دنياي اين روزهاي داريوش مهرجويي
نام مهرجويي در تاريخ سينما دركنار فيلمسازان موج نوي سينماي ايران آمده، فيلمسازي كه با آثارش دغدغههاي روشنفكران را بازتاب ميدهد.
مهرجويي درباره حال و روز اين روزهاي دنياي هنر و سينما و هنرمندانش ميگويد: «فضا براي هنرمند هنوز آنچنان كه بايد آزاد نشده است. هنرمند عاقل است، سخيف نيست، دانشگاه رفته و خودش ميتواند تشخيص دهد چه چيزي به صلاح مردم است. نيازي نيست كه هميشه يك قاضي تشخيص دهد كه هنرمند چه كاري را انجام دهد و چه كاري را انجام ندهد. اميدوارم اين قاضيها عادل باشند، همچنين آگاه به مسائل روز هم باشند.»
مهرجويي دنياي امروز هنر را متفاوت از گذشته ميداند، تفاوتي كه متناسب با آن نياز بشر هم تغيير كرده است. اين فيلمساز با سابقه، رواداري و بردباري را در پيشرفت هنر تاثيرگذار ميداند. «دنياي امروز دنياي رسانهها است، سختگيريهايي كه پيش از اين در عرصه هنر وجود داشت، امروز ديگر بيمعنا شده است. تساهل و تسامح و رواداري واژههاي مهمي است كه ما در حوزه هنر به آنها نياز داريم. دنياي امروز دنياي تكثر عقيده و نظر است، نبايد فكر كنيم در همه موارد حق با خود ماست. سانسور به آن شكلي كه در گذشته وجود داشت امروز ديگر معني نميدهد. بهتر است با بردباري و رواداري به حوزه هنر سروسامان دهيم. بهتر است روا بداريم كه مردم با شيوهاي ديگر زندگي كنند و آثار هنري متفاوتتري را ببينند. رواداري فرهنگي به پيشرفت هنر كمك ميكند.»
مهرجويي معتقد است كه محدوديتها و فشارها، روي هنرمند و در نهايت هنر اثر ميگذارد و تعريف ميكند: «يك فيلم از همان مرحله اول ساخت بايد مجوزهاي زيادي بگيرد و پس از اينكه همه مجوزهايش را گرفت و به مرحله پاياني رسيد اگر جلوي آن گرفته شود، تاثير بدي روي سازنده آن ميگذارد. اين اتفاق بدي است كه باعث سرخوردگي و خستگي هنرمند ميشود». اين كارگردان قديمي مديران فرهنگي را مسوول ايستادگي مقابل چنين اتفاقها و فشارهايي ميداند. مديران فرهنگي كه دو سال پيش وقتي وارد بهارستان شدند و درهاي خانه سينما را باز كردند، همه خبر از فصلي تازه و اميدوار دادند، اما امروز اگر از كارگرداني مثل مهرجويي درباره شرايط بپرسيد، جواب ميدهد: «محدوديتهاي حوزه هنر به همان شكل سابق است و فرقي نكرده. در همه حوزهها محدوديت وجود دارد، از كتاب و نقاشي و موسيقي گرفته تا سينما و تئاتر. اين محدوديتها جلوي پيشرفت هنر را ميگيرد و به شكوفايي آن آسيب ميزند».
نام مهرجويي در تاريخ سينما دركنار فيلمسازان موج نوي سينماي ايران آمده، فيلمسازي كه با آثارش دغدغههاي روشنفكران را بازتاب ميدهد. او تا پيش از يكي، دو دهه اخير از فيلمسازان شناخته شده ايران در سطح جهان بود. داريوش مهرجويي كه پس از مدتي سكوت با «هامون» به سينما بازگشت، غوغايي در سينماها راه انداخت؛ فيلمي تاثيرگذار كه مصائب روشنفكران ديروز و امروز جامعه را براي نسلي روايت كرد كه ميخواستند عشقها و شكستهايشان را در سيماي يك «كاراكتر» ببينند. «خسرو شكيبايي» در قامت «حميد هامون» اسطوره شد و نام سازنده آن در جهتگيري تاريخ سينماي ايران ماند.
با اينكه سالها از ساخت فيلم هامون ميگذرد، اما هنوز دغدغه مهرجويي همان دغدغه نسلي است كه براي ديدن «هامون» بارها و بارها به سالنهاي تاريك سينما رفتند. دغدغه هميشگي نسلهايي كه با كتاب و قلم به تلاطم ميافتادند. همانطور كه دختر جوان شخصيت فيلم «پري» با خواندن كتاب سبز كوچكي درباره سلوك عارف گمنامي در قرن پنجم دچار تحولات فكري و پريشان حالي شد. مهرجويي پري را با اقتباس آزاد از رمان «فراني و زويي» نوشته «ديويد سالينجر» در سال ٧٣ساخت.
اين كارگردان كه هميشه تصويري از مصائب روشنفكران را در فيلمهايش بازتاب داده، درباره آنچه اين روزها به آن فكر ميكند و دغدغهاش را دارد، ميگويد: «الان هم همان دغدغهاي كه٥٠ سال پيش داشتم را دارم، دغدغه هايم هيچ فرقي نكرده. اين روزها دلهرهام اين است كه پروژه جديدم قبول ميشود يا قبول نميشود. جلوي ساخت يا اكران فيلمم را ميگيرند يا نميگيرند.»
مهرجويي فيلمسازي را از دهه ٤٠ آغاز كرد و در طول بيش از ٤٠ سال بيوقفه فيلم ساخت. فيلم «گاو» مهرجويي به همراه فيلمهاي «آرامش در حضور ديگران» از ناصر تقوايي و «قيصر» از مسعود كيميايي نقطه آغاز موج نوي سينماي ايران بوده است. مهرجويي را در مجامع جهاني «دانشمند سينماي ايران» خطاب ميكنند؛ او فلسفه خوانده، ادبيات را ميشناسد، رمان مينويسد، نقاشي ميكند، پيانو و سنتور مينوازد و به انگليسي و فرانسه تسلط كامل دارد. چند اثر مهم هم تاكنون ترجمه كرده است.
در كارنامه ٤٠ و چند ساله او ـ در حالي كه از ٧٠سالگي سه، چهار سالي است عبور كرده- بيش از ٢٠ فيلم سينمايي وجود دارد؛ فيلمهايي كه برخلاف دو سه فيلم آخرش همه در فهرست فيلمهاي پرفروش سينماي ايران بودند. با تمام اينها مهرجويي هنوز از فيلمسازي دست نكشيده و درباره پروژه تازهاش ميگويد: «اين روزها روي نمايشنامهاي به نام «غرب واقعي»كار ميكنم و در حال ساخت يك پروژه سينمايي هم هستم. چند تا از پروژههاي سينماييام كه سالها پيش كار كرده بودم و مجوز داشتند، براي نمايش عمومي رد شدند و ميخواهم بعد از اين نمايشنامه، كار تازهاي را شروع كنم.»
ارسال نظر