان به کارآگاهان گفت: «من مجرد هستم و یک فروشگاه لباس زنانه دارم. مدتي قبل یک زن شیک‌پوش و به ظاهر ثروتمند به مغازه‌ام آمد و چند لباس پرو کرد. درحالی‌که چند مدل لباس انتخاب کرده بود، در میان صحبت‌هایش برادر شوهر مجردش را به من معرفی کرد و گفت که او قصد ازدواج دارد و مدتی است که دنبال دختر زیبارو است.
شماره تلفنم را گرفت تا من را به برادرشوهرش معرفی کند. چند روز بعد براي آشنايي بيشتر مرا به یک پارک دعوت كرد. روز قرار لباس‌های شیک پوشیدم و طلاهایم را انداختم. او به همراه یک پسر جوان و خوشتیپ در پارک منتظر من بودند و بعد از مدتی صحبت کردن، پسر جوان آبمیوه‌ای به من تعارف کرد. بعد از خوردن آبمیوه بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم در یک بیمارستان بودم. متوجه شدم آنها سارق بوده‌اند و طلاها، پول‌ها وگوشی موبایلم را سرقت کرده‌اند.»
پرونده به جريان افتاد
پس از طرح اين شكايت، پرونده به دستور قاضی عموزاد بازپرس شعبه چهارم دادسراي ناحيه ٣٤ در اختيار تيمي از كارآگاهان اداره پنجم پليس آگاهي قرار گرفت. مأموران در نخستين تحقيقات با شكايت‌هاي متعددي روبه‌رو شدند كه نشان مي‌داد پسر و دختر جوان دختران پولدار زيادي را با این شیوه فريب داده و طلا و جواهرات گرانقيمت آنها را سرقت كرده‌اند.
شکایت‌های مشابه
دختر جوانی به نام فرنوش از شاكيان پرونده به ماموران گفت: «من فروشنده لوازم آرایشی و بهداشتی در یک داروخانه هستم. چند روز قبل یک زن و مرد جوان و شیک‌پوش برای گرفتن رنگ مو به داروخانه مراجعه کردند و در میان صحبت‌هایشان زن جوان ادعا کرد که پسری که همراهش است برادر شوهرش بوده و قصد ازدواج دارد. قرار شد بعد از اينكه بيشتر با هم آشنا شديم، خانواده‌اش را به خواستگاري من بفرستد. برای این‌که ما قبل از مراسم خواستگاری یکدیگر را ببینیم در پارک قرار گذاشتند. همان موقع پسر جوان ٣ ليوان آبميوه خريد. پس از اينكه آبميوه را خوردم، ديگر چيزي نفهميدم تا اينكه متوجه شدم داخل پارك روي چمن‌ها افتاده‌ام. بعد از اينكه حالم بهتر شد فهميدم آنها مرا بيهوش كرده و تمام اموالم را سرقت کرده‌اند.»
٣٥ شاکی در تهران و کرج
در حالي كه هر روز به تعداد شاكيان پسر جوان افزوده مي‌شد، كارآگاهان دريافتند كه متهم یک سارق سابقه‌دار است که از شهرهای شمال به تهران آمده و سناریوی کلاهبرداری‌هایش را اجرایی می‌کند. پس از اين كارآگاهان تحقيقات گسترده‌اي را انجام دادند اما موفق به شناسايي متهم نشدند. تحقيقات فني پليس نشان داد متهم پسر باهوشي است كه طعمه‌هایش را با برنامه‌ریزی انتخاب می‌کند. با بررسی تماس‌های تلفنی همدست متهم با دختران قربانی ردی از او به دست پلیس افتاد. این در حالی بود که تصویری از متهم در دوربین مداربسته رصد شد و کارآگاهان توانستند تصویری رایانه‌ای از چهره متهم را به دست آورند. همین موضوع کافی بود تا ماموران طعمه جدید این باند را شناسایی کنند. با هماهنگی ماموران، دختری که قرار بود فریب این زن و مرد شیاد را بخورد، متهمان را در پارک ملاقات کرد، اما این بار در بن بست پلیسی قرار گرفتند. زن جوان که همدست این متهم بود توانست از دام ماموران فرار کند اما متهم اصلی پرونده دستگیر شد.
