چرا باشگاهداری در ایران صرف نمیکند؟
لیگ برتر ایران از نظر شرایط مالی باشگاهها یکی از بدترین فصول خود را پشت سر میگذارد.
حق پخش تلویزیونی
در تمام دنیا بخش عمده درآمد باشگاهها حق پخش تلویزیونی است. موضوعی که در ایران همچنان مناقشهبرانگیز است. صداوسیما پرداخت حق پخش را به رسمیت نمیشناسد و زیر بار آن نمیرود. باشگاهها هم چارهای بهغیر از کنارآمدن با تلویزیون ندارند. در همین شرایط در اوایل دهه ٩٠ گشایشی در این موضوع ایجاد شد. در دوره مدیریت عزتالله ضرغامی با تعاملی که بین طرفین شکل گرفت، فدراسیون فوتبال موفق شد در سه سال ٤٥ میلیارد تومان از تلویزیون بگیرد. در ادامه، تغییر مدیریت صداوسیما و حاضرنشدن فدراسیون به گرفتن مبالغ پایین، باعث شد دیگر پرداختی به فوتبال نشود. درآمد باشگاهها از حق پخش صفر شد. شاید با تعامل و مدیریت بهتر کار به اینجا نمیرسيد. بههرحال تا زمانی که صداوسیما با حق پخش کنار نیاید، باشگاهداری در ایران از نظر اقتصادی سودده نخواهد شد.
فروش بلیت
در دو، سه سال اخیر استقبال تماشاگران از بازیهای لیگبرتری نسبت به اوایل دهه ٩٠ بهمراتب بهتر شده است. بلیت بازیها هم کمی گرانتر شده است اما این موضوع هم نتوانسته به باشگاهها کمک کند. پرسپولیس تیمی است که بیشترین تماشاگر را دارد. فرض شود که پرسپولیس در ١٥ بازی خانگی خود ٥٠٠ هزار تماشاگر داشته و هر بلیت ١٠ هزار تومان باشد که این حداقل محاسبه است؛ با یک حساب و کتاب ساده میشود نتیجه گرفت که با یک مدیریت مناسب این باشگاه میتواند درآمدی حداقل پنجمیلیاردتومانی از بلیتفروشی داشته باشد. بااینحال در عمل در بهترین شرایط پرسپولیس ٤٠ درصد این مبلغ را هم به دست نمیآورد که نشاندهنده سوء مدیریت است. مسئولان فدراسیون و دو باشگاه استقلال و پرسپولیس مشکل اصلی را در عملکرد شرکت فروشنده بلیت میدانند و حالا خودشان میخواهند بلیتفروشی را در دست بگیرند. برای داربی ٨٥ خود باشگاه پرسپولیس بلیتفروشی کرد و گفته میشود ٥٠٠ میلیون تومان از این راه درآمد کسب کرد.
تبلیغات دور زمین
یکی دیگر از منابع اصلی درآمد باشگاهها تبلیغات محیطی است. در این زمینه هم در سالهای گذشته بحران مشاهده شده است. حدود سه سال قبل فدراسیون فوتبال قراردادی به ارزش ١٦٠ میلیارد تومان برای دو فصل بست. مبلغی که هرگز وصول نشد و سرانجام کار به فسخ قرارداد و شکایت کشید. سازمان لیگ و فدراسیون برای این فصل به سراغ شرکت فناپ رفتند که این همکاری هم به سرانجام نرسید. در این زمینه هم باشگاهها نتوانستند از پتانسیلشان به خوبی استفاده کنند.
تبلیغات روی پیراهن
این کانال تقریبا تنها مسیری است که باشگاههای بزرگ ایران مانند استقلال و پرسپولیس با آن کسب درآمد میکنند. هر باشگاه چند حامی مالی دارد، از طرفی با همکاری با این حامیان، درآمدی هم از سامانه ارسال پیامک از سوی هواداران کسب میکند. گفته میشود پرسپولیس در لیگ شانزدهم از طریق حامی مالی اصلی خود حدود ٤٥ میلیارد تومان درآمد داشته است. این تیمها معمولا دو، سه اسپانسر دیگر هم در کنار اسپانسر اصلی خود دارند که از طریق آنها هم حدود نصف مبلغ حامی مالی اصلی که نامش روی سینهشان هک میشود، کسب درآمد میکنند.
فروش اقلام و سایر موارد
باشگاههای پرطرفدار بهغیر از چهار مورد بالا که راههای اصلی درآمدزاییشان است، طرق دیگری هم برای درآمدزایی دارند. باشگاهها فروشگاههایی دارند که در آن کالاهای باشگاه فروخته میشود. در ایران به دلیل نبود کپیرایت این مسیر درآمدزایی تقریبا مسدود است. محدودبودن این راههای درآمدزایی و نداشتن مهارت کامل برای استفاده از آنها باعث شده که در ایران همه نگاهها به رسیدن پول از منابع دولتی، بنگاههای اقتصادی و اشخاصی مثل حسین هدایتی باشد. این در حالی است که باشگاهی مثل پرسپولیس با این پتانسیلی که دارد، میتواند با استفاده بهینه از فرصتهای کسب درآمدش به درآمد سالی حدود صد میلیارد تومان برسد. باشگاههای کوچکتر مثل نفت تهران که تماشاگر ندارند هم اگر بهدرستی از محل حق پخش تلویزیونی، تبلیغات محیطی و حامیان مالی کسب درآمد کنند، به حال و روز کنونی نمیافتند.
نظر کاربران
بسیار جامع و کامل.. ممنون از نویسنده این مطلب و روزنامه وزین شرق که دقیقا مشکلات باشگاه های کشورمان رو شرح دادن