گفتگوی نگار فروزنده با خودش درباره حیوانات!
زندگي ستارگان و هنرمندان هميشه پر است از خاطرات و اتفاقات هيجانانگيز؛ اخبار فراوانی راجع به آنها ميخوانیم. اما مطمئنا وقتي اين اخبار را ميخوانيد، از خودتان ميپرسيد، اين هنرمند چه شخصيتي دارد. این فکر باعث شد به ایده گفتگو با آینه برسیم.
مجله زندگی ایده آل: زندگي ستارگان و هنرمندان هميشه پر است از خاطرات و اتفاقات هيجانانگيز؛ از فعاليتهاي هنريشان گرفته تا زندگي شخصي آنها و حتي ويژگيهاي اخلاقيشان. وقتي روزنامه يا مجلهاي را ورق ميزنيم اخبار فراوانی راجع به آنها ميخوانیم، مثلا فلان بازيگر درحال بازي كردن در يك فيلم سينمايي است يا خواننده مطرح موسيقي كنسرتي برگزار ميكند يا اينكه مجري مطرح سينما ازدواج كرده است. اما مطمئنا وقتي اين اخبار را ميخوانيد، از خودتان ميپرسيد، اين هنرمند چه شخصيتي دارد، در خلوتش به چه مسائلي فكر ميكند يا دغدغههاي او چيست و این فکر باعث شد به ایده گفتگو با آینه برسیم و هر بار از چهرهای بخواهیم خودش سؤال مطرح کند و خودش هم پاسخ بدهد. در این شماره نگار فروزنده از چهرههاي سينما و تلويزيون، براي ما در اينباره صحبت كرده و در این گفتگو با خودش وجهی از شخصیتش را به نمایش گذاشته که کمتر کسی از آن خبر دارد.
مشکل اصلی،نداشتن آگاهی است
چرا آشغالهايمان را در ۷۰ سوراخ قايم ميكنيم كه مبادا دست گربهاي به آن برسد؟
ما اصلا به اين موضوع فكر نميكنيم كه با خودخواهي خودمان، به حدي جامعه شهري را گسترش دادهايم كه محل زندگي حيوانات را از بين بردهايم و اين واقعا مسئلهاي است كه در همه جاي دنيا به آن پرداخته ميشود و ما هم باید به اين قضيه فكر کنیم.
تو به نوبه خودت تا حالا چه كار كردهاي؟
من تا حالا در اين زمينه هيچ كاري نكردهام اما دوستاني دارم كه خيلي فعاليت ميكنند و بهرغم بيمهريهايي كه به آنها ميشود تمام هزينهها را شخصا قبول ميكنند و متاسفانه براي كارهايي كه انجام ميدهند نه اطلاعرساني ميشود و نه قدرداني. اينها كساني هستند كه واقعا از زندگي شخصي خودشان و از آسايش خودشان كسر كرده تا به حيوانات كمك كنند.
اما فكر ميكني تا وقتي اطلاعرساني و فرهنگسازي نشود چه كاري ميتوان كرد؟
متاسفانه، آنچنان كه بايد نميتوان كاري كرد.
چطور ميتوان در اين زمينه فرهنگسازي كرد؟
من فكر ميكنم مشكل اصلي آدمها در هر زمينهاي عدم آگاهي است. انسان يك وقتهايي آنقدر خودخواه ميشود كه من از انسان بودنم خجالت ميكشم، يعني به حدي فقط به خودش و شرايط زندگياش فكر ميكند كه من واقعا ناراحت ميشوم. افراد زيادي هستند كه سرپرستي حيوانات را بر عهده ميگيرند و شروع ميكنند به آزار اين حيوانات؛ مثلا دمشان را ميبرند، رنگشان ميكنند و در خيابان ميفروشند و...