گریم زیبایی؛ شگرد مرد شیاد
صبح دیروز متهم با انتقال به شعبه چهارم دادسرا ناحیه ٣٤ تهران در برابر بازپرس عموزاد گفت: «٣٨سال دارم و در یکی از شهرهای شمالی زندگی می‌کردم. متاهل هستم و زن و بچه دارم. به‌دلیل این‌که چندین سابقه سرقت در شمال داشتم تصمیم گرفتم به تهران بیایم و در این‌جا نقشه‌ای برای سرقت طراحی کنم. تا این‌که پس از سفر به پایتخت با دختر جوانی در پارک آشنا شدم. او هم نیاز مالی داشت و به همین خاطر سناریو سرقت از دختران دم بخت را طراحی کردیم. من هم گریم می‌کردم و می‌خواستم چهره‌ام شناسایی نشود به همین خاطر خیالم از این بابت راحت بود. در این مدت هم مقداری از پول اموال سرقتی را برای همسر و فرزندم می‌فرستادم و مابقی را برای تیپ و قیافه‌ام خرج می‌کردم. من مغازه‌هایی را که فروشنده آنها دختران جوان بودند، شناسایی می‌کردم و سپس همدستم به‌عنوان مشتری به آن‌جا می‌رفت و نقشه‌مان را اجرایی می‌کردیم.»
با توجه به اعتراف متهم به سرقت‌های مشابه، بازپرس عموزاد برای شناسایی سایر جرایم ارتکابی متهم و شناسایی دیگر مالباختگان احتمالی پرونده، با درخواست انتشار بدون پوشش تصویر متهم از تمامی دختران جوانی که طعمه این مرد شیاد و همدستش شده‌اند، خواست برای شکایات به اداره پنجم پلیس آگاهی تهران واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.
این پرونده با ١٥ شاکی در تهران و ٢٠ شاکی در کرج پیش روی پلیس قرار گرفته است و بازپرس پرونده برای شناسایی دیگر قربانیان احتمالی این متهمان دستور تصویر بدون پوشش مرد تبهکار را صادر کرد.
دام سیاه برای دختران
راز اقدامات سیاه این زن و مرد اوایل مرداد ماه امسال همزمان با شکایت دختر جوانی در اداره پلیس فاش شد.
١٢ مرداد ماه دختر جواني به اداره پليس رفت و از دختر و پسري به اتهام سرقت طلا، گوشی موبایل و پول‌هایش شكايت كرد. دختر جوان به کارآگاهان گفت: «من مجرد هستم و یک فروشگاه لباس زنانه دارم. مدتي قبل یک زن شیک‌پوش و به ظاهر ثروتمند به مغازه‌ام آمد و چند لباس پرو کرد. درحالی‌که چند مدل لباس انتخاب کرده بود، در میان صحبت‌هایش برادر شوهر مجردش را به من معرفی کرد و گفت که او قصد ازدواج دارد و مدتی است که دنبال دختر زیبارو است.
شماره تلفنم را گرفت تا من را به برادرشوهرش معرفی کند. چند روز بعد براي آشنايي بيشتر مرا به یک پارک دعوت كرد. روز قرار لباس‌های شیک پوشیدم و طلاهایم را انداختم. او به همراه یک پسر جوان و خوشتیپ در پارک منتظر من بودند و بعد از مدتی صحبت کردن، پسر جوان آبمیوه‌ای به من تعارف کرد. بعد از خوردن آبمیوه بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم در یک بیمارستان بودم. متوجه شدم آنها سارق بوده‌اند و طلاها، پول‌ها وگوشی موبایلم را سرقت کرده‌اند.»
پرونده به جريان افتاد
پس از طرح اين شكايت، پرونده به دستور قاضی عموزاد بازپرس شعبه چهارم دادسراي ناحيه ٣٤ در اختيار تيمي از كارآگاهان اداره پنجم پليس آگاهي قرار گرفت. مأموران در نخستين تحقيقات با شكايت‌هاي متعددي روبه‌رو شدند كه نشان مي‌داد پسر و دختر جوان دختران پولدار زيادي را با این شیوه فريب داده و طلا و جواهرات گرانقيمت آنها را سرقت كرده‌اند.
