انصاریفرد، کت و شلواری به جامانده از دهه ۶۰
هنوز هم وقتی عکسهای دستهجمعی پرسپولیس دهه شصت را نگاه میکنی کنار مجتبی محرمی، وحید قلیچ، مرتضی فنونیزاده و کاظم سیدعلیخانی که چهرههای پر شر و شوری داشتند، او انگار با کت و شلوار مدیریتی توی ترکیب ایستاده است. از آنها که برای مدیر شدن به دنیا آمدهاند. کم حرف، بیهیاهو، وظیفهشناس و جنتلمن. سیمایش هنوز بیتغییر مانده است، ته ریش و بدون اضافه وزنی که دامن ورزشکارهای بازنشسته را میگیرد. یادداشت احسان محمدی را درباره بخوانید.
روزنامه ایران ورزشی: هنوز هم وقتی عکسهای دستهجمعی پرسپولیس دهه شصت را نگاه میکنی کنار مجتبی محرمی، وحید قلیچ، مرتضی فنونیزاده و کاظم سیدعلیخانی که چهرههای پر شر و شوری داشتند، او انگار با کت و شلوار مدیریتی توی ترکیب ایستاده است. از آنها که برای مدیر شدن به دنیا آمدهاند. کم حرف، بیهیاهو، وظیفهشناس و جنتلمن. سیمایش هنوز بیتغییر مانده است، ته ریش و بدون اضافه وزنی که دامن ورزشکارهای بازنشسته را میگیرد.
محمدحسن انصاریفرد در روزهای اوجش هافبک قابل اتکایی بود، خوشتکنیک بود اما نمایشی بازی نمیکرد، دونده بود اما برخلاف هافبکهای همنسلش کارت نمیگرفت. مهمترین جام آسیایی باشگاه پرسپولیس محصول یک ضربه کاشته غیرقابل مهار او علیه المحرق بحرین است؛ سال ۹۱-۱۹۹۰ در ورزشگاه آزادی. او عضو تیم ملی دوست داشتنی پکن ۱۹۹۰ هم بود، گرچه گفته میشود سرانجام به خاطر اختلاف سلیقه با علی پروین از پرسپولیس رفت.
انصاریفرد از اولین نسل فوتبالیستهایی بود که عضو تیم ملی فوتسال هم شد. بعدها برای دو سال سرمربی تیم ملی فوتسال شد و بختش را در چند باشگاه فوتسالی هم جست و جو کرد و همانجا هم پرونده مربیگریاش را بست و مدیر شد. حضور بایرن مونیخ با همه ستارگانش در بازی خداحافظی احمدرضا عابدزاده را به حساب او نوشتند اگرچه برنامهریزی آن بازی به مدیریت قبلی تعلق داشت. نیکبخت واحدی را به پرسپولیس آورد، با دنیزلی تا فتح جام رفت و... استعفا.
در این سالها او را به عنوان یک کارشناس بیحاشیه در برنامههای تلویزیونی دیدهایم. نه اهل کری خواندن است و نه بمب ترکاندن. اگر هم بمبی میترکاند کمتر کسی یادش میآید که «من» کنارش آورده باشد. یک مدیر قابل اعتماد با سابقه پوشیدن پیراهن پرسپولیس برای هواداران است. مثل گرشاسبی، طاهری و عرب لازم نیست هواداران رزومهاش را جست و جو کنند، عضوی از خانواده پرسپولیس است، تا امروز عاقبت بخیر شده از نسلی که هر کدام سرنوشتهای عجیبی پیدا کردند.
او وارث یک تیم برنده است. تیمی که ویترین افتخارات و عملکردش روی کاغذ در چهار سال اخیر چشمنواز بوده اما همه میدانند که انگار زیر پوستش زغال پنهان کردهاند که هر از گاهی صدای فریادی بلند میشود؛ از «وای! برانکو رفت» تا «بازیکنان در اعتراض به عدم پرداختها تمرین را تحریم کردند» از «شکایت بازیکنان پیشین به فیفا» تا ...
او احتمالاً به عملکرد عرب هم نگاه میکند. مردی که گرچه به واسطه رفتن برانکو بیرحمانه نقد شد اما تقریباً اسکلت اصلی تیم را حفظ کرد، سرمربی شناسنامهداری را به پرسپولیس آورد، در دوران مدیریتش چند جام فتح کرد و حتی بدهی برانکو را هم آماده کرد. پس چرا این همه به او تاختند و نامحبوب شد؟
هر مدیرعامل عاقلی که جای عرب بنشیند حتماً به این موضوع فکر میکند؛ اینکه چطور میشود موفق بود اما مدام در خروجی باشگاه را نشانت بدهند! محمدحسن انصاریفرد، ژن پرسپولیس را دارد، احتمالاً میتواند مصاحبههای گاه و بیگاه و حاشیهساز برخی پیشکسوتان سهمخواه پرسپولیس را مهار کند، رابطهاش با وزیر ورزش را به عنوان یک مدیر بیحاشیه تقویت کند و همانطور که خودش در اولین گفتوگو عنوان کرد برای فتح سهگانه امسال پرسپولیس را حمایت کند و همه چیز روی کاغذ برای قرمزها عالی به نظر برسد اما فوتبال را روی کاغذ بازی نمیکنند. چالشهای غیرمنتظره این ورزش همیشه توی زمین آدم را غافلگیر میکند. تنشهایی که حتی میتوانند شماره ۱۶ قدیمی و آرام پرسپولیس را هم خشمگین کنند. مردی که منتقدان خودش را دارد.
نظر کاربران
ایران ورزشی زیاد به خودت فشار نیار.وقتی پول وامکانات نباشه ایشون هم مثل بقیه فرار میکند.تیمهای حوزه خلیج فارس راببینید اونوقت هی اراجیف ببافید که فوتبال ایران اول آسیاست.
پاسخ ها
خدا وکیلی این آقای وزیر ورزش چرا فقط برای پرسپولیس مدیر عامل فوتبالی میگذارد اما برای استقلال نه؟ علت چیست؟ حالا معلوم شد آقای وزیر خانواده تن برسپولبین. !!!
آرزوی موفقیت برای محمد حسن انصاری فرد که از خانواده پرسپولیس هست واز جنس فوتبال دارم