حمایت از حیوانات
تا حالا چقدر با اين موارد مواجه شدهايد؟
من خيلي با اين موارد مواجه شدهام و خوشبختانه دوستانم كه در اين بخش فعاليت ميكنند، سعي كردهاند كمكهاي قابل توجهي به آنها كنند، مثلا چندوقت پيش، يكسري افراد، حيوانات را ميگرفتند و در شمال كشور آنها را زنداني ميكردند و در بدترين شرايط بهداشت و خوراك آنها را نگهداري ميكردند... دوستان من سعي كردند اين حيوانات را بخرند تا نجاتشان دهند و آنها را مداوا كنند اما متاسفانه هزينهها بهقدري بالاست كه نميتوان به همه اين موارد رسيدگي كرد.
كاش دامپزشكيهايي وجود داشت كه...
يكي از آرزوهاي من اين است كه اي كاش دامپزشكيهايي وجود داشت كه به طور رايگان، اين حيوانات آسيبديده را درمان ميكرد. اما خب خدارو شكر، حداقل دامپزشكيهايي هستند كه با كمترين هزينهها اين كمكها را به حيوانات ميكنند. خيلي از آدمها هستند كه به انسانهاي فقير يا بچههاي بيسرپرست كمك ميكنند اما شخصا دوست دارم بتوانم در زمينه حمايت از حيوانات كاري انجام دهم.
راه حلهای پیشنهادی
چه برنامهريزياي براي حمايت از حيوانات داري؟
نميدانم چرا، اما در ايران تا حرف حمايت به ميان ميآيد، همه ميگويند اين همه بچه بيسرپرست... اما به نظر من همانطور كه حمايت از اين بچهها واجب است بايد از حيوانات هم حمايت شود. ضمن اينكه به نظر من با ظلمي كه ما در حق حيوانات ميكنيم، مشکلاتی را براي زندگي خودمان به جان ميخريم. وقتي ما با طبيعت رفتار درستي نداشته باشيم، قطعا طبيعت هم با ما مهربان نخواهد بود.
بازارچههاي خيريه براي حمايت از حيوانات
چندوقت پيش بازارچهاي خيريه به نفع حيوانات آسيبديده برگزار شد. اما حتي نميتوانيد حدس بزنيد كه چه مشكلاتي پيش آمد تا دوستان من توانستند اين بازارچه را فعال كنند، به عنوان مثال با مكاني كه قرار بود اين بازارچه در آنجا شروع به كار كند در لحظات آخر، مخالفت كردند، آن هم زماني كه تمام تبليغات و اطلاعرسانيها انجام شده بود و ما ناچار شديم به دنبال يك مكان ديگر بگرديم كه درنهايت مجبور شديم سالن اجتماعات يك ساختمان را براي اين كار انتخاب كنيم و متاسفانه هيچ ارگاني در اين زمينه همكاري نكرد. بزرگترين همكاري شهرداري طعمهگذاري براي حيوانات شهري است، اما به نظر من واقعا اين راهش نيست.
پس چه راهي را پيشنهاد ميكني؟
من فكر ميكنم به اندازه كافي انسان درحال نابود كردن زندگي خودش است. با كشتن حيوانات، در حقيقت زندگي خودمان را خرابتر ميكنيم. اصلا ما اجازه نداريم به دليل اينكه اسممان انسان است و فكر ميكنيم اشرف مخلوقاتيم، هر كاري كه دلمان ميخواهد انجام دهيم، اگر قرار است كنترل شود بايد آمار تعداد حيوانات هر محله را بدانيم و شرايطي را براي زندگي كردن اين حيوانات درجايي ديگر فراهم كنيم خب وقتي تا بالاي كوه آپارتمان ساخته شده، روباهي كه در كوههاي اطراف تهران زندگي ميكردكجا بايد برود؟ يا اگر چنين فضايي در اختيار نداريم، بايد ياد بگيريم در شرايطي زندگي كنيم كه اين حيوانات هم حق زندگي داشته باشند.
دنياي حيوانات دنياي عجيبي است
مجازات كشتن پاندا در چين اعدام است
من بهتازگي شنيدهام كه مجازات كشتن پاندا در چين اعدام است، چون رو به انقراض است. ما حتي در باغوحشهايمان هم از حيوانات به خوبي مراقبت نميكنيم. من فكر ميكنم وقتي توانايي مهيا كردن شرايط زيست محيطي مناسب را براي حيوانات نداريم، لزومي ندارد كه بخواهيم از آنها نگهداري كنيم و نمونههاي خالص و محدود آنها را خريداري كنيم تا در باغوحش آنها را نگه داريم آن هم در شرايطي كه نه تغذيه درســتي برايشـان فراهم است و نه حتي قفسهايشان در حد استاندارد است.
