آهنگهای ضبط این نیسان آبی همه را میخکوب میکند
اگر شما نیز یکی از مخاطبان سینما و تلوزیون ایران باشید، متوجه ترفند جدید تهیه کنندگان برای جذب مخاطب شدهاید.
برترینها - آیدا فلاحیان: اگر شما نیز یکی از مخاطبان سینما و تلوزیون ایران باشید، متوجه ترفند جدید تهیه کنندگان برای جذب مخاطب شدهاید. استفاده از نوستالژیهای قدیمی و بازی کردن با خاطرات، همان ترفند تضمینی است که تا به حال رد خور نداشته است!
تیزر نیسان آبی
اما چرا چهارچوبهای تعیین شده سینمای ایران، برای این ترفند و این روزها خیلی سختگیرانه نیست؟ در ادامه این یادداشت با ما همراه باشید تا شاید پاسخی برای این پرسش پیدا کنیم، در ضمن بهانه این مطلب استفاده مکرر از آهنگهایی موسوم به لسآنجلسی در سریال نیسان آبی است که این روزها جلب توجه کرده است.
خوانندهی آنور آبی، آهنگهای آنور آبی، رقص، شوی تلوزیونی و و و حتما شما نیز به خاطر دارید که هر یک از این عبارات تا چند سال گذشته " اسمش را نبر" های جامعه ایران بودند اما حالا، آوردن اسمشان نه تنها مشکل نیست بلکه میتواند مشکلگشا هم باشد.
حالا که چهار قسمت از پخش نیسان آبی گذشته، حتما متوجه شدهاید که تعداد دفعاتی که این سریال از آهنگهای موسم به لسآنجلسی استفاده میکند زیاد است، ماجرا هم از این قرار است که مثلا بیژن بنفشهخواه یک عشقِ خوانندگیست و هر بار رویای نشستن جای یکی از خوانندگان مطرح آن ور آبی را میبیند، یک بار با بهانهی معین و یک بار مثلا با آهنگی از شهرام شبپره، قصه همان قصهی آشناست، بخشهایی از جامعه نیاز به شنیدن و به رسمیت شناخته شدن آهنگهایی را دارد که سالها ممنوعه بوده و حالا وقتی آن را در یک اثر نمایشی میبیند و میشنود حالش خوب میشود.
اما در زیر پوست این لذت آشکار، ترفندی پنهان است، این روزهای شاهد سفرهای زیادی به زمانهای ممنوعه در فیلمها و سریالها بودهایم. ارجاعات و نشانههایی از گذشته گیشه فروش را به تنهایی چه در سینما و چه در شبکههای نمایش خانگی رو به صعود میکشند.
اولین تجربه موفق در این زمینه، فیلم سینمایی نهنگ عنبر بود. نهنگ عنبر فیلمی پر از نوسالژیهای دهه شصت در ایران و یک پکیج کامل از ممنوعههایی بود که تا به حال در سینمای ایران قابل پخش نبودند. همین خط قرمزها که با خاطرات مردم ایران آمیخته شده، مخاطبان را طوری به سالن سینما کشاند این فیلم توانست به یکی از پر فروشترین فیلمهای سینما ایران تبدیل شود.
سکانس خنده دار نهنگ عنبر ۲
تجربه، تجربه موفقی بود همه از این نوآوری شاد بودند اما طولی نکشید که این الگوی تبلیغاتی همهگیر شد. حالا دیگر استفاده نوستالژیهای قبل از انقلاب، مهر تضمینی برای موفقیت یک فیلم به شمار میروند. نمونه کاملا مشهود و تازهی این الگوریتم، فیلم سینمایی فسیل است.
این فیلم به معنای واقعی کلمه هیج چیز جدیدی برای ارائه ندارد اما ترفندهای فروش را به خوبی رعایت کرده. بازیگرانی با گریم مشابه خوانندگان ممنوعالصدا و ممنوع التصویر، برنامهی تلوزیونی مشهور آن دوران(رنگارنگ)، اشاره با گروههای پر طرفدار موسیقی آن زمان و هر چیزی که دیروز مشهور بود و امروز ممنوع. البته فقط برای مردم، نه برای تهیه کنندگان! ماجرا اما در کمدیهای سینمایی به پایان نمیرسد.
شبکههای نمایش خانگی نیز این فرصت را از دست نداده و به بهترین شکل از آن استفاده کردهاند. سریالی ساخته میشود با اسم ترانهای از دهه ۵۰ به نام پوست شیر که نه خوانندهاش مجاز است و نه شعرش! اما از همین اسم به آنچنان محبوبیتی میرسد که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد و یا در نمونهای دیگر ، در سریال درام و عاشقانه رهایم کن، صدای خواننده زنی به گوش میرسد که... اینکه تمامی این ارجاعات باب طبع برخی مخاطبان است و برخی از وجود آنها ناراضی نیستند، کاملا طبیعی است.
اما تغییر معیارها، وقتی حرف از سود و گیشه مطرح است، مسئلهایست که نمیتوان به راحتی درباره آن نظر داد، مهمترین مساله شاید این است که در نهایت باید با این حقیقت مواجه شویم سوژه قابل ارائه در زمان کنونی به قدری ناکافی و غیر محبوب است که تهیه کنندگان باید به نوستالژی دامن بزنند. این فرایند شاید تا جایی ادامه پیدا کند که ممنوعیت تمام این ممنوعهها فراموش شوند و مخاطبان با نوستالژیهای تکرار نشدنی اما قابل پخش، دل خود را صابون بزنند و در زمان سفر کنند
نظر کاربران
سلام میشه خط انداختن زیر لغات را اموزش بدین،ممنون
هرکجا شادی مردم بود شما مخالفت کنید.نهنگ عنبر رو دیدم و واقعا خندیدم دیگه کسی برای صدا و سیمای میلی تره هم خورد نمیکنه چ برسه فیلمای خاله زنکی شو ببینه
سلاام عالیه، این قسمت برترینها...ضمنا خداروشکر، آپدیت شد برنامه... ممنوونن..
خیلی وقت فیلم ایرانی خوب ندیدیم-دقیقا همینه که میگین دارن از اهنگ نوستالژی برا دیده شدن استفاده میکنن چون حرفی برای گفتن ندارن ولی بی فایدس