۸۵۴۸۱۱
۶ نظر
۵۰۴۶
۶ نظر
۵۰۴۶
پ

به یاد منیر فرمانفرمائیان؛ از میان شیشه و آینه

مرد‌هایی که با من کار می‌کنند، به راستی استادند... آن‌ها در کاری که می‌کنند استادند، اما وقتی داستان به آفرینندگی می‌رسد، از پس آن برنمی‌آیند. آن‌ها تنها هنرورند و نه هنرمند

برترین‌ها - مهناز براتی، روزنامه‌نگار: «مرد‌هایی که با من کار می‌کنند، به راستی استادند... آن‌ها در کاری که می‌کنند استادند، اما وقتی داستان به آفرینندگی می‌رسد، از پس آن برنمی‌آیند. آن‌ها تنها هنرورند و نه هنرمند.»

این نقل قول از هنرمند ایرانی، منیرشاهرودی فرمانفرمائیان به دو جهت حائز اهمیت است. اول آنکه مسئله جنسیت در جامعه و معرفی زنان به عنوان جنس دوم، سد راه پیشرفت بسیاری از زنان شده است. در این وانفسا او زن هنرمندی بود که جسارتش برای پیمودن فراز و نشیب زندگی هنری‌اش ستودنی است. دومین نکته، اما اکتساب جایگاه «هنرمند «است. صفتی که به راحتی می‌توان بر نام او اطلاق کرد. منیرشاهرودی فرمانفرمائیان نقاش و هنرمند ایرانی است.

وی در محیطی فرهنگی و هنری سال‌های کودکی خود را پشت سر گذاشت. اشتغال و علاقه پدرش به طراحی فرش، ذوق هنری را در وجود وی بیدار کرد.

اواخر جنگ جهانی دوم ایران را به مقصد پاریس ترک می‌کند. جنگ مانع ورود او به پاریس می‌شود. در بمبئی خود را در یک ناو امریکایی جای می‌دهد و به کالیفرنیا و سپس به نیویورک می‌رود. منیر فرمانفرمائیان هیچ‌گاه به پاریس نمی‌رود، اما مسیر هنری خود را در مرکز نیویورک ادامه می‌دهد.

در این ایالت به مدرسه هنری پارسونز رفت. منیر فروانفرمائیان در سال‌هایی به نیویورک رسید که به‌روزترین جریانات هنری از پاریس -که روزی پایتخت هنری جهان محسوب می‌گشت-، به نیویورک منتقل شده بود.

نیویورک پایتخت مدرنیسم، پس از جنگ جهانی دوم چندین رویکرد هنری را همزمان در دل خویش جای داده بود. پاپ آرت، اپ‌آرت، اکسپرسیونیسم انتزاعی در زمره این رویکرد‌ها قرار می‌گیرند.

آشنایی و دوستی منیر با لویز نِوِلسون، فرنک اِستلا، جوآن میچل، ویلیام دکونینگ و اندی وارهول در جهت‌گیری آثار وی به سوی هنر مدرن موثر می‌افتد. به گفته‌ی خودش: «آشنایی و دوستی با این افراد بی‌نظیر بود. عاشق کارهایشان بودم در عین حال که خود داشتم گل نقاشی می‌کردم و طراح مد شده بودم، آثار مدرن آن‌ها را به شدت دوست داشتم و می‌ستودم.»

به یاد منیر فرمانفرمائیان؛ از میان شیشه و آینه

در سال ۱۳۳۶ به تهران بازمی‌گردد. این بازگشت باعث می‌شود که وی سرچشمه الهامات خویش را بیابد و از میراث کهن و باستانی سرزمین پدری‌اش، جان‌مایه‌هایی را به آثارش وارد کند. در تجربه بازدید از شاه‌چراغ بارقه‌های اولیه هنری که امروز به مخاطب عرضه کرده‌است، روشن می‌شود. وی در گفتگو با استفان بی لی درباره الهاماتش از شاه‌چراغ می‌گوید: «باروبرت موریس (Robert Morris) ودوست دخترش مارسیاحفیف (MariciaHafif) که هر دو هنرمند بودند به شیراز آمدیم. با هر دوی آنان در نیویورک آشنا شدم، پدر بزرگ مارسیا ایرانی بود، بنابراین مارسیا به ایران آمد و چند روزی در ایران با من بود و بعدا دوباره با روبرت به ایران برگشت و همه با هم به شیراز رفتیم. الهامات من به خاطر سبک معماری این مکان{شاه‌چراغ} در شیراز بود.

