درباره تکاندهندهترین چاقوکشی سال
سلمان رشدی، نویسنده کتاب «آیات شیطانی»، کمی قبل از ساعت ۱۱ بامداد روز جمعه ۲۱ مرداد پیش از آغاز سخنرانی خود در شهری در غرب ایالت نیویورک با چاقو از ناحیه شکم و گردن مورد حمله قرار گرفت.
برترینها: سلمان رشدی، نویسنده کتاب «آیات شیطانی»، کمی قبل از ساعت ۱۱ بامداد روز جمعه ۲۱ مرداد پیش از آغاز سخنرانی خود در شهری در غرب ایالت نیویورک با چاقو از ناحیه شکم و گردن مورد حمله قرار گرفت. ظاهرا هم یک چشمش از دست داده و زیر دستگاه ونتیلاتور ادامه حیات میدهد.
امام خمینی در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ (۱۴ فوریه ۱۹۸۹) حکم کشتن سلمان رشدی را به دلیل نگارش کتاب «آیات شیطانی» صادر کرد و این فتوا تا به امروز بر قوت خود باقی است. سال 1394 بود که در که ۴۰ رسانه در نمایشگاه رسانههای دیجیتال انقلاب اسلامی با تعیین جایزهای به میزان ۶۰۰ هزار دلار بار دیگر "حکم قتل او را زنده" کردهاند تا به این ترتیب ارزش کل جایزه ترور او به 4 میلیون دلار برسد.
پیش از این روزنامه نیویورک تایمز مدعی شده بود که دولت ایران در زمان محمد خاتمی از اجرای این حکم فاصله گرفت و در سال ۱۹۹۸ اعلام کرد که اجرای این فتوا متوقف شده است.
وبسایت «تاریخ ایرانی» مینویسد: جانا سخن از زبان ما میگویی، این جمله از سوی یکی از وزرا بر روی کاغذی نوشته شد و در جلسه هیات دولت به دست بهزاد نبوی، وزیر صنایع سنگین رسید؛ در جلسهای فوری که برای بررسی واکنشهای جهانی به انتشار کتاب «آیات شیطانی» و تصمیمگیری در رابطه با موضع دولت ایران برگزار شده بود. بهزاد نبوی در برابر سکوت میرحسین موسوی، نخستوزیر وقت و موافقینی که به توضیح ادله خود مشغول بودند، تنها مخالفی بود که برای ابراز عقیدهاش از جای برخاست. در تحلیل او حکم امام خمینی نسبت به نگارنده این کتاب، نباید به عنوان حکم حکومتی اعلام میشد. حکمی که در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ و در برابر اهانت سلمان رشدی، نویسنده هندیالاصل، در چهارمین رمانش «آیات شیطانی» به اسلام و پیامبر آن، با این مضمون صادر شد: «باسمه تعالی، انالله و اناالیه راجعون، به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم، مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله؛ ضمنا اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته. روحالله الموسوی الخمینی، ۲۵ بهمن ۱۳۶۷» در آخر این جلسه با وجود مخالفانی که از ابراز عقیده امتناع کرده بودند، رایگیری صورت گرفت و بر اساس رای اکثریت، حکم امام محور عمل و موضع ایران در جامعه بینالملل شد.»
پس از این تصمیم، آیتالله خامنهای، رییسجمهور وقت در خطبههای نماز جمعه روز ۲۸ بهمن بر یکسان بودن دیدگاه دولت ایران با فتوای امام خمینی تاکید کرد و در ادامه انگلیس را به خاطر صدور اجازه نشر کتاب مورد انتقاد قرار داد و گفت: «انگلیس باید به مسلمانان توضیح دهد که چرا به یکی از اتباع خود اجازه چنین کاری را داده است.» این موضعگیریهای صریح نقطه شروع عکسالعملهای رسمی دولتها در فضای بینالمللی نسبت به انتشار این کتاب شد.
موضع رسمی ایران و تنشهای بینالمللی
با اعلام موضع رسمی دولت ایران، فضای جهانی به یکباره تغییر کرد. از یک سو مسلمانان بسیاری در اقصی نقاط جهان در حمایت از این حکم به خیابانها ریختند و سال ۶۷ همراه با اخبار بروز تنشها و تشنجاتی در سراسر جهان به پایان میرسید و از سوی دیگر روابط دیپلماتیک ایران روز به روز از این واقعه تاثیر میپذیرفت.
