مهماني نور و كتاب و فرشته
طراحی متفاوت و هیجان انگیز شهر کتاب فرشته
شهر كتاب فرشته با طراحي متفاوتش، فضايي هيجانانگيز براي دوستداران فرهنگ مهيا كرده.
مجله منزل - سمانه رحيمي: وارد شهر كتاب فرشته كه ميشوي، احساس ميكني قبلا آنجا بودهاي و در عين حال با آن فضا غريبهاي. از پلههاي مرمري طبقه اول كه بالا ميروي، حس ميكني اين خانه را در يكي از فيلمها ديدهاي؛ يك فيلم قديمي كه اسمش را فراموش كردهاي. كاشيهاي بين پلهها، همان جايي كه ميگويند قبلا حوض خانه بوده، آينهكاريهاي طبقه دوم و كمد چوبي جلوي اتاقها را مطمئني قبلا در يك جايي ديدهاي اما ستونهاي گچي پهني كه جلوي كافه سر پا شدهاند، برايت آشنا نيستند. شهر كتاب فرشته آشناست چون يك خانه است چون تركيب یک خانه قديمي با كتاب، نور و رنگ سفيد به آدم حس آشنايي ميدهد؛ دل آدم را گرم ميكند و باعث ميشود بياختيار بنشيند روي يكي از صندليهاي چوبي سفيدرنگ و رديف گلدانها و كتابهايي را ديد بزند كه هيچ طاقچهاي از حضورشان خالي نيست.
شهر كتاب فرشته يك خانه قديمي است كه همين حالا هم در دو واحد بالاي سرش، دو خانواده زندگي ميكنند. اينجا يك خانه است و شهرداري اين اجازه را ميدهد كه در خانهها كتاب چيد، اسم خانهها را كتابفروشي گذاشت و درشان را باز گذاشت تا آدمها داخل شوند و كتاب بخرند. از زمستان ۹۲ كه اين خانه از مالكش اجاره و درش باز شد تا ۷ شهريور ۹۳ كه رسما به عنوان يك كتابفروشي افتتاح شد، آدمها آمدند، خريد كردند، درباره فضايش نظر دادند و با توجه به همان نظرات، جزييات كتابفروشي تكميل شد. از همان اول اما قرار بر اين بود كه فضاي خانه را زياد تغيير ندهند و بگذارند اين خانه با اتاقهاي متعدد كوچك و بزرگش، همان حس آرامش خانههاي قديمي، همان صميميت و گرما را به مخاطبان محصولات فرهنگي انتقال بدهد.
شهر كتاب فرشته يك خانه قديمي است كه همين حالا هم در دو واحد بالاي سرش، دو خانواده زندگي ميكنند. اينجا يك خانه است و شهرداري اين اجازه را ميدهد كه در خانهها كتاب چيد، اسم خانهها را كتابفروشي گذاشت و درشان را باز گذاشت تا آدمها داخل شوند و كتاب بخرند. از زمستان ۹۲ كه اين خانه از مالكش اجاره و درش باز شد تا ۷ شهريور ۹۳ كه رسما به عنوان يك كتابفروشي افتتاح شد، آدمها آمدند، خريد كردند، درباره فضايش نظر دادند و با توجه به همان نظرات، جزييات كتابفروشي تكميل شد. از همان اول اما قرار بر اين بود كه فضاي خانه را زياد تغيير ندهند و بگذارند اين خانه با اتاقهاي متعدد كوچك و بزرگش، همان حس آرامش خانههاي قديمي، همان صميميت و گرما را به مخاطبان محصولات فرهنگي انتقال بدهد.
كافه شهر كتاب، در محوطه حياط پشتي خانه برپا شده است. تا قبل از افتتاح شهر كتاب اين محوطه استخر خانه بود. براي افتتاح كافه روي استخر را پوشاندند و ميز و صندلي و كتابخانه چيدند. بهشتي ميگويد: «سعي كرديم كافه را متناسب با فضاي حياط طراحي كنيم؛ طوري كه در عين حال فضاي صميمي داشته باشد و مردم بتوانند در آن كتاب بخوانند.»
فرشتههاي گچي كه تقريبا در همه جاي شهر كتاب فرشته ديده ميشود، از همان روز اول روي ديوارها نصب شدند و نماد اينجا هستند.
يكي از ويژگيهاي شهر كتاب فرشته، جزيياتي است كه در گوشه و كنار آن به چشم ميخورد؛ از طبقههاي كوچكي كه همه جا، مثل همين ايوان نصب شده اند و رويشان كتاب قرار گرفته تا كمدها و لوسترهاي كوچك و بزرگي كه در فضاي خانه كار شده است. بهشتي ميگويد همه اين جزييات به مرور زمان و بعد از تعامل با مخاطبان اتفاق افتاده.
سر در اينجا همان سر در شهر كتاب است كه در شهر كتاب فرشته با جزييات بيشتري كار شده است. شهر كتابها در طراحي فضاي داخليشان كاملا آزاد هستند ولي بايد مواردي مثل استفاده از لگوي شهر كتاب و رنگ آبي را رعايت كنند.
سه بخش صنايع دستي، اتاق كودك و لوازمالتحرير در پاركينگ خانه قرار دارد. موسسان شهر كتاب سعي كردند از تمام فضاي خانه استفاده بهینه كنند.
قرار است به زودي يك تماشاخانه با ظرفيت 100 نفر در گوشه حياط، پشت كافه، افتتاح شود. بعد از شهر كتاب بخارست، اين دومين شهر كتابي است كه صاحب تماشاخانه ميشود.
پ
نظر کاربران
کجاش هیجان انگیزه الان؟طراحیای اروپایی رو نگا کن طراحیا مارو هم نگا کن اصلا جالب نبود البته من خودم طراح هستما فکر نکنید نظر مغرضانه دادم ولی کلا به چشمم نیومد زیاد
ممكنه آدرسشو به طور كامل ذكر كنيد. ممنون