من شهر‌ها و ایل‌های زیادی را دیده ام، ولی این حرم و آیینه کاری هایش بیشترین اثر را روی من گذاشت. در حرم شاه چراغ از سقف گنبد تا دیوار‌ها در جائی که به زمین می‌رسید همه پوشیده از آیینه کاری بود و این بسیار خارق العاده و زیبا بود. این واقعا برای من تکان دهنده بود. به یاد دارم که وقتی این فضا را دیدم مانند بچه‌ای شروع به گریه کردم، به باب و مارسیا گفتم که اگر قصد دیدن این محل را دارند باید خیلی ساکت در گوشه‌ای به مدت یک ساعت بنشینند و آرام باشند. آن‌ها موافقت خود را اعلام کردند. در این سکوت، مشاهده گر انعکاس مردم در آیینه‌های سقف می‌شوی، مردمی که باگریه و زاری استدعای ادعیه خیر دارند. با خود فکر کردم چه جریان شگفت انگیزی. تصمیم گرفتم این حالو هوای آیینه کاری این مکان مقدس را وارد جریان روزمره زندگی مردم ایران کنم. می‌خواستم این آیینه کاری‌های زیبا را وارد خانه‌های مردم کنم. چون واقعا از دیدن این آیینه کاری‌ها لذت بردم. دوست داشتم مردم را با این عشق و زیبایی آشنا کنم و آن‌ها راشریک این احساسات نمایم.»

پس از این تجربه آثار وی در قالب هنر مدرن و ملهم از هنر‌های بصری ایران شکل تازه‌ای به خود می‌گیرد. استفاده از هنر آینه‌کاری و نقاشی از پشت شیشه و بکارگیری المان‌های تزئینات هنر ایرانی، تشخص آثار وی را در پی دارد. ردپای هندسه و اشکال هندسی و آمیختگی آن با جلوه‌های بصری هنر ایرانی باعث شده تا صاحب‌نظران جوهر اصلی آثار وی را «هندسه» بدانند.

وی در نمایشگاه‌اش در موزه گوگنهایم درباره آثار خود می‌گوید: «کار من فقط بر اساس خط و شش ضلعی است هیچ فلسفه‌ای پشتش نیست. من فقط یک نقش شش ضلعی را روی میز می‌گذارم، کاغذم را روی آن می‌گذارم و بعد به جهات مختلف حرکت می‌کنم، ولی همواره بر اساس هندسه شش‌ضلعی یا خطوط شش‌ضلعی. این چهارچوب کار من است.»

به یاد منیر فرمانفرمائیان؛ از میان شیشه و آینه

به هر روی وی از تاثیر جریان هنر‌های معاصر در نیویورک به دور نیست؛ چه به لحاظ فرمی و چه از منظر محتوایی. دوستی او با اندی وارهول چهره شاخص پاپ‌آرت و همچنین زندگی در پایتخت هنر مدرن جهان آثار وی را در قالب هنر مدرن نگه می‌دارد.

مصادره اموالش بعد از انقلاب، سیاست را به زندگی او وارد می‌کند. خانه و آثارش مصادره، فروخته و بعضا نابود می‌شوند. برخی از آثار مصادره شده وی در موزه هنر‌های معاصر تهران نگهداری می‌شوند. خود او، ولی تاثیر سیاست‌زدگی در زندگی‌اش را انکار می‌کند. در نشستی در پاسخ به شخصی که موضوع مصادره اموالش را سیاسی قلمداد می‌کند و از او می‌خواهد که رابطه هنرش و سیاست را شرح دهد، می‌گوید: «هنر من مسئله شخصی من است و ربطی به سیاست و مصادره اموالمان ندارد. من همیشه می‌گویم، داشتیم تمام شد. همین! این فلسفه من است و هنوز هم تغییری نکرده است.»

مسائل سیاسی اینبار به کوچ اجباری به نیویورک منجر می‌شود. در نیویورک سفارش می‌گیرد و طراحی و کولاژ و مدل درست می‌کند.

پس از بازگشت مجدد به ایران در سال ۱۳۷۹ به آثار مخدوش شده‌اش سر و سامان می‌دهد. فرمانفرماییان در پایان بازدید از فرهنگسرای نیاوران و تماشای آیینه کاری‌هایی که حدود ۴۰ سال پیش در این مجموعه خلق کرده گفته بود: «امروز از حضور در این فرهنگسرا بسیار خوشحالم. احساس آبشاری را دارم که از بالای کوه دارد سرازیر می‌شود. همچنین خوشحالم از اینکه اثرم به خوبی در این مکان نگهداری می‌شود. این برای هنرمند بسیار ارزشمند است که از آثارش به خوبی نگهداری شود و من خوشحالم که می‌بینم در یک مکان فرهنگی و هنری آثارم به نمایش گذاشته شده و به خوبی از آن مراقبت می‌شود.»

به یاد منیر فرمانفرمائیان؛ از میان شیشه و آینه

با بازگشت دوباره به تهران، بار دیگر خلق هنری خویش را با الهام از آئینه‌کاری و بکارگیری نظم ریاضی در فرم‌های هندسی از سر می‌گیرد. نخستین نمایشگاه انفرادی این دوره‌ی تازه‌ی آفرینش هنری خود را در ۱۳۸۵ در فرهنگسرای نیاوران برگزار می‌کند.

در ۱۳۸۸ نامش در میان ده هنرمند نامزد جایزه‌ی جمیل موزه‌ی ویکتوریا و آلبرت انگلستان پدیدار می‌شود. وی در واکنش به این انتخاب می‌گوید: «خودم پیرم، اما ذهنم بسیار جوانتر است. هیچ‌وقت خودم را جدی نگرفتم. هیچ امیدی نداشتم که روزی نامزد جایزه‌ای مانند جمیل شوم. شاید سزاوارم که در ۸۷ سالگی آن را ببرم.»

