پسر ۱۱ساله حساب ۶۰میلیونی مادرش را خالی کرد
حالا که بهخاطر کرونا و کلاسهای آنلاین مدارس، همه دانشآموزان مجهز به گوشی یا تبلت شدهاند، یکی از راههای پر کردن اوقات فراغت برای آنها شرکت در بازیهای آنلاین است...
همشهری: حالا که بهخاطر کرونا و کلاسهای آنلاین مدارس، همه دانشآموزان مجهز به گوشی یا تبلت شدهاند، یکی از راههای پر کردن اوقات فراغت برای آنها شرکت در بازیهای آنلاین است.
بازیهایی که اگر با نظارت والدین همراه نباشد ممکن است دردسرهای بزرگی بهوجود بیاورد. مثل ماجرایی که چند روز پیش در مشهد رخ داد و در جریان آن پسری ۱۱ساله ظرف ۴روز حساب ۶۰میلیون تومانی مادرش را خالی کرد.
این پرونده زمانی به جریان افتاد که زنی راهی پلیس فتا مشهد شد و گفت که حساب بانکیاش خالی شده است. او توضیح داد: من سرپرست خانوادهام هستم و ۳فرزند دارم. بهدلیل درآمد کمی که دارم زندگی را به سختی میگذرانیم و همه تلاشم این است که فرزندانم کم و کسری نداشته باشند. برای همین از مدتها قبل ۶۰میلیون تومان در حسابم بود که قصد داشتم آن را برای پول پیش خانه و رفاه بیشتر فرزندانم استفاده کنم اما روز گذشته که به بانک رفتم، متوجه شدم پولی در حسابم نیست. شوکه شدم و ماجرا را به رئیس بانک اطلاع دادم و آنها بعد از بررسی تراکنشها گفتند که همه ۶۰میلیون تومان موجودی حسابم صرف خریدهای اینترنتی شده است.
ردپای پسر خردسال
با شکایت این زن، تحقیقات برای شناسایی سارق اینترنتی شروع شد. مأموران متوجه شدند که سرقت از حساب شاکی در چند مرحله و بین ساعات ۳ تا ۵صبح صورت گرفته است. مأموران با ردگیری سرنخهای به جا مانده از سارق او را شناسایی کردند و معلوم شد که سارق اینترنتی کسی نیست جز پسربچه ۱۱ساله خانواده.
کسی که ظرف 4روز، 60میلیون تومان موجودی حساب مادرش را صرف یک بازی اینترنتی کرده بود. ماموران به تحقیق از این پسربچه پرداختند و او گفت: از مدتی قبل شروع به یک بازی آنلاین کردم. بازی طوری بود که باید یک شخصیت را انتخاب میکردم و بعد برای اینکه این شخصیت را پر قدرت کنم و بتوانم مراحل مختلف بازی را طی کنم، میبایست برایش لوازمی همچون سلاح و تجهیزات میخریدم. اما برای خرید این تجهیزات باید پول پرداخت میکردم.
او ادامه داد: چون میخواستم به مراحل نهایی بازی برسم، تصمیم گرفتم این پول را از حساب مادرم پرداخت کنم. من از قبل رمز گوشی مادرم را میدانستم و اطلاعات حساب بانکیاش را که در گوشیاش بود بهدست آوردم. پس از آن شروع به خرید تجهیزات برای بازی آنلاین کردم. این بازی بهگونهای است که امکان چت کردن هم وجود دارد و در چت بازی با فردی آشنا شدم که میگفت اگر برای او هم تجهیزات بخرم، در مراحل بعدی بازی کمکم میکند. این بود که 8میلیون تومان هم برای او خرید کردم و هر بار که خرید میکردم و پیامکش به گوشی مادرم میآمد، پیامک را پاک میکردم تا او متوجه نشود.
پسربچه 11ساله گفت: مدتی بعد، همان فردی که برایش تجهیزات خریده بودم، تهدیدم کرد که اگر بیشتر خرید نکنم، ماجرا را به مادرم میگوید و مرا لو میدهد. برای همین مجبور شدم پول بیشتری برای اینکه او هم مراحل بازی را طی کند خرج کنم و وقتی بهخودم آمدم که حساب مادرم خالی شده بود.
با اظهارات پسر نوجوان، عرق سردی بر پیشانی مادرش نشست. چرا که نه میتوانست از پسر خردسالش شکایت کند و نه امکان بازگرداندن پولهای از دست رفتهاش وجود داشت.
بهگفته سرهنگ جواد جهانشیری، رئیس پلیس فتا خراسان رضوی، یکی از دلایل اصلی این اتفاق عدمنظارت مادر بر فعالیت پسرش در فضای مجازی است. این روزها نوجوانان، زمان زیادی را در فضای مجازی میگذرانند و عدمنظارت بر آنها، ممکن است دردسرهای زیادی به همراه داشته باشد.
والدین هرگز نباید اجازه دهند که رمز و اطلاعات حساب بانکی آنها در اختیار فرزندانشان قرار بگیرد و درصورت استفاده فرزندان از بازیهای آنلاین باید مراقب باشند که آیا این بازیها برای فرزندشان مناسب است یا اینکه ممکن است به او آسیب وارد کند. بررسی این پرونده نشان میدهد که پسربچه 11ساله بین ساعت 3 تا 5 صبح اقدام به خرید اینترنتی برای بازی آنلاین میکرده و این یعنی والدین باید زمانهای حضور فرزندانشان در فضای مجازی را کنترل کنند تا مبادا گرفتار حوادث مشابه شوند.
نظر کاربران
بزرگ میشه پسرت میره سر کار واست جبران میکنه انشالله غصه نخور مادر مهربان پسر من هم 270 میلیون منو از طریق ماشیم خورد آب خنک هم کرد روش هیچ کاری هم نتونستم بکنم خود کرده رو تدبیر نیست
پاسخ ها
تمام پس انداز زندگیشو ب باد دادها کجای کاری
به این می گویندشیرپاک خورده
فقط نباید رمز ها رو بدونن بچه ها همین
فقط می توان گفت خ خ خ
کوتاهی از مادر هست؛ چرا بچه رو با خطرات بازی آنلاین آشنا نکردی؟؟ چرا به بچت یاد ندادی کلاه سرش نرود؟؟ هیچکس دوست ندارد مورد سو استفاده قرار بگیره کافی بود بچت آگاه میکردی؛ نکته مهم این هست که بچه به مادرش اعتماد نکرده؛ بار اول که کلاه رفت سرش باز هم به مادرش نگفت و تا آخرین ریال از دست داد؛ من خودم پدر هستم؛
پاسخ ها
همچین با(چرا) و (باید) کار درست نمیشه عمو. دراینجورمسائل اکثرا پدرمادرمقصرنیستند
شماهرچقدرهم برابچه توضیح بدی بازم نمیتونی جلوی تاثیر جامعه ودوستان راروی بچت بگیری
بذاربچهات بزرگ بشن اونوقت میفهمی چی میگم
مادرش خیلی به بچه اعتمادکرده .اماچراگوشی تلفنش که بایددست مادرباشه که ببینه پیامهارودست پسرش داده اونموقع شب بهتربوددست مادرباشه که پیامهارومیدید
مادر بنده خدا ،تو این اوضاع کرونایی و زندگی سخت چه شوکی بهش وارد شده .