خلع سلاح کفاشیان
داشتن کرسی قدرت در فوتبال ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
شهروند: داشتن کرسی قدرت در فوتبال ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. دلیلش هم میزان حیرتانگیز توجه رسانهها و مردم به اتفاقات ریز و درشت این رشته پرطرفدار ورزشی است. بهطور مثال اگر کسی در بدنه مدیریتی فوتبال ایران یک کرسی ساده هم داشته باشد، هر روز در سایتها، روزنامهها، خبرگزاریها، کانالهای تلگرامی و شبکههای مختلف اجتماعی دربارهاش مینویسند! در واقع تعریف سادهتر این است که فوتبال به مشهورشدن افراد کمک بسیار زیادی میکند و این شهرت ناشی از توجه بسیار زیاد، باعث میشود مردم اکثر مدیران و افراد شاغل در فوتبال ایران را بشناسند! این حس خوب نیز بهترین دلیل برای مدیرانی است که وارد فوتبال میشوند. وقتی کار خود را شروع میکنند، به سادگی و به هر دلیلی حاضر نیستند موقعیت خود را از دست بدهند! پس حس خوبداشتن شهرت باعث میشود مدیران در بدترین شرایط ممکن هم حاضر نشوند جایگاه خود را از دست بدهند. نمونه بارز این واقعیت هم کسی نیست جز علی کفاشیان که به نظر میرسد روزهای خوبی را در فدراسیون فوتبال سپری نمیکند و بهطور کامل خلع سلاح شده است.
پایان تلخ قدرتنمایی آقای خندهرو
علی کفاشیان در دیماه ١٣٨٦ در انتخاباتی فرمایشی بدون داشتن رقیب با سلام و صلوات بعد از سپریشدن یک دوره تلخ و بحرانی مدیریتی ناشی از تعلیق از سوی فیفا، به سمت ریاست فدراسیون فوتبال رسید و تا ساعت ١٠ صبح ١١ اردیبهشت ١٣٩٥ این عنوان را در اختیار داشت. این مدیر البته خیلی دوست داشت برای سومین دوره متوالی هم هرطور که شده است، بر مسند قدرت باقی بماند، اما فشارهای واردشده و ورود نهادهای نظارتی به ابهامات مدیریتی فدراسیون فوتبال باعث شد عملا شرایطی فراهم شود که کفاشیان نتواند رئیس بماند. به همین ترتیب در انتخابات ریاست برخلاف میل باطنیاش ثبتنام نکرد. در آن مقطع همه چیز دست به دست هم داد تا مهدی تاج در روز انتخابات بالاخره پس از سالها انتظار و نفر دوم و سومبودن، به نفر اول فوتبال ایران تبدیل شود. در این مقطع خیلیها اعتقاد داشتند رئیس فدراسیون فوتبال بعد از اینکه به او اجازه ندادند در انتخابات شرکت کند، باید قید همکاری با فوتبال را میزد و از فدراسیون جدا میشد، اما موقعیت نایبرئیسی کنفدراسیون فوتبال آسیا عملا شرایطی را فراهم کرد که کفاشیان، بودن را به نبودن ترجیح بدهد.
توصیفی که تاج آن را دوست نداشت
در روزهای اول خیلیها بر این باور بودند که کفاشیان با وجود رئیسشدن تاج، باز هم حرف اول و آخر را در فوتبال ایران خواهد زد. این تصوری بود که وجود داشت ولی تاج از آن راضی نبود! به همین ترتیب شواهد و قرائن به خوبی نشان میدهد که رئیس جدید از همان اول برنامهریزی کرد تا سیستم مدیریتیاش را از زیر سایه نام علی کفاشیان خارج کند. برای این کار در قدم اول همکاری محمدرضا ساکت مرد همهکاره تاج در تمام سالهای گذشته با سازمان لیگ قطع شد و او به فدراسیون فوتبال آمد. با آمدن ساکت اما معادلات قدرت در فدراسیون فوتبال خیلی زود تغییر کرد.
تغییرات مهم اولیه؛ انتصابات خاص
در زمان علی کفاشیان، ریاست کمیته حقوقی و تدوین مقررات برعهده هوشنگ نصیرزاده بود. کمیتهای که در سطح قانونگذاری و اصلاحات مربوط به اساسنامه و تعیین تکلیف قدرت در بدنه مدیریتی، حرف اول و آخر را میزد و در سیستم مدیریتی ورزش معمولا رئیس چنین کمیتهای باید فرد مورد اعتماد رئیس باشد. به این ترتیب تاج به محض اینکه وارد دفتر ریاست فدراسیون در طبقه چهارم ساختمان این مجموعه شد، احمدرضا براتی کارشناس شناختهشده حقوقی را جایگزین هوشنگ نصیرزاده کرد و جایگاه نصیرزاده را از ریاست کمیته تا عضویت کمیته تنزل درجه داد و بعد از مدتی هم نصیرزاