ستاره هایی که قربانی حاشیه شدند
چندی پیش تصاویر شخصی جنجالی ای از «سوشا مکانی» ملی پوش کشورمان در فضای مجازی منتشر شد. دروازه بان جوان دستگیر شد و به خاطر انتشار همین عکس ها و فیلم ها به زندان «اوین» منتقل شد و پرونده اش در دستگاه های قضایی مورد بررسی قرار گرفت.
او تنها قربانی «حاشیه» در دنیای فوتبال ما نبود، بلکه تاکنون زندگی حرفه ای فوتبالیست های زیادی به خاطر عمومی شدن مسائل خصوصی شان به نابودی کشیده شد. تعداد این قربانیان کم نیست. به بهانه دستگیری دروازه بان تیم پرسپولیس، به سراغ ستاره هایی رفتیم که حاشیه ها باعث افت محبوبیتشان و حتی نابودی زندگی حرفه ای شان شد.
خواننده زیرزمینی تیر آخر را زد
یکی از خوانندگان زیرزمینی تیر آخر را به فوتبالیست جوان زد. آن هم زمانی که خود بازیکن مشکلات زیادی با اطرافیانش داشت. این خواننده زیرزمینی که یک روز از دنیای خوانندگی خداحافظی می کند و ورزشکار می شود و رزو دیگر باز آهنگ جدیدی از خود منتشر کرد وز یر آن متنی نوشت که ثابت می کرد پیام یک فرد سیگاری است.
هرچند پیام پیش از انتشار این عکس هم درگیر حاشیه های زیادی با باشگاه و هوادارهایش شده بود اما چه کسی می تواند بگوید که انتشار عکس یک فوتبالیست و افشای سیگاری بودن او نمی تواند زندگی ورزشی اش را نابود کند؟ بارها در خبرها خوانده و دیده ایم که بعضی از فوتبالیست های معروف دنیا فقط به خاطر یک بار استفاده از دخانیات و الکل از تیم های بزرگ اخراج شده و یا از حضور در چند بازی مرحوم شدند.
همین حاشیه کافی بود تا پیام صادقیان با باشگاه پرسپولیس به مشکل بربخوردد و از تیم پرسپولیس برود.
یک دعوت، یک یخچال، یک دوربین
ماموران پلیس به آرامی وارد ساختمان می شوند، فردی پشت دوربین است و از هرچه هست و نیست فیلم می گیرد. چنددختر و پسر جوان در یک ویلا. فردی رو به مامور می گوید همه ما رابطه فامیلی داریم و من صاحب ویلا هستم اما ماموران به گفته های آنها توجه نمی کنند. دوربین روی صورت فوتبالیست جوان زوم می شود و مدام جمله ای تکرار می شود «از شما بعیده!».
آقای فوتبالیست با صدایی نگران و آشفته قسم می خورد که مهمان صاحب ویلا بوده و نمی دانسته چه کسانی در ویلا حضور دارند و قرار است چه اتفاقی بیفتد. او هر چند ثانیه یک بار با بغض تکرار می کند که فقط یک مهمان بوده و از هیچ چیز خبر نداشته است. ماموران اما به حرف های او توجه زیاد نشان نمی دهند و از محتویات داخل یخچال فیلم می گیرند، چند شیشه مشروبات الکلی در یخچال صاحب ویلا کافی است تا ناگهان فوتبالیست مساله دار شود.
ماموران پلیس همه چیز را با جزییات صورتجلسه می کنند، فوتبالیست به مرکز پلیس می رود و مراحل قانونی طی می شود. فیلم این ویلای شوم فقط در پرونده ماموران پلیس باقی نمی ماند بلکه دست به دست بین مردم می چرخد تا زندگی خصوصی و حرفه ای یک بازیکن حرفه ای ناگهان نابود شود.
