كامران تفتی: اولین قرارداد کاریام ترکمنچای بود
قراردادم تقریبا قرارداد تركمنچای بود. چیزی بهعنوان دستمزد دریافت نكردم؛ هدیه كوچكی دریافت كردم كه آنقدر ناقابل بود ترجیح میدهم دربارهاش چیزی نگویم. دوست دارم آینه تمامنما و بهترین نماینده مردم در قالب هنرپیشه در تمام مدیومها در تمام جهان باشم.
برترین ها: چهره كامران تفتی نخستینبار بهطور جدی در سریال «خواب و بیدار» مهدی فخیمزاده معرفی شد. بازیگری كه البته به گفته خودش از سالها قبل همراه پدرش در نمایشهای مختلف تئاتر حضور داشته تا به آرزوی بزرگ بازیگریاش نزدیك و نزدیكتر شود. او كه دانشآموخته رشته بازیگری است تجربه حضور در كارهای سینمایی را هم داشته اما بیشتر بهعنوان یك چهره تلویزیونی شناخته میشود. گفتوگوی ما با كامران تفتی درباره علاقهاش به بازیگری، حضور در سینما، تلویزیون و تئاتر انجام شد و البته او به ما گفت كه چطور بازیگر شده است.
نخستینبار در ۷-۶ سالگی به بازیگری علاقهمند شدم. آنموقع پدرم مرا وارد صحنه تئاتر كرد و تئاتر بازی كردم. وقتی تماشاگران برایمان دست زدند حس خوشایندی وجودم را گرفت. آنموقع معنی آن حس را درك نمیكردم، فقط میفهمیدم كه دوست دارم در صحنهای بازی كنم كه مخاطبان تشویقم كنند و در جایی حضور پیدا كنم كه انرژی داشته باشد.
در آن دوره چقدر این حس را جدی گرفتی؟
چون از كودكی به بازیگری علاقه داشتم با این حس بزرگ شدم تا جایی كه آرامآرام حس بازیگری در من نهادینه شد. در دوران دبیرستان تمام تئاترهای مدرسه را اجرا میكردم و همزمان با آن نمایشهای بیرون از مدرسه را هم دنبال میكردم. بعد از آن هم همیشه در تئاترهای دانشگاهی حضور داشتم. درواقع ناخودآگاه تحصیل و بازیگری را با همدیگر پیش بردم. منظورم این است كه تربیت من با بازیگری به بلوغ رسید و آرام آرام جلو آمدم. آنقدر حس بازیگری درون من بزرگ شد كه تبدیل شدم به كامران تفتی، فارغالتحصیل رشته بازیگری و اتفاقات بعد از آن.
مشوق تو برای دنبال كردن راه بازیگری چه كسی بود؟
پدرم، ایشان كارگردان تئاتر بودند. البته خانواده من حتی در زمان دانشجویی هم با بازیگری من مخالف بودند. وقتی كه نخستین اجرای حرفهای و نخستین تصویر تلویزیونی مرا از تلویزیون دیدند آرام آرام شروع كردند به باور كردن این اتفاق كه تحصیل كردن در این رشته و عمری كه پای حرفه بازیگری گذاشتهام در حال نتیجه دادن است مرا باور كردند و عكسالعملهای مثبتی نشان دادند و نگاهشان از آن مخالفت برگشت به سمت افتخار.
از زمانی كه این علاقه در وجودتان جدی شد تا موقعی كه برای نخستینبار مقابل دوربین قرار گرفتید چه اتفاقی افتاد.
سال 74، 6-5 سكانس در فیلم «سفر آخر» نخستین فیلم تلویزیونیام جلوی دوربین رفتم. آنقدر پر از التهاب، استرس و درعین حال شعف بودم كه نمیتوانم درست توصیفش كنم. حسم واقعا وصفناپذیر است و در كلمه نمیگنجد، منتها بهدلیل پیشینه تئاتریام توانستم بر كارم مسلط شوم و آرامآرام و پله پله در تلویزیون رشد كنم و تجربه سینما را بهوجود بیاورم.
