جواب شفاف ایران به ترامپ
حال در این شرایط و موقعیت تکلیف خیلی از نکات مشخص شد، اینکه ایران هیچ گاه به مذاکره ای که به معنای تسلیم و وادادگی باشد، تن نخواهد داد (مدل مذاکرهای که ترامپ به دنبال است) نمونه بارزش بکارگیری لفظ مذاکره شرافتمندانه بود که در نقطه مقابل چنین مذاکره ترامپ خواهانهای قرار می گیرد.
رضا رئیسی در جماران نوشت: حال در این شرایط و موقعیت تکلیف خیلی از نکات مشخص شد، اینکه ایران هیچ گاه به مذاکره ای که به معنای تسلیم و وادادگی باشد، تن نخواهد داد (مدل مذاکرهای که ترامپ به دنبال است) نمونه بارزش بکارگیری لفظ مذاکره شرافتمندانه بود که در نقطه مقابل چنین مذاکره ترامپ خواهانهای قرار می گیرد.
در سومین قانون حرکت نیوتون که به قانون کنش و واکنش هم معروف است، می خوانیم: «هر عملی را عکسالعملی است؛ مساوی آن و در خلاف جهت آن..» این چارچوب قابلیت تعمیم از فیزیک و سخت افزار به سیاست و دیپلماسی و نرم افزار را داشته و می تواند در ترسیم و هدف گذاری روابط متقابل یک الگوی مشخص را ارائه دهد.
منازعه پیچیده و مجادله پر فراز و نشیب 45 ساله میان ایران و ایالات متحده، با همه قبض و بسط های سپری شده و نوسانات و ارتعاشات گاه عجیب و غیرمنتظره و تکانه های پر تکرار و دعواهای ریشه دار از ایدئولوژی گرفته تا اقتصاد و تحریم و هسته ای و خلاصه هر زمینه و عرصه ای که ما را به اینجا رسانده است و منظومهای از صورت مسئله های بلند بالا با ظاهری پیچیده و کوله باری از تجربیات ناخوشایند تاریخی را در برابر ما صورت بندی کرده و ساده انگاری و سهل پنداری در این زمینه چیزی جز خطای راهبردی نیست.
لحاظ این نکات ساده و بدیهی وقتی ضروری تر و شایسته توجه تر است که با فردی چون دونالد ترامپ مواجهه باشیم، فردی که علی الظاهر این بار خیلی شفاف سراغ اصل ماجرا با ایران رفته و اصرار و پافشاری دارد که به دنبال معامله و توافق عالی است و بدون لفافه می گوید تنها به دنبال آنست که ایران سلاح هسته ای نداشته باشد، همین و بس!
مواجهه با این ترامپ و ادعایش هم کاری سهل و آسان است هم پیچیده و بسیار سخت. او در لفافه و با ملاحظه سخن نمی گوید و پیشنهادش را رک و صریح روی میز می گذارد، اینگونه جواب دهی به او نیز باید از همان جنس و با همان رویکرد متقابل جامه عمل بپوشد و هرگونه حاشیه روی از منظر افکار عمومی توپ را به زمین طرف مقابل میاندازد.
البته که ساده انگاری محض است اگر گمان ببریم که او تنها و تنها به دنبال منع ایران از دستیابی به سلاح هستهای است و هیچ هدف و انگیزه دیگری ندارد؛ اما او با تجربه اندوزی از دوره قبلی میداند که مذاکره مستقیم با ایران با توجه به پرونده دور و دراز مخاصمه چند ده ساله، به سادگی ممکن و میسر نیست و حتی فشار حداکثری هم نتوانست، طرف ایرانی را مجاب به دیدار و مذاکره مستقیم کند.
او این بار تغییر استراتژی داده و برعکس عمل کرده است، روی موضوعی دست گذاشته(منع دستیابی به سلاح هستهای) که طرف ایرانی هم بدان اذعان و تصریح داشته و مخالفت و ممانعتی با آن ندارد و موضوعی نیست که بتوان از زیر بار آن شانه خالی کرد و شرط و شروط زیاده طلبانه قلمداد شود و از مذاکره پیرامونش استنکاف ورزید.
اما مسئله اینجاست که این ظاهر خوش نما و این لفاظی های خوش الحان در باغ سبزی است که هدف آن کشاندن ایران پای میز مذاکره است، بخصوص که در دوره قبلی این مهم با فشار حداکثری هم محقق نشد و از طرف دیگر او فیگور اهل تعامل و مذاکره از خود به دنیا مخابره کرده و با توجه به تبلیغات رسانهای این چند ماه اخیر چنین جلوه گر خواهد شد که ایران از موضع ضعف و استیصال تن به مذاکره داده و او توانسته در اندک فرصتی به مثابه یک ابر قهرمان مارولی مقاومت ایران را در هم شکسته و آن را پای میز مذاکره بیاورد.
