«پریستو»، شعبده باز مشهور ایران
«خلبان»، «پزشک»، «معلم» و «مهندس»؛ چهار شغلی بودند که اگر در بچگی از ما می پرسیدند می خواهی چه کاره شوی، معمولا یکی از این شغل ها را می گفتیم.
اولین باری که سراغ شعبده بازی رفتید، یادتان هست؟ اصلا چه شد که تصمیم گرفتید شعبده باز شوید؟
- علاقه من به شعبده به دوران قبل از دبستان بر می گردد. در آن زمان فیلم های هندی زیادی تماشا می کردم که در اغلب آنها، جادوگرهایی وجود داشتند که نظر مرا بسیار جلب می کردند. یک بار در دوران مدرسه معلم از من پرسید «دوست داری در آینده چه کاره شوی؟» جواب دادم «جادوگر» (با خنده).
پس اولین درآمد شعبده بازی تان را در ۹ سالگی گرفتید؟
- بله. کم کم بیشتر هم شد. خانواده ما پر جمعیت بود و پدرم با فشار زیادی کار می کرد. با این حال برخلاف عموم آبادانی ها که در پالایشگاه کار می کنند و وضع مالی خوبی دارند ما وضع مالی مناسبی نداشتیم. ۱۴ ساله بودم که تصمیم گرفتم به کشور کویت بروم تا بتوانم کاری را دست و پا کنم.
یعنی یک نوجوان ۱۴ ساله با سه روز اجرای شعبده توانست یک خانه بخرد؟ شاید من هم اگر جای شما بودم شعبده بازی را رها نمی کردم.
- همینطور است (خنده). البته خانواده من با انجام شعبده مخالفت می کردند. با این حال من به این هنر ادامه دادم. البته در کنار هنر شعبده بازی، در شرکت نفت هم به عنوان کارمند مشغول بودم. من معتقدم هر هنرمندی دوره مخصوص به خود را دارد و پس از آن دوره اوج کنار گذاشته می شود؛ بنابراین یک هنرمند باید در کنار هنرش یک شغل دائمی هم داشته باشد تا امرار معاش خود و خانواده اش مختل نشود. در ایران، در باشگاه های نفت آبادان اجراهای متعددی داشتم. همیشه همه بلیط ها به فروش می رسید.
از نام هنری تان برای مان بگویید. «پریستو» به چه معناست؟
- وقتی کسی از من می پرسید چرا پریستو، جواب می دادم من در آینده تصمیم دارم دو دختر داشته باشم به نام های پریسا و پرستو. پریستو تلفیقی از نام آنهاست. البته همان هم شد. در حال حاضر دو دختر به همین نام ها دارم. همچنین پرستو به زبان ایتالیایی هم معنای همان کلمه جادویی «اجی مجی لاترجی» است.
وضعیت شعبده بازی در کشورمان را چطور ارزیابی می کنید؟ آیا می توان به عنوان یک هنرمند درآمد خوبی با شعبده بازی دست و پا کرد؟
- تا حدود ۱۰ تا ۱۵ سال پیش وضعیت خیلی خوبی برای این هنر در کشورمان وجود داشت. در آن زمان حتی فرصت نمی کردیم پول های مان با بشماریم (با خنده) اما امروز تعریف چندانی ندارد.
چرا؟
- چون مدت زیادی است که شعبده بازی به یک تجارت تبدیل شده است. عده ای که چیز زیادی از این هنر نمی دانند، تنها با پوشیدن لباس شعبده باز، ظاهر خود را آماده می کنند و با وسایل چینی به صحنه می روند. شنیده اید که می گویند «طرف می داند اما نمی تواند؟» این مسئله حکایت حال اغلب شعبده بازهای این روزگار است. نکته دیگر نام شعبده بازی است. این واژه «بازی» شعبده باز را خراب کرده است.
آموزش شعبده بازی هم دارید؟
- سال ۶۲ بود که در تهران، اولین آموزشگاه رسمی شعبده بازی را به طور رسمی راه اندازی کردم. در آن زمان در ایران تعداد شعبده بازی های حرفه ای، کمتر از تعداد انگشتان یک دست بود. این آموزشگاه با استقبال ویژه ای همراه شد. چهار هزار هنرجو وارد این آموزشگاه شدند که در حال حاضر اغلب آنها در نقاط مختلف جهان، استاد هستند. مثلا یکی از هنرجوهایم که اهل هشتگرد بود در حال حاضر در یکی از کشورهای اروپایی به عنوان بزرگ ترین شعبده باز آن کشور فعالیت می کند.