شکایت‌های مشابه
دختر جوانی به نام فرنوش از شاكيان پرونده به ماموران گفت: «من فروشنده لوازم آرایشی و بهداشتی در یک داروخانه هستم. چند روز قبل یک زن و مرد جوان و شیک‌پوش برای گرفتن رنگ مو به داروخانه مراجعه کردند و در میان صحبت‌هایشان زن جوان ادعا کرد که پسری که همراهش است برادر شوهرش بوده و قصد ازدواج دارد. قرار شد بعد از اينكه بيشتر با هم آشنا شديم، خانواده‌اش را به خواستگاري من بفرستد. برای این‌که ما قبل از مراسم خواستگاری یکدیگر را ببینیم در پارک قرار گذاشتند. همان موقع پسر جوان ٣ ليوان آبميوه خريد. پس از اينكه آبميوه را خوردم، ديگر چيزي نفهميدم تا اينكه متوجه شدم داخل پارك روي چمن‌ها افتاده‌ام. بعد از اينكه حالم بهتر شد فهميدم آنها مرا بيهوش كرده و تمام اموالم را سرقت کرده‌اند.»
٣٥ شاکی در تهران و کرج
در حالي كه هر روز به تعداد شاكيان پسر جوان افزوده مي‌شد، كارآگاهان دريافتند كه متهم یک سارق سابقه‌دار است که از شهرهای شمال به تهران آمده و سناریوی کلاهبرداری‌هایش را اجرایی می‌کند. پس از اين كارآگاهان تحقيقات گسترده‌اي را انجام دادند اما موفق به شناسايي متهم نشدند. تحقيقات فني پليس نشان داد متهم پسر باهوشي است كه طعمه‌هایش را با برنامه‌ریزی انتخاب می‌کند. با بررسی تماس‌های تلفنی همدست متهم با دختران قربانی ردی از او به دست پلیس افتاد. این در حالی بود که تصویری از متهم در دوربین مداربسته رصد شد و کارآگاهان توانستند تصویری رایانه‌ای از چهره متهم را به دست آورند. همین موضوع کافی بود تا ماموران طعمه جدید این باند را شناسایی کنند. با هماهنگی ماموران، دختری که قرار بود فریب این زن و مرد شیاد را بخورد، متهمان را در پارک ملاقات کرد، اما این بار در بن بست پلیسی قرار گرفتند. زن جوان که همدست این متهم بود توانست از دام ماموران فرار کند اما متهم اصلی پرونده دستگیر شد.
گریم زیبایی؛ شگرد مرد شیاد
صبح دیروز متهم با انتقال به شعبه چهارم دادسرا ناحیه ٣٤ تهران در برابر بازپرس عموزاد گفت: «٣٨سال دارم و در یکی از شهرهای شمالی زندگی می‌کردم. متاهل هستم و زن و بچه دارم. به‌دلیل این‌که چندین سابقه سرقت در شمال داشتم تصمیم گرفتم به تهران بیایم و در این‌جا نقشه‌ای برای سرقت طراحی کنم. تا این‌که پس از سفر به پایتخت با دختر جوانی در پارک آشنا شدم. او هم نیاز مالی داشت و به همین خاطر سناریو سرقت از دختران دم بخت را طراحی کردیم. من هم گریم می‌کردم و می‌خواستم چهره‌ام شناسایی نشود به همین خاطر خیالم از این بابت راحت بود. در این مدت هم مقداری از پول اموال سرقتی را برای همسر و فرزندم می‌فرستادم و مابقی را برای تیپ و قیافه‌ام خرج می‌کردم. من مغازه‌هایی را که فروشنده آنها دختران جوان بودند، شناسایی می‌کردم و سپس همدستم به‌عنوان مشتری به آن‌جا می‌رفت و نقشه‌مان را اجرایی می‌کردیم.»
با توجه به اعتراف متهم به سرقت‌های مشابه، بازپرس عموزاد برای شناسایی سایر جرایم ارتکابی متهم و شناسایی دیگر مالباختگان احتمالی پرونده، با درخواست انتشار بدون پوشش تصویر متهم از تمامی دختران جوانی که طعمه این مرد شیاد و همدستش شده‌اند، خواست برای شکایات به اداره پنجم پلیس آگاهی تهران واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
باز هم کمبود شوهر باعث یک فاجعه شد خخخخخخخ
پاسخ ها
نخند عزيزم
بايد گريه كرد به حال اون بدبختا و خونواده هاشون
البته کمبود شوهر با کمبود مرد خیلی فرق داره هااااااا
حالا دخترا هی کلاس بذارید
باز هم مجرم سابقه دار