دعوت به همكاري
خيلي دلم ميخواهد كه بتوانم در اين زمينه بهطور رسمي فعاليت كنم و از همينجا از تمام كساني كه با من موافق هستند و دوست دارند كه به اين قضيه رسيدگي شود، دعوت به همكاري ميكنم چون هرچه تعدادمان بيشتر شود كار بهتري هم ميتوانيم انجام دهيم.
دنياي حيوانات دنياي عجيبي است، كوچكترين صحبتي كه با آنها ميكنيد را فراموش نخواهند كرد، درست برعكس خيلي از افراد و آنقدر كه آدمها ميتوانند به شما آسيب بزنند، حيوانات نميتوانند. حيوانات تا از جانب شما احساس خطر نكنند، آسيبي به شما نميرسانند.
براي من خيلي دردناك است كه همكاران من (كارگردانان، فيلمسازان و...) به جاي اينكه در آثارشان رفتار درست با حيوانات را كه در دين اسلام هم راجع به آن بسيار صحبت شده، نشان دهند و از اين طريق فرهنگسازي كنند، برعكس رفتاري را نشان ميدهند كه اصلا درست نيست. مثلا گوسفندي را ميآورند و پرتش ميكنند روي زمين و... .
نظر کاربران
این خانم حوشگله ندیده توی جوب پایین شهر موشها دارند بلای جون میشند و خودشون گربه گیرند و شهرداری هم بیشتر کارش را روی فروش تراکم و خلاصه بیخیال مردم گلم بهتر به بحث بوتاکس و بیننی و ...برسی حیوانات خوبند ولی ...قتل الموزی قبل عن تموزی
با سلام فراوان وعرض خسته نباشید خدمت پرسنل عزیز و زحمتکش مجله، متن جالب و تاثیرگذاری بود اما ژست ها و عکس های این بازیگر خیلی نا به جا بود این ژست ها واسه این متن و موضوع خیلی خیلی بی ربط بود لطفا به این چیزهاهم توجه کنید خیلی کلاس مجله رو پایین میاره. ممنونم از زحمات شما دوستان
فرهنگ ما متاسفانه خيلي فقير شده.
خدایا شکرت ...بالاخره داریم به این فرهنگ دست پیدا میکنیم..فرهنگ حیوان دوستی و احترام به حقوق حیوانات که سابقه فقهی معتبر هم در موردشون داریم..خانم نگار فروزنده آفرین بر شما و کسانی که از این منظر به این قضیه نگاه میکنند..من هم چند سالیه در این زمینه کار میکنم و دوستانی هم دارند که برای بسط و گسترش این فرهنگ دارن تلاش میکنن..به امید اون روز که هیچ حیوانی در مملکت ما مورد تعرض و خشونت قرار نگیره..
این خانم با این همه وری که به خودشون رفتن کی فرصت می کنن که دلی هم به حال سگ و گربه های شهر بسوزونن. بیکاری و پولداری شده بلای جون این بازیگرا. هنوز هم در روستاهای این مملکت بچه ها از یک سری بیماری های معمولی می میرن. اونوقت سرکار علیه با هفت من آرایش و لباس مارک دار دنبال دامپزشک رایگان می گرده.... یه خورده از خونه ی بالا شهرت بیا بیرون ببین چه خبره خانم فروزنده.......
نگار مهربون ممنون از اینکه جسارت به خرج دادی و جای اینکه از کار و هنرت حرف بزنی در مورد حیوانات صحبت کردی ...کاش جایی بود و میشد از تمام حیوانات حمایت کرد جای اینکه دنبال حدیت و آیه برای نجس بودنشون بگردیم به زندگشون سامان میدادیم ...مرسی ...فتانه
درور بر نگار فروزنده عشق مهربان من الهی قربونت برم که انقدر مهربونی.