به فاصله اندکی ۱۲ کشور عضو جامعه اقتصادی اروپا نمایندگان خود را از ایران فراخواندند و ایران نیز در واکنش در دوم اسفند ۶۷، سفرا و رؤسای هیاتهای نمایندگی خود را از کشورهای عضو بازار مشترک اروپا به تهران فراخواند. رادیو بی بی سی در آن روزها گزارش داد: «این مهمترین قطع روابط ایران و جهان غرب پس از جریان گروگانگیری امریکاییان در تهران در اوایل انقلاب ایران در ده سال گذشته محسوب میشود. وزارت خارجه ایران و جناح میانهرو این کشور اعلام کردند این فراخوانی، پاسخی به تصمیم جامعه اروپا مبنی بر فراخوانی ۱۲ فرستاده ارشد خود از تهران است که حکایت از قطع رابطه سیاسی میکند. در ادامه وزارت خارجه اعلام کرد حکم مرگ صادره از سوی آیتالله خمینی برای سلمان رشدی، مورد تایید تمام رهبران مسلمان جهان میباشد، البته این موضع کلی نمیباشد.»
پس از فراخوانی سفیر ایران در لندن، طرحی دو فوریتی برای قطع رابطه با انگلیس در مجلس سوم شورای اسلامی به رای گذاشته شد. برخلاف انتظار در این زمینه مخالفانی نیز وجود داشت، حتی آیتالله خامنهای، رییسجمهور و علیاکبر ولایتی، وزیر امور خارجه مخالف این تصمیم بودند، امام نیز نظر خاصی در این زمینه نداشتند و این مساله را به مسوولان امر سپرده بودند. در رایگیری در مجلس که روز ۷ اسفند انجام شد قریب به ۱۰۰ نفر از نمایندگان به این طرح رای مخالف دادند اما طبق پیشنهاد رئیس مجلس مخالفین طرح در جهت عدم سوءاستفاده دشمنان از بیانات آنها، از ابراز عقیده خودداری کردند، به این ترتیب در این جلسه تنها ابراهیم اصغرزاده در دفاع از این طرح به پشت تریبون رفت.
با انتشار خبر تصویب طرح قطع رابطه با انگلیس، تغییراتی در موضع دولت بریتانیا ایجاد شد. کاردار ایران در لندن به وزارت خارجه این کشور احضار شد و از سوی این وزارتخانه به او اعلام کردند که بریتانیا مایل به قطع روابط دو کشور نیست. دولت ایران در پاسخ خواستار صدور بیانیهای از سوی انگلیس در جهت محکومیت کتاب آیات شیطانی و مخالفت با اقدامات اهانتآمیز نسبت به جهان اسلام و جمهوری اسلامی ایران شد و برای انتشار این بیانیه نیز یک هفته فرصت برای این کشور تعیین کرد.
پس از گذشت چند روز به دنبال تماس سلمان رشدی با دفتر بادی اشداون، رهبر دموکراتها در مجلس عوام بریتانیا مبنی بر عدم اعلام موضع شفاف در قبال کتاب، او از دولت این کشور خواست که بر اساس قانون از رشدی حمایت کند. به مدت زمان اندکی مارگارت تاچر، نخستوزیر بریتانیا در مصاحبهای تصریح کرد: «از زمان انتشار این کتاب و به زعم آن مسائل پیش آمده در جهان، موضع دولت هیچگونه تغییری نکرده است» و پس از آن داگلاس هرد، وزیر کشور بریتانیا در رابطه با این کتاب چنین گفت: «امیدوارم که کل ماجرا اینک فیصله بیابد. به عقیده من مسلمانان جهان به خوبی مساله را در ارتباط با قوانین این کشور درک کردهاند و ما نیز به وضوح خدشهدار شدن احساساتشان و ادامه اعتراضاتشان را علیه این کتاب درک میکنیم. هر چند که سلمان رشدی باید متوجه عواقب انتشار این کتاب میبود.»
پس از دو روز و با پافشاری بریتانیا بر موضع سابق خود و حمایت از خالق این اثر، ایران نیز در ۱۶ اسفند ۶۷ قطع رابطه با انگلیس را اعلام کرد. این قطع روابط تحلیلهای گوناگونی را به همراه داشت، رادیو امریکا از قطع رابطه ایران با تعدادی محدود از کشورهای غربی سخن به میان آورد و آسوشیتدپرس در تحلیلی که پس از اولتیماتوم دولت بریتانیا به خروج ۹ نفر از کارکنان سفارت ایران از خاک این کشور منتشر کرد، از شطرنجبازانی حرفهای سخن به میان آورد که در زمان کوتاهی برنده شدند و عناصر تندرو در ایران توانستند به سرعت غرب را بیرون برانند.