یعنی هنوز خودتان هنرجو تربیت می کنید؟
- اگر کسی شعبده بازی انجام می دهد اما به دنبال ارتقای کارش باشد، راهنمایی هایی به او ارائه می کنم اما اینکه یک هنرجوی صفر کیلومتر را آموزش دهم، باید بگویم خیر.
بگذارید کمی بحث را به سمت تخصص شما بکشانیم. روش یا ترفند انجام یک بازی توسط شعبده بازها به عنوان برگ برنده نمایش شان است، اما یکسری از بازی های قدیمی مثل غیب شدن دستمال در مشت دست، بین عموم لو رفته است. این لو رفتن ها به فعالیت شعبده بازها لطمه نمی زند؟
- در انجمن بین المللی شعبده بازی که در آمریکا دایر است، قانونی وجود دارد که به شعبده بازها می گوید باید به خاطر افزایش نوآوری و خلاقیت، ترفند بازی های قدیمی را لو دهید. شعبده بازی سرشار از قوانین فیزیک، شیمی و ریاضی به همراه سرعت عمل و قدرت بیان است. شعبده باز باید خلاقیت بالایی برای تهیه بازی های جدید داشته باشد.
آیا تا به حال پیش آمده است که در وسط اجرا، ترفند یک بازی را لو بدهید؟
- خیر. مگر این که برای بچه های مدارس بازی خاصی را اجرا کرده باشم. مثلا اگر در یک بازی از شمشیر استفاده کنم، کودک مدرسه ای که نمایش مرا می بیند، عاشق این کار می شود؛ بنابراین من خودم را موظف می دانم که یکسری چیزها را به او توضیح دهم یا حتی ترفند بازی را لو بدهم تا به خودش آسیب نزند.
بیشتر از چه ابزارهایی برای شعبده بازی استفاده می کنید؟
- ۲۵ سال است که وقتی برای اجرا در فلان برنامه دعوت می شوم بدون هیچ گونه ابزاری روی صحنه می روم که همین مسئله تعجب همگان را بر می انگیزد. حتی بسیار پیش آمده که روی صحنه یا پشت رادیو به طور کاملا بداهه، بازی را طراحی و اجرا کرده ام. وقتی در رادیو برنامه اجرا می کنم، قبل از شروع، به رانندگانی که صدای مرا می شنوند تذکر می دهم که ابتدا ماشین را پارک کنند، چرا که توجه و تمرکزشان از رانندگی سلب خواهد شد.
با توجه به اجراهای متعددی که در خارج از کشور داشته اید فکر می کنید در حین اجرای یک شعبده، چه فرقی بین مخاطب ایرانی با خارجی وجود دارد؟
- به طور کلی، من دوست دارم مردم و مخاطبانم بخندند. همیشه وقتی نمایش هیجان انگیزی اجرا می کنم در لابلای نمایش، دیالوگ های طنز هم وارد می کنم؛ چرا که از شنیدن صدای خنده تماشاچیان لذت می برم. ایرانی ها خیلی سخت می خندند در حالی که خارجی ها اینطور نیستند. از طرف دیگر ایرانی ها خیلی عجله دارند که ببینند آخر شعبده چه می شود در حالی که یک فرد خارجی معمولا از فرآیند یک نمایش لذت می برد. به همین خاطر، یک هنرمند باید مخاطب خود را بشناسد.
شعبده بازی در کدام کشورهای جهان، جایگاه بهتر و محبوب تری دارد؟
- اگر به کشورهای اروپایی و آمریکایی نگاه کنید، می بینید که به کودکان در مدارس و در اوقات فراغت شعبده و تردستی یاد می دهند. اگر در این کشورها به فروشگاه های فروش لوازم شعبده بازی نگاهی بیندازید، مردم عادی را می بینید که بسته به ایده شان، این لوازم را خریداری می کنند. علاوه بر اینها، در کشورهای عربی نیز شعبده بازی طرفداران زیادی دارد.
اگر دوست دارید می توانید این سوال را جواب ندهید، اما احتمالا مخاطبان این مصاحبه دوست دارند بدانند که «پریستو»ی معروف بابت اجرای هر برنامه شعبده بازی، چقدر درآمد دارد؟
- من برای هر اجرا در تهران سه و نیم میلیون تومان و در شهرستان ها چهار و نیم میلیون تومان دریافت می کنم. زمان هر برنامه هم بین ۳۰ تا ۴۵ دقیقه است.
نظر کاربران
واقعن چهارتومن؟؟؟؟
خوب بود