عطف به همین استراتژی رندانه، از طرف دیگر او خیلی صریح و شفاف ار آمادگی خود برای مذاکره مستقیم و بدون پیش شرط با طرف ایرانی سخن گفت با علم و اشراف به اینکه چنین مذاکرهای همواره در ایران با حساسیت های مضاعف روبرو بوده و یک موضوع چالشی جدی در ساخت و ساختار قدرت سیاسی ایران است
در پاسخ به اظهارات رئیس جمهوری آمریکا، در موضوع خواست ترامپ در مقوله منع دستیابی به سلاح هستهای، وزیرخارجه و نیز رئیس سازمان انرژی اتمی به عنوان روسای دو دستگاه تخصصی در این زمینه(مذاکره هستهای و انرژی هستهای) با اشاره به سوابق پرونده هسته ای نزد نهادهای بین المللی، فتوای رهبری و رویکرد همیشگی جمهوری اسلامی، پاسخ ترامپ را داده و خاطرنشان کردند که دستیابی به چنین خواسته ای و تضمیندهی نسبت به آن کار سخت و مشکلی نیست.
اما مقوله دوم یعنی دعوت به مذاکره رو در رو با ایران، مسئلهای بود که باید در عالی ترین سطوح تصمیم گیری نظام تعیین تکلیف می شد و اگر آنجا بالاترین مقام چنین گزاره ای را مطرح کرده است در اینجا نیز سکاندار تصمیم گیری نظام به مقوله ورود پیدا کرده و برای همگان از موضع ایران رونمایی می کرد تا جای هیچ حرف و حدیثی باقی نمانده و پیام استقرار و ثبات و اقتدار به جهان مخابره شود.
واکنش های غیر متمرکز و چند طرفه جز آنکه پالس ضعف و سردرگمی و عدم جدیت و قاطعیت در این زمینه را مخابره کند و به طرف مقابل دست بالا ببخشد، فایده و ثمری نداشته و در قاعده و عرف روابط بین الملل نیز جدی گرفته نشده و پاسخ طرف ایرانی به حساب نمی آمد.
در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی و حسن روحانی، همواره شایعاتی پیرامون دیدار روسای جمهوری در حاشیه جلسات مجمع عمومی مطرح میشد و روایت های مختلفی هم در این زمینه به گوش می رسید و حتی در زمان روحانی به یک گفتگوی تلفنی کوتاه نیز منجر شد؛ اما ماجرای این بار تفاوت فراوانی با ادوار قبلی داشت.
این بار باید با صراحت و جدیت پیام ایران به درخواست مذاکره و دیدار رو در رو داده میشد و از همین حیث بود که رهبر انقلاب مستقیم و شفاف هرگونه مذاکره مستقیم با آمریکا را قید استثنا زدند و با اشاره به تجربیات گذشته از بد عهدی آمریکا به خصوص در ماجرای برجام و تجربیات ملموس سپری شده، کلام آخر در این زمینه را مطرح ساختند.
اینگونه ترامپ نمی تواند در لفافه ظاهر صلاحی که از خود به عنوان یک خواستار مذاکره و طلب کننده معامله قصد ترسیمش را داشت، هژمونی خواهی و زیاده طلبی خود را پنهان کرده و توپ را به زمین ایران بیاندازد و خود را قهرمانی ترسیم کند که توانسته ایران را به زانو درآورده و پای میز مذاکره بنشاند.
حال در این شرایط و موقعیت تکلیف خیلی از نکات مشخص شد، اینکه ایران هیچ گاه به مذاکره ای که به معنای تسلیم و وادادگی باشد، تن نخواهد داد (مدل مذاکرهای که ترامپ به دنبال است) نمونه بارزش بکارگیری لفظ مذاکره شرافتمندانه بود که در نقطه مقابل چنین مذاکره ترامپ خواهانهای قرار می گیرد.
از طرف دیگر پیامی به داخل داشت که به جای اتکا و نگاه به بیرون بر توانمند سازی داخلی و خودباوری ملی اعتنا و التفات داشته باشیم وبرای حل مشکلات منتظر تغییر و تحولات سیاسی و دیپلماتیک خارج از اتمسفر داخلی نباشیم.
و هرگاه توانستیم از منظر حکمت و عزت و مصلحت، خود تعیین کننده معادلات روی میز قرار بگیریم، نگاهی به مذاکرات از منظر شرافتمندانه نیز داشته باشیم و تا آن زمان معطل و چشم انتظار کنش های بیرونی قدرت های جهانی نباشیم.
البته در ساعات گذشته نیز برخی در داخل عطف به این فعل و انفعالات، درصدد القای ناامیدی نسبت به دولت و موفقیت و کارآمدی آن هستند و مسیر پیش روی دولت را سخت و طاقت فرسا قلمداد می کنند، این درحالیست که اگر مذاکرات شرافتمندانه جامه عمل می پوشید، برای دولت و ملت حائز دستاورد و اهمیت بود نه رویا فروشی مذاکره که حباب آن ترکید و اکنون دولت مردان را متمرکز و معطوف به بهره گیری از ظرفیت ها و پتانسیل های موجود می کند. از یاد نبریم که ایران تجربه 4 سال فشار حداکثری را از سرگذرانده و با همه سختی ها یکبار توانسته از این گردنه صعب و سخت گذر کند و اکنون هم اهرم های مختلف بیشتری برای مقابله با فشار و زیاده طلبی دولت آمریکا در چنته دارد و اکنون هم بیش از هر زمان دیگری استراتژی کلان، شفاف و بی پرده ترسیم و تبیین و تعیین شده است.
نظر کاربران
ترامپ یک جمله گفت شما طومار مینویسین
ما که نفهمیدیم اخرش مذاکره میشه یا نه