اولین کار سینماییات را مدیون چه کسی هستی؟
اولین تجربه سینماییام كار «سلام برعشق» بود چون اصغر رفیعیجم مدیر فیلمبرداری پروژه بود جزو تجربههای بزرگ زندگیام بود. بینهایت این كار را دوست دارم؛ بهخصوص كه فیلمبرداری اصغر رفیعیجم برایم یك اتفاق عجیب را به همراه داشت كه مثل نخستین كار تلویزیونیام دلم را لرزاند و قلبم پر از تپش شد. هنوز هم كه هنوز است چه وقتی كه روی صحنه تئاتر میروم و چه وقتی كه مقابل دوربین قرار میگیرم و سكانسی را بازی میكنم، استرس و التهاب بازی آن سكانس دلم را میبرد، وجودم میلرزد اما سعی میكنم فضای نخستین حس را حفظ كنم به این خاطر كه همیشه تازه باقی بمانم و واقعی بهنظر برسم.
نخستین تلاش جدی كه برای رسیدن به هدفتان كردید چه بود؟
فكر میكنم تحصیلاتم در دانشگاه در رشته بازیگری به خاطر عشقم به این حرفه نخستین تلاش جدی من برای رسیدن به هدفم بود.
موقع شروع اولین كار چه پیشبینیای از حضورتان در پروژه داشتید و واكنش عوامل كار در مقابل بازی شما چطور بود؟
طبعا خیلی طول كشید تا اعتماد بهوجود بیاید اما من مستمر و پر از انگیزه بودم و این پشتكار باعث شد آدمها با من زود ارتباط برقرار كرده و حرفم را باور كنند و به انرژیام احترام بگذارند و درنهایت احساس میكنم همهچیز آن عشق و انگیزهای بود كه من داشتم و این اجازه را داد كه امروز كامران تفتی باشم.
بزرگترین ناامیدی در حرفهتان چه چیز بوده است؟
ناامیدی جزو طبیعتهای حرفه ماست چون همیشه دوست داری بالاتر از آنجایی كه هستی باشی و زیردستیها و گذشته خودت را نگاه نمیكنی ولی هر زمانی كه این حس سراغم میآید نگاه میكنم كه در آرزوی سال قبلم ایستادهام، اینكه به دست میآورم، اینكه تلاش میكنم و تلاش برایم ایجاد فرصت میكند و سعی میكنم برای آن فرصت آمادهترین باشم، ناامیدی را خیلی از من دور میكند. پروردگار بزرگواری دست به دستان من داده است كه توانستهام خودم، با پای خودم در این حرفه بزرگ شوم.
احساس میكنی چقدر موفق بودهای؟
تلاش میكنم موفق باشم و شكر میكنم اگر عزتی وجود دارد از سوی خداوند است و اگر لغزش و اشتباهی بوده است به خاطر ذهن كم و كوچك خودم بوده است، سعی میكنم تجربههایم را بیشتر كنم و اشتباهاتم را كمتر.
شهرت چه حسی دارد؟
شهرت، محبوبیت و دیده شدن هم جزو آن انگیزه و عشقی است كه تو برای شروع بازیگریات به آن احتیاج داری و وقتی به دست میآید طبعا یك حس لذتبخشی از موفقیت در تو بهوجود میآید. اما الزامی وجود ندارد وقتی كه تو بازیگر شدی بازیگر سینمایی خوب و موفقی هستی.
نخستین قرارداد كاریات را چطور بستی و چقدر دستمزد گرفتی؟
قراردادم تقریبا قرارداد تركمنچای بود. چیزی بهعنوان دستمزد دریافت نكردم؛ هدیه كوچكی دریافت كردم كه آنقدر ناقابل بود ترجیح میدهم دربارهاش چیزی نگویم. دوست دارم آینه تمامنما و بهترین نماینده مردم در قالب هنرپیشه در تمام مدیومها در تمام جهان باشم.
نظر کاربران
بازیگر منفیه خوبیه
آخه این آقا چه چیزی به بازیگری اضافه کرده که مصاحبه مسخره اش با یه مجله زرد رو گذاشتین اینجا؟ باز اگه معروف و محبوب بود یه چیزی
کامران تفتی عالیه هم بازیش هم مردونگیش هم اخلاقش هم صداش
کامران تفتی عالیه هم بازیش هم مردونگیش هم اخلاقش هم صداش
فوق العاده جذاب
من شنیدم رشتش ریاضی بوده بهش نمیاد بچه درس خون باشه.!
من از ابتدا از کامران تفتی متنفر بودم ولی با بازی قشنگی که در سریال خط کرد نظر من عوض شد وقتی حرف میزنه من با صداش وحرف زدنش توبدترین شرایط هم باشم آرام میشم.
مرد بدونش صداش عالی
دوستش دارم...اما خیلی معروف نیست،چون خلاقیت نداره سعی میکنه مثل بهروز وثوق و سایر قدیمی ها باشه