انتشار همین یک کلیپ باعث می شود پای رسانه ها به میان بیاید. همه سردبیران و خبرنگاران رسانه های مختلف دنبال جزییات پرونده او هستند. حالا اما دیگر بحث فقط سر آقای فوتبالیست نیست «آبروی» فوتبال کشور هم به خاطر یک اشتباه بازیکن جوان به خطر افتاده و مسئولان سعی می کنند اوضاع را آرام کنند. در طول چند روز زندگی فوتبالی «مهرداد میناوند» بازیکن تیم ملی کشورمان که در آن زمان در اوج خود بود ناگهان نابود می شود.
فقط یک ربع بازی در زمین پارتی
یک مهمانی و موسیقی. باز هم یک فیلم، باز هم یک کلیپ، باز هم همهمه که خبر از یک اتفاق تلخ می داد. فوتبالیست مطرح کشور در یک مهمانی مختلط حضور داشته است، بودن در چنین جمع و موقعیتی کافی بود برای به حاشیه کشاندن زندگی یکی از بهترین بازیکنان فوتبال ایران.
او در اوج دوره فوتبالی اش، در زمانی که می توانست بهترین باشد و در آینده ای نزدیک در تیم های اروپایی توپ بزند از بازی در مستطیل سبز محروم شد. کلیپی از او در بین مردم و مخصوصا فوتبال دوست ها دست به دست می چرخید و اعتبار او بود که زیر پای کنجکاوی آدم های بی رحم له می شد، فیلم او را در مهمانی به هم نشان می دادند و می گفتند این هم از فوتبالیست مان.
او دو سال پایش در زمین به توپ نخورد و بعداز آن ماجرای تلخ هم هیچ وقت بازیکن سابق نشد. این موضوع را خیلی از کارشناسان فوتبال تایید کردند و گفتند که «علیرضا نیکبخت واحدی» بعد از ماجرای جنجالی اش بازیکن قبلی نشد. علیرضا اما برایمان از زمانی می گوید که حضور در یک مهمانی زندگی خصوصی و حرفه ای اش را به نابودی کشید.
فوتبالیست محبوب آن روزها می گوید هیچ وقت از کسانی که باعث شدند او از بهترین موقعیت به بدترین جایگاه برسد فراموش نکرده و حلال شان نخواهدکرد: «حاشیه سازی برای تمام فوتبالیست ها وجود دارد، چه ایرانی و چه خارجی. کافی است که کمی چهره شوی آن وقت است که خیلی ها می خواهند تو را به زمین بزنند، برای من هم همین شد تا خوب بازی کردم و با تیم های خوب قرارداد بستم، خیلی ها چشم دیدن موفقیتم را نداشتند و خواستند من را به زمین بزنند.»
او ادامه می دهد: «خوب به یاد دارم آن روز که این اتفاق برایم افتاد با صبا بازی داشتیم. بعد از باری به دعوت یکی از دوستان به یک مهمانی رفتم، ساعت۱۲ وارد محل مهمانی شدم و ساعت ۱۲:۱۵ دقیقه آن اتفاقا ناخوشایند برایم پیش آمد، مطمئن بودم که کسی حضور من را در آن جمع لو داده بود، سبیل فقط من بودم و نیکبخت واحدی را نشانه گرفته بودند، به خواسته شان هم رسیدند.»
او می گوید: بعد از آن ماجرایی که برایش پیش آمد، تا مدت ها بازی نکرد و موقعیت های خیلی خوبی را از دست داد. به خاطر بازی نکردن در زمین، فوتبالش افت کرد و مردم بازی اعجاب انگیزش در زمین فوتبال و حتی گل هایی را که زده بود از یاد برده بودند: «می دانید متاسفانه برخی از ما ایرانی ها اسطوره کش هستیم، بالاتر از علی دایی نداریم و من در کنار او بازی کردم، واقعا بهتر و تکنیکی تر از او ندیدم، آقای گل دنیا بود.
به یاد دارم آن زمان که بازی ام در اوج بود و خوب توپ می زدم، همراه با تیم به هر کشوری می رفتیم و می گفتیم ایرانی هستیم با خوشحالی از ما می پرسیدند در تیم «علی دایی» هستید؟ اما ما چه کردیم اسطوره مان را نابود کردیم، دقیقه ۸۷ در بازی با عربستان صندلی به سمت او پرت کردیم. من اسطوره نیستم اما قربانی همین رفتارها شدم به خاطر یک مهمانی دو سال بیرون زمین نشستم، مردم یکدفعه اعتباری که پیش از این برایم قائل بودند را از یاد بردند.»
او می گوید عرف جامعه ایرانی را قبول دارد و هیچ وقت غیر عرف جامعه برخورد نکرده است: «نفرین می کنم همه کسانی را که با زندگی و آبروی من بازی کردند، در همین مصاحبه می گویم از هیچ کدامشان نمی گذرم. حتی از کسانی که این کلیپ را پخش کردند یک سوال دارم اگر کلیپ خودتان پخش می شد و دست به دست می چرخید چه حالی پیدا می کردید؟ به جان عزیزتان قسم تان می دهم وارد زندگی خصوصی افراد نشوید، چند دقیقه کنجکاوی ارزش به هم ریختن زندگی یک انسان را ندارد.»
محسن مسلمان و انتشار یک عکس
«محسن مسلمان» یکی دیگر از قربانیان حاشیه سازی بود، این بازیکن ۲۴ ساله که اهل اصفهان است و در لیگ برتر توپ می زند، مدت ها پیش به خاطر انتشار چند عکس در فضای مجازی به مشکلات زیادی برخورد.
به نقل از برخی رسانه ها، بیشتر کارشناسان محسن را جزو فوتبالیست های بی حاشیه و بی سر و صدای تیم پرسپولیس می دانستند اما زمانی که این عکس ها منتشر شد همه مات و مبهوت بودند.
محسن می گوید این عکس ها برای ۵ سال پیش است و آن زمان تجربه امروز را نداشت، خط قرمزها را نمی شناخت وگرنه چنین کاری نمی کرد: «زمانی که این عکس ها گرفته شده است سن و سالی نداشتم.حتی زندگی فوتبالی ام هم در آن زمان به گونه ای نبود که خیلی ستاره باشم و مردم اسمم را بدانند... پخش این عکس از طرف کسی بوده که قصد داشته زندگی من را به خطر بیندازد. امیدوارم تاوان کارش را بدهد. با آبروی من بازی شد.»
مجاهد خذیراوی قربانی قدیمی
ماجرای جنجالی ای که برای «سوشا مکانی» پیش آمد شباهت زیادی دارد به مشکلی که سال ها پیش برای یکی از بهترین توپ زن های ایرانی افتاد. «مجاهد خذیراوی» طعمه دیگر حاشیه سازان بود. کسی که خیلی از اهالی فوتبال و فوتبال دوستان از نابود شدن زندگی ورزشی او ناراحت شدند و هنوز هم با ناراحتی نام این نابغه فوتبال را بر زبان می آورند.
در یک بعدازظهر سرد زمستانی در سال ۷۹، کوه آرزوهای این بازیکن نابود شد. هنوز هم مجاهد لحظه به لحظه آن روز را از یاد نبرده است: «یک روز از آن اتفاق تلخ نگذشته بود که عکسم رفت روی جلد خیلی از نشریات آن هم با تصاویر شطرنجی».
برای مجاهد خذیراوی اما هنوز زود بود. سن و سالی نداشت و آرزوهای زیادی برای فوتبالش داشت. کارشناسان و مربی های زیادی حتی امروز هم با جدیت می گویند او می توانست بزرگترین ستاره فوتبال ایران بشود اگر درگیر حاشیه نمی شد. آن هم در بهترین زمان ورزشی اش.
خودش فکر می کند همه چیز از بازی تیم ملی و اسلواکی شروع شد. در آن زمان «بلاژویچ» سرمربی تیم ملی ایران مجاهد را برای حضور در تیم و بازی مقابل اسلواکی دعوت کرد قبل از این ماجرا، او پاسپورتش را به باشگاه استقلال داده بود. طبقه روال همیشگی باید آنها پاسپورت بازیکن جوان را در اختیار فدراسیون فوتبال قرار می دادند تا برای بازی های خارجی همراه تیم ملی باشد. بعد از آخرین تمرین در تهران، بلاژویچ اعلام کرد که ساعت ۲ صبح باید به فرودگاه برود تا همراه تیم عازم اسلواکی شود.
