شوق بیسابقه انگلیس برای صعود
چهرهی فوتبال به دنیا به عنوان نماد شادی و سرگرمی، به عنوان ورزشی زیبا و خوش نقش و نگار، و به عنوان سادهترین راه برای احساس عظمت و پیروزی معرفی میشود.
ورزش سه: چهرهی فوتبال به دنیا به عنوان نماد شادی و سرگرمی، به عنوان ورزشی زیبا و خوش نقش و نگار، و به عنوان سادهترین راه برای احساس عظمت و پیروزی معرفی میشود. با این همه، کسانی که فوتبال را تجربه میکنند با کیفیتهای دیگری روبرو میشوند، با شک و تردید، با احساس ناراحتی شدید و عمیق. در میانهی بازی آرزو کردن برای اینکه ای کاش مسابقه همینجا، در همین لحظه به پایان برسد. میل عجیب برای خروج از استادیوم در میانهی بازی، حتی با اینکه چیزی در دلشان میگوید باید بمانی و بازی را ببینی. مطمئن شدن به اینکه تلخترین سناریوی ممکن به احتمال زیاد همان اتفاقی است که در پایان بازی برایشان میافتد.
واقعیت فوتبال معمولاً از این قرار است. فوتبال یعنی باخت. تنها یک تیم میتواند در یک لیگ به قهرمانی برسد. سی و دو تیم میخواهند جام جهانی را فتح کنند و ۳۱ تیم درحالی به خانه برمیگردند که دائم از خود میپرسند : اگر میشد، چه میشد ؟
اعتقاد به اینکه شاید انگلیس از این قاعده مستثنی باشد آنهم با وجود تاریخ طولانی شکستهای تلخ و زجرآور و درد و رنجهای بسیاری که هواداران فوتبال انگلیس متحمل شدهاند، بینهایت عجیب به نظر میرسد. اما این اعتقاد در عین حال خطرناک هم به نظر میرسد. چون فوتبال علاوه بر چیزهایی که در بالا اشاره شد، یعنی بیقدرتی میلیونها تماشاگر برای جلوگیری از فاجعهای که در انتظارشان است. میلیونها هواداری که معتقدند اگر حتی یک فکر منفی به مخیلهشان خطور کند یا اگر یک جلمهی منفی از دهانشان بیرون بیاید ممکن است بلافاصله روی بخت و اقبال تیم محبوبشان تاثیر گذاشته و به فاجعه منجر شود.
امید در فوتبال به واقع یک توهم است. خواب و خیال را با فوتبال کاری نیست. فوتبال یعنی ناامیدی.
همهی شما میدانید این حرفها عین حقیقت است. ولی در عین حال میدانید که فوتبال میتواند برایتان چه کارهایی بکند. فوتبال میتواند وادارتان کند از جای خود جهیده، دستها را دور گردن رفیقتان انداخته و از فاصلهی چند سانتیمتری روبروی صورت هم فریاد بکشید. فوتبال میتواند کاری کند که روی پشت افراد غریبه سوار شوید و سرود شادی سر دهید. فوتبال میتواند کاری کند که در یک لحظه با میلیونها نفری که هرگز آنها را ندیدهاید، حس و حالی یکسان داشته باشید.
و دقیقاً به خاطر این احتمالات است که با فوتبال میمانید و ترکش نمیکنید. شما به دلیل بخش کوچکی از وجودتان که اینها را به هیچ وجه خواب و خیال نمیداند، همچنان به خیالبافی و رویاپردازی ادامه میدهید. به دیگران میگویید تنها به بازی بعدی فکر کنند و خودتان دقیقاً برعکس عمل کرده و اسب خیالتان را در دشتهای وسیع به تاخت و تاز درمیآورید.
اما به تیم ملی انگلیسی برگردیم که در سال ۲۰۱۸ ملت انگلیس را نمایندگی میکند. یک جوانک رنگپریدهی ساندرلندی درون دروازه، هافبکی از اهالی میلتونکینز با پدری نیجریهای و مادری انگلیسی، سه مدافع قویهیکل از یورکشایر، مهاجمی که در جامائیکا به دنیا آمده و در نواحی فقیرنشین غرب لندن بزرگ شده. هافبک دیگری که در لیسبون به مدرسه رفته و کاپیتان امروز ابرستارهای که سالها به عنوان بازیکن قرضی در تیمهای درجهدوی کشور توپ زده.
برای دلسرد شدن و رها کردن فوتبال دلایل منطقی بسیاری وجود دارد. احمقهایی که در ورزشگاهها میبینید، ملیگراهای افراطیای که یک گوشه در انتظار نشسته و دست به هم میسابند تا تیم ملی به موفقیت دست یابد و خوراک شعارهای کریه شوونیستیشان را فراهم کند، قیمت بالای پیراهنهای باشگاهها یا تیم ملی، قیمت بالای بلیط بازیها، پرداخت مبالغی هنگفت به شرکتهای تلویزیونی برای تماشای بازیها، مسابقاتی که پیش از ساعت ناهار یا یکشنبه شبها آغاز میشوند، پولی که گاهی برای تهیهی بلیط و رفتن به استادیوم به دلالها پرداخت میشود و هزاران هزار دلیل بزرگ و کوچک دیگر.
ولی تنها فوتبال است که میتواند بر تمام این دلایل غلبه کرده و میلیونها نفر را با همهی موانع شیفته و معشوق خود نگه دارد.
هیچ پیروزی ورزشی دیگری در انگلیس به اندازهی این جام جهانی بیننده نداشته. اولین پیروزی اندی موری در رقابتهای ویمبلدون که پیروزی بزرگی برای انگلیس به حساب میآمد تنها ۱۷.۳ میلیون بیننده داشت. اما چند روز پیش مسابقهی فوتبال انگلیس و کلمبیا در جام جهانی روسیه ۲۳.۶ میلیون بیننده را در جزیره پای تلویزیونها نشاند. رقمی که به احتمال زیاد روز چهارشنبه در بازی نیمهنهایی انگلیس و کرواسی از این رقم هم فراتر خواهد رفت.
انگلیسیها در این لحظات البته در شور ملی غرقند و در خیال پیروزی سهشیرها و راه یافتنشان به فینال لحظهشماری میکنند اما باید در این لحظات پر از شور و سرمستی، کمی هم شده به واقعیت تلخ پرطرفدارترین ورزش دنیا فکر کنیم. واقعیت این است که از تیمهای باقیمانده در جام جهانی دو تیم در پایان، ناراحت و سرافکنده با روسیه خداحافظی خواهند کرد. تیمی که در مسابقهی نیمهنهایی امروز شکست میخورد و تیمی که در فینال، بازنده شده و نمیتواند جام طلایی را برای هوادارانش به خانه بیاورد. شاید برای انگلیس هم بازی به اینجا خاتمه پیدا کند و البته شاید هم این بار داستان به گونهای دیگر رقم بخورد.
ارسال نظر