در سال ۲۰۱۵، موزه گوگنهایم در نیویورک نمایشگاه جامعی از آثار منیر شاهرودی فرمانفرمائیان برگزار کرد. این نخستین بار بود که آینه‌کاری‌ها، نقاشی‌ها و مجسمه‌های این هنرمند برجسته ایرانی در آمریکا به نمایش گذاشته می‌شد.

دو روز پیش از افتتاح نمایشگاه وی در گوگنهایم، مستند «منیر» به کارگردانی بهمن کیارستمی به نمایش درآمد. این مستند به معرفی منیرشاهرودی فرمانفرمائیان پرداخت و در نمایشگاه نیز نمایش داده شد.

نهایتا در سال ۱۳۹۶ موزه فرمانفرمائیان در تهران افتتاح شد. این اولین بار بود که در کشور ما یک زن هنرمند صاحب موزه اختصاصی می‌شد.

موسسه چاپ و نشر نظر نیز کتابی از آینه‌کاری‌های منیر فرمانفرمائیان با عنوان Mosaics of Mirrors منتشر کرده است.

این کتاب را رز عیسی (منتقد و کارشناس سینما و هنر‌های تجسمی) تألیف کرده و با مقدمه فرانک استلا (نقاش امریکایی و از شخصیت‌های برجسته نسل دوم انتزاع گران امریکایی)، همراه با یادداشت‌هایی از النور سیمز و دونا استین به زبان انگلیسی و به صورت مصور منتشر شده است.

به یاد منیر فرمانفرمائیان؛ از میان شیشه و آینه

حراجی تهران در دی‌ماه سال گذشته، آخرین فرصتی بود که آثار این هنرمند در زمان حیات او دیده شود. در آخرین حراج تهران، اثر منیر فرمانفرماییان، با ۴ میلیارد تومان قیمت‌گذاری، توانست رکورددار حراج تهران شود.

نادر اردلان در کتاب «منیر» می‌نویسد: «در چهل سال گذشته، فرمانفرمائیان با آفریدن تکنیک فردی خود، کاربرد آیینه‌کاری، نقاشی پشت شیشه و هندسه اسلامی را کاووش، از نو معرفی کرده و نوسازی کرده است. با الهام گرفتن از نمادگرایی علم اعداد در اسلام که بر این باور است که در دل هر تجلی هندسی خط و شکلی یکتاست که بر پایه‌ی نظم الهی قوانین طبیعی استوار است. این باور او را به کاووش برداشت تکرار، الگو و شکل و آفرینش آمیزه‌های پرکاری از شکل‌ها، رنگ و خط رهنمون ساخته است. در آخرین آثارش که به درستی تبدیل‌پذیر نامیده، کار‌های پرنقش‌ونگارش این بازی متقابل را به سطح بالاتری کشانده و شکل‌بندی‌هایی را آفریده که می‌توان آرایش‌های گوناگونی از لحاظ فیزیکی به آن‌ها بخشید.»

منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، هنرمند نقاش و از پیشگامان هنر مدرن ایران شنبه (۳۱ فرودین ماه) به دلیل کهولت سن در منزل شخصی خود درگذشت.

کامبیز صبری، هنرمند مجسمه‌ساز با انتشار پیامی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، بخشی از شعر فروغ فرخ‌زاد را منتشر و درگذشت زنده‌یاد فرمانفرمائیان را تسلیت گفته است.

او با انتشار تصویری از این زنده‌یاد فرمانفرمائیان نوشته است: «به مادرم گفتم تمام شد، گفتم همیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق می‌افتد، باید برای روزنامه تسلیتی بفرستیم.»

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    اگر اين حرفو يه مرد زده بود ميگفتن ضد زنه.
    من حرف اين خانم را قبول دارم به عنوان يك مرد.
    زن و مرد برابر هستن ولي اين معنيش اين نيست كه زن ها و مردها تورهيچ زمينه اي به هم برتري ندارن.
    بعضيا فك ميكنن زنو مرد برابر هستن به معني يكسان بودنشونه

  • بدون نام

    حداقل عکس چند تا کارش رو می ذاشتید

  • بدون نام

    متن فوق العاده ایی بود ممنون از نویسنده این یادداشت عالی

  • m.h

    خدا رحمتش کنه جامعه ما هیچ وقت به موقع قدردان این بزرگان نبوده اینها سرمایه های تکرار نشدنی کشور هستند افسوس. ..

  • مینا

    خاندان فرمانفرماییان،افراد بزرگ زیادی بین خودشان داشتند.این به علت آن بود که به علم بسیار اهمیت دادند و دنبال درس و علم و هنر هم رفتند.فقط به ثروت پدر و اجدادشان اتکا نکردند.

  • زهرا

    روحت شاد بانوی بزرگ هنرمند و تکرار نشدنی میهنم.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج