اوضاع استقلال و پرسپولیس هر روز وخیمتر میشود
اینکه این روزهای کرونایی برای اهالی ورزش و فوتبالیها سخت میگذرد، اصلا چیز عجیبی نیست اما اگر در روزهای آرام و بیسروصدای تمام تیمهای لیگ برتری، سرخابیهای پایتخت روزانه یک زمینلرزه و چندان پسلرزه را تحمل میکنند، موضوعی است که جای بحث و بررسی دارد.
فرهیختگان: اینکه این روزهای کرونایی برای اهالی ورزش و فوتبالیها سخت میگذرد، اصلا چیز عجیبی نیست اما اگر در روزهای آرام و بیسروصدای تمام تیمهای لیگ برتری، سرخابیهای پایتخت روزانه یک زمینلرزه و چندان پسلرزه را تحمل میکنند، موضوعی است که جای بحث و بررسی دارد.
سرخابیها از زمان حضور سلطانیفر در وزارت ورزش، با تغییرات مدیریتی مداومی مواجه بودهاند و هرچه به سال ۱۴۰۰ نزدیکتر میشویم تصمیمات درخصوص این دو باشگاه عجیبتر از قبل میشود. در این مدت کوتاه، استقلال یا پرسپولیس هر ۴ ماه یکبار یک مدیر جدید را بالای سر خود دیدهاند و نکته جالبتوجه اینجاست که بین این مدیران نفراتی که عملکرد ضعیفتری داشتهاند، بیشتر مورد توجه وزیر ورزش و جوانان قرار گرفتند و شواهد نشان میدهد روند تغییرات زودهنگام ادامه خواهد داشت.
حالا در روزهای تعطیلی لیگبرتر هر دو باشگاه با بحرانهای بزرگی دستوپنجه نرم میکنند و اوضاع برایشان هر روز بدتر از روز قبل میشود.
قرینهسازیهای عمدی یا اتفاقی؟
موضوع جالبی که گاهی اوقات هر بینندهای را به شک میاندازد، این است که مشکلات و درگیریها در دو تیم مطرح پایتخت با برنامهریزی صورت میگیرد و حالت قرینهای است که آنها در اتفاقات روزمرهشان تجربه میکنند. اصلا هم مهم نیست که آن موضوع از باب مثبت است یا منفی.
اگر کمی به قبل برگردیم میبینیم شکل رفتن استراماچونی و کالدرون خیلی به هم شبیه است یا اینکه در این مدت گذشته روابط عمومی دو باشگاه و مدیریت رسانهایشان به نقطه اصلی جاروجنجالهای دو تیم تبدیل شده است. در پرسپولیس همین چند وقت گذشته جابهجایی حسین قدوسی مرکز اختلاف مدیرعامل و هیاتمدیره شد و درست همان روزها برکناری نوریفر از استقلال و مخالفت مجیدی با این موضوع بهانهای بود برای شروع درگیریها.
همین چند روز قبل هم هیاتمدیره آبیها خواهان لغو حکم چند مشاور سعادتمند شدند و در اینسو هم مشاور رسانهای باشگاه پرسپولیس علیه رسولپناه موضعگیری کرد و از سوی رسولپناه برکنار شده است. پیشتر از این قرینهسازی در دو تیم سرخابی نهایتا به کمکهای نقدی تربیتبدنی یا دعوت مساوی بازیکنانشان به اردوی تیم ملی ختم میشد اما حالا میبینیم که برای نخوردن انگ رنگیبودن به وزیر، اتفاقات منفی و تنشها در دو باشگاه شبیه هم شده است.
تلاش برای انتخاب بدترینها!
یکی از موضوعاتی که همیشه راه انتقاد را از وزیر ورزش و جوانان باز گذاشته است، انتخابهای عجیب اعضای هیاتمدیره، مدیرانعامل و همچنین حمایت از آنهاست بهطوری که گاه بعضی استخوانخردکردههای این دو باشگاه هاجوواج میمانند که این اسامی از کدام قوطی بیرون آمده است.
عملکرد خنثی و بعضا بد افتخاری در استقلال را که فراموش نکردهاید یا روزهای پرالتهاب و پر از اتفاق بد برای آبیها در زمان مدیریت فتحی را به خاطر میآورید؟ جنگهای عجیبوغریب در هیاتمدیره این باشگاه از گذشته تا امروز هم موضوعی نیست که اهالی فوتبال فراموش کنند؛ از جنگ علنی ملکی در برنامه زنده تلویزیونی تا اختلافات شدید خلیلزاده و موسوی و کمکهای یک کلاهبردار جاعل و صدها جنجال و اختلافات ریزودرشت دیگر. در پرسپولیس هم هیاتمدیرهای مخالف برانکو، قهروآشتیهای مدام اعضا، بد و بیراه گفتن در جلسات باشگاه بین مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره، حضور دندانپزشک وزیر ورزش در هیاتمدیره و سرپرستی او در باشگاه و حالا هم اختلافات علنی دو تن از اعضای هیاتمدیره با یکدیگر و کلی اتفاقات تلخ دیگر را هواداران قهرمان سالهای اخیر ایران کاملا به خاطر میآورند. دربرابر این نابسامانیها و اتفاقات بدی که توسط افراد منصوبشده وزیر رقم خورده، موضع وزارت ورزش بسیار بحثبرانگیز بود. در این مدت هرکسی عملکرد ضعیفتری داشت بیشتر تحتحمایت سلطانیفر قرار میگرفت و عجیبتر اینکه نفرات شناختهشده و کسانی که توانسته بودند رضایت هواداران را جلب کنند با دلایل واهی از ادامه کار منع شدند! پرسپولیس ماههاست بدون اعضای کامل هیاتمدیره کار خود را دنبال میکند. یا یک یا چند نفر از اعضا در قهر و آشتی به سر میبردند یا مثل همین حالا که ایرج عرب چند ماه است استعفا داده، با آن موافقت نمیشود تا سرخها با دو عضو مدعی (رسولپناه و هاشمی) و یک عضو خنثی (رغبتی) کار خود را دنبال کنند.
استقلال هم دستکمی از رقیب دیرینهاش ندارد و هیاتمدیره و مدیریت این باشگاه به محله برووبیا تبدیل شده است. یک روز خلیلزاده میرود و روز دیگر موسوی قهر میکند، عمر مدیریت فتحاللهزاده دمی بود و زود گذشت و حالا سعادتمند آمده و او هم مثل مدیران پرسپولیس جز جلسات مختلف قدم دیگری برنداشته و خبری از درآمدزایی نیست و این داستانها همچنان ادامه دارد. البته خیلیها نگرانند که با ادامه این روند دو باشگاه پرطرفدار تا پایان دولت به مرز انحلال برسند. البته برخی میگویند همین حالا هم هردو باشگاه به خاطر زیانده بودن و حجم بالای بدهیها باید منحلشده تلقی شوند.
واعظآشتیانی: سلطانیفر ضعیفترین وزیر 40 سال گذشته است
اینکه چرا وضعیت ۲ باشگاه پرطرفدار کشور به اینجا کشیده شده و سکوت وزارت ورزش در قبال این اتفاقات چه دلیلی میتواند داشته باشد، سوالی بود که از امیررضا واعظآشتیانی پرسیدیم. مدیرعامل اسبق استقلال در این خصوص به «فرهیختگان» گفت: «در یک جمله بگویم که تمام موارد مربوط به این دو باشگاه را باید شخص وزیر پاسخگو باشد. اصلا نمیخواهم قضاوت کنم. اگر عملکرد خوبی داشته هم باید پاسخ بدهد و اگر عملکردش منفی بوده هم باید پاسخگو باشد.»
مدیرعامل اسبق استقلال ادامه داد: «ظاهرا قحطالرجال شده است که آقایان به مهرههای سوخته باج میدهند و نشان دادند که اهل باج دادن هستند وگرنه دلیلی ندارد کسانی که استقلال را به ورشکستگی کشاندهاند دوباره صاحب مسند شوند. البته بخشی از این باجها سیاسیبازی است و بخش دیگرش رفیقبازی!»
واعظآشتیانی به عدمدخالت نمایندگان مجلس در امور دوباشگاه اشاره کرد و گفت: «تعجب من این است که چرا نمایندگان مجلس سکوت کردهاند و تماشاگر شدهاند. من فکر میکنم در این چهار دهه ضعیفترین شخصی که وزیر شده و ورزش را مدیریت کرده همین وزیر فعلی است و این را من نمیگویم. میتوانید این سوال را از افکار عمومی بپرسید.»
او در پایان خاطرنشان کرد: «اینکه نفرات ضعیف در دوره وزارت سلطانیفر به کار گرفته شدهاند به این موضوع مربوط است که بسیاری از مدیران توانمند علاقهای ندارند با این افراد کار کنند. موضوع دیگر این است که توانمندترین آدمهایی که میشناسند همینهایی هستند که به سر کار میآورند. در هر صورت اینها حاضر نیستند از خودشان مدیرتر را بیاورند و افرادی در سطح خودشان را مشغول کار میکنند.»
نظر کاربران
به امید نابودی هر دوشان