درباره زندگی سلمان رشدی
سلمان رشدی دو ماه قبل از استقلال هند از بریتانیا در بمبئی به دنیا آمد. در ۱۴ سالگی به یک مدرسه راگبی در انگلستان فرستاده شد. او بعدها مدرک افتخاری تاریخ را از دانشگاه کینگز کالج کمبریج گرفت. شهروند بریتانیا شد و اعتقادات اسلامی را کنار گذاشت. مدت کوتاهی به عنوان بازیگر کار کرد -و در گروه تئاتر دانشجویان کمبریج بود و در زمانی که رمان مینوشت به عنوان نویسنده متون تبلیغاتی هم کار میکرد.
اولین کتابش به نام گریموس موفقیت چندانی برایش نیاورد هرچند منتقدان او را به عنوان نویسندهای با تواناییهای بالقوه تشخیص دادند. پنج سال طول کشید تا رشدی کتاب دوم خود به نام کودکان نیمهشب را بنویسد که در سال ۱۹۸۱ جایزه بوکر گرفت. کتاب مورد استقبال فراوان قرار گرفت و نیم میلیون نسخه فروخت.
بچههای نیمهشب درباره هند بود اما سومین رمانش به نام شرم در سال ۱۹۸۳ درباره پاکستان بعد از جدایی از هند است. چهار سال بعد، رشدی کتاب لبخند یوزپلنگ را نوشت که درباره سفر به نیکاراگوئه است.
سپتامبر ۱۹۸۸ کتابی که زندگیاش را دگرگون کرد، به نام «آیات شیطانی» منتشر شد. داستانی که باعث خشم سراسری در میان مسلمانان شد. هند اولین کشوری بود که این کتاب را ممنوع کرد؛ به دنبالش پاکستان و بعد بعضی دیگر از کشورهای مسلمان و آفریقای جنوبی کتاب را ممنوع کردند.
واکنشها به کتاب شدت گرفت و دو ماه بعد اعتراضهای خیابانی هم شدیدتر شد. ژانویه ۱۹۸۹ مسلمانان در شهر بردفورد در مراسمی نسخهای از کتاب را آتش زدند و فروشگاه دبلیواچاسمیت در بریتانیا توزیع کتاب را متوقف کرد. رشدی اتهام کفرآمیز بودن کتاب را رد میکرد.
در فوریه تعدادی در تظاهرات ضد سلمان رشدی کشته شدند، در تهران به سوی سفارت بریتانیا سنگ پرتاب شد و برای سر او جایزه تعیین کردند.
رشدی که آن زمان با همسرش و تحت حفاظت پلیس در مکانی مخفی زندگی میکرد، تاسف عمیق خود را از ناراحتی که برای مسلمانان ایجاد کرده، ابراز کرد اما امام فرمان خود برای کشتن نویسنده را دوباره اعلام کرد. اما نویسنده کتاب تنها کسی نبود که به خاطر محتوایش فرمان مرگ گرفت. مترجم ژاپنی آیات شیطانی در ژوئیه سال ۱۹۹۱ در دانشگاهی در شمال شرق توکیو کشته شد.
پلیس اعلام کرد که هیتوشی ایگاراشی، مترجم و استادیار ادبیات تطبیقی، بعد از چند ضربه چاقو در راهروی بیرون دفترش در دانشگاه تسوکوبا رها شده بود. اوایل همان ماه اتوره کاپریلو، مترجم ایتالیایی کتاب در آپارتمانش در میلان با چاقو زخمی شد و البته جان سالم به در برد.
او چهار بار ازدواج کرده است و دو فرزند دارد. اکنون در آمریکا زندگی میکند و در سال ۲۰۰۷ به خاطر خدماتش به ادبیات لقب شوالیه را دریافت کرده است. در سال ۲۰۱۲ کتاب جوزف آنتون: یک خاطره را منتشر کرد که روایت زندگیاش در دوران مناقشهبرانگیز بعد از انتشار آیههای شیطانی است.
نظر کاربران
دوران ترور و بزن دررو تمام شده دیگه
آزادی بیان و نظر
به درک
تکان دهنده چیه
به درک واصل بشه ان شاءالله
به کوری چشم انگلیس و بهایی ها. بره به جهنم.
آزادی بیان در اسلام وجود ندارد