او سر موقع خود را به فرودگاه رساند اما در کمال تعجب تنها بلیت داشت، پاسپورتش ناپدید شده بود: «آن روز به خاطر نداشتن پاسپورت همراه تیم نرفتم. یک سیلی محکم از بلاژ خوردم. فردای آن روز راهی فدراسیون شدم ولی پاسپورتم را پیدا نکردند. دست آخر می دانیدکجا بود؟ در بین مدارک تیم ملی نوجوانان، یعنی جایی که پسرعمویم بازی می کرد، این حرکت از پیش برنامه ریزی شده بود تا نگذارند کنار تیم ملی باشم.»
او خودش را قربانی یک توطئه می داند و می گوید اگر می دانست، اگر کمی راه و رسم ستاره شدن و ستاره ماندن را بلد بود هرگز به آن مهمانی نمی رفت: «تنها اشتباهم این بود که به یک جشن تولد رفتم. آن روزها من سن و سالی نداشتم و در یک خوابگاه، تنها زندگی می کردم.»
او ادامه می دهد: «یادم می آید بعد از بازی استقلال و پرسپولیس که ما با گل «علیرضا اکبرپور» برنده شدیم، بازیکنان تیم، من را به یک مهمانی دعوت کردند. در آن میهمانی اغلب بازیکنان استقلال و پرسپولیس حضور داشتند؛ این نبود که تنها من ستاره مجلس باشم. وقتی این جشن تمام شد، اتفاقات عجیبی برایم رخ داد.
چند روز بعد یک فرد ناشناس با من تماس گرفت و گفت ۱۰ میلیون تومان به ما بده تا نگذاریم نابود شوی. من اصلا نمی دانستم جریان چیست، گفتم مگر از باشگاه استقلال چقدر پول می گیرم که ۱۰ میلیون تومان به شما بدهم. فکر می کردم این تماس یک شوخی است ولی واقعا قصد داشتند از من اخاذی کنند. چند روز بعد از این ماجرا، دعوتنامه ای از باشگاه استقلال به دست من رسید، وقتی به آنجا رفتم فهمیدم تمام حرف های آن شخص ناشناس درست بوده چون من را از فوتبال محروم کرده بودند.»
یک نفر در مراسمی که او در آنجا حضور داشت فیلم گرفته و همین فیلم را به دست مسئولان رسانده بود. تنها به خاطر حضور در این مراسم، ۵ سال از فوتبال محروم شد: «شما کلیپ را دیدید، شما کلیپ را پخش کردید، شما آبروی من را بردید، شما گفتید من بی اعتقاد و... هستم. با کنجکاوی هایتان در زندگی شخصی ام، زندگی حرفه ای ام را نابود کردید اما فکر می کنید همه چیز تمام شده؟ نه، من یک روز حقم را از هر کسی که زندگی ام را به منجلاب کشید می گیرم.»
نظر کاربران
همه لنگیا ههههه
لنگیای خودشیفتههٔ بلاتکلیف
ستاره؟؟اگه ایناستاره باشن واقعأ آسمون چقدرتاریکه
جوگیری حاصل از شهرت کم ظرفیتی یا بی ظرفیتی در رابطه با شهرت و ثروت ...
ماها ملت دو رويي هستيم متاسفانه.
هر اتفاقی میفته ی سری میان پرسپولیسی یا استقلالی بودنشونو پیش میکشن , قبل از این اونام آدمن و ممکنه هر کسی اشتباه کنه
شما خوبین کیسه ها!!!!!
کار مردم اشتباه که با انتشار اینجور فیلم ها با آبروی یه نفر بازی میکنن ، اما مسولین چرا اجازه میدن که زندگی اون فرد به خاطر خطایی که هرکسی ممکنه مرتکب شه نابود شه و همه زحماتش به باد بره
واقعا برای آدمهایی که این کارهارو میکنن و آبروی کسی رو میبرن متاسفم
بالاخره اونا هم خدایی دارن هرکسی با آبروی کسی بازی کنه مطمئن باشه خدا هم جوابشونو میده