متهم در دادگاه اتهام كشتن خواهرزن سابقش را پذيرفت
روياي مهاجرت، مرد را قاتل كرد
وقتي مرد جوان به قصد مهاجرت همسرش را طلاق داد، نميدانست مدتي بعد پشيمان ميشود و اين ندامت قتلي را رقم خواهد زد.
به گزارش خبرنگار ما، اين متهم كه ديروز در شعبه ۷۴ دادگاه كيفرياستان تهران حاضر شد، گفت روياي رفتن به خارج از كشور زندگي او را نابود كرد. در ابتداي جلسه محاكمه، ذبيحزاده نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و در توضيح كيفرخواست گفت: محمد -متهم پرونده -در تاريخ دهم دي دو سال قبل زني به نام رعنا را كه خواهر همسر سابقش بود با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند و همسر سابقش سميرا را هم زخمي كرد.
بنا بر آنچه در پرونده آمده است، محمد بعد از اينكه از همسرش سميرا جدا شد، به خارج از كشور رفت اما پشيمان شد و به ايران برگشت. او بعد از بازگشت سراغ همسر سابقش رفت و از او درخواست كرد دوباره با هم زندگي كنند اما سميرا قبول نكرد و همين هم باعث درگيري بين آنها شد. نماينده دادستان ادامه داد: «روز حادثه متهم به خانه همسرش رفت، در آنجا مخفي شد و بعد از اينكه اعضاي خانواده سميرا وارد خانه شدند ابتدا رعنا را با ضربات چاقو زد و سپس به سمت همسرش رفت و او را هم زخمي كرد. سميرا به طرز معجزهآسايي نجات پيدا كرد اما رعنا در دم جان باخت.» ذبيحزاده ادامه داد: به عنوان نماينده دادستان تهران درخواست دارم با توجه به مدارك موجود در پرونده محمد به اتهام قتل عمدي رعنا، شروع به قتل سميرا و ايراد ضربات متعدد بر بدن اين زن محاكمه و حكم قانوني در اين خصوص صادر شود. سپس اوليايدم در جايگاه حاضر شدند و درخواست صدور حكم قصاص كردند. در ادامه سميرا در برابر قضات ايستاد و گفت: من و همسرم ۱۴ سال با هم زندگي كرديم اما ديگر خسته شده بودم. نميتوانستم كارهايي را كه همسرم ميكرد تحمل كنم. او بارها هرچه را به دست آورديم فروخت تا به خارج از كشور برويم اما هر دفعه مشكلي پيش آمد. ديگر نميخواستم از زير صفر شروع كنم.
وقتي محمد گفت دوباره راهي پيدا كرده كه به خارج از كشور برود اما بايد مجرد باشد من قبول كردم از هم جدا شويم. توافقي از هم جدا شديم و حضانت پسرم به من سپرده شد. محمد همه اموالش را دوباره فروخت و اين بار به تركيه رفت. ميخواست از مرز تركيه به يونان برود و پناهندگي بگيرد. او هر روز از تركيه به من زنگ ميزد و يك چيز ميگفت. بار آخر هم گفت او را در مرز يونان گرفتهاند و از من خواست مداركي براي برادرش ببرم تا به تركيه برساند و آزاد شود. سميرا ادامه داد: از وقتي كه از محمد جدا شده بودم او مرتب من را تهديد ميكرد به همين دليل هم خواهرم رعنا پيش من آمده بود تا مشكلي پيش نيايد. تا اينكه يك هفته قبل از حادثه يك روز صبح داشتم غذا آماده ميكردم كه يكدفعه خواهرزادهام گفت محمد اينجاست. وقتي ديدمش خيلي حالم بد شد. متوجه شدم وقتي پسرم صبح زود براي رفتن به مدرسه در را باز كرده بود محمد وارد خانه شد. با ترفندي از منزل خارج شدم و ديگر برنگشتم. به محمد گفتم تا از خانه نروي برنميگردم. او هم خانه من را ترك كرد. آنقدر ميترسيدم كه هربار به وارد منزل ميشدم همه جا را ميگشتم. آخرين باري كه با محمد صحبت كردم وقتي ديد درخواستش از من براي شروع زندگي دوباره به جايي نميرسد طلب پول كرد. من حتي قبول كردم كه پول بدهم اما شب حادثه او خود را در خانه مخفي و اول به خواهرم حمله كرد و او را زد بعد هم من را زد. سميرا گفت: محمد آنقدر به خارج رفتن فكر ميكرد كه حتي پيشنهاد داد من از او جدا شوم و با پسرداييام كه در نروژ است ازدواج كنم و بعد از او جدا شوم و براي محمد دعوتنامه بفرستم.
او حتي به من هم به عنوان يك وسيله براي رفتن به خارج فكر ميكرد. در ادامه متهم در جايگاه حاضر شد. او اتهامش را قبول كرد و گفت: من دوست داشتم در خارج از كشور زندگي كنم و فكر ميكردم آنجا خوشبخت ميشوم. وقتي تلاشهايم بينتيجه ماند، تصميم گرفتم پناهنده شوم. سميرا را هم صوري طلاق دادم چون به من گفته بودند بايد مجرد باشي تا بتواني پناهنده شوي. وقتي درخواست پناهندگيام هم به نتيجه نرسيد، تصميم گرفتم دوباره به زندگيام برگردم اما سميرا قبول نميكرد. او حتي قبول نميكرد با من حرف بزند. روز حادثه هم چاقو خريده بودم كه خودم را بكشم اما از خود بيخود شدم و وقتي كه رعنا من را ديد و فرياد زد نميدانم چرا او را زدم. بنا بر اين گزارش بعد از پايان جلسه محاكمه هيات قضات (عبداللهي، اروين، قاسمي، رسولي و رستمي) براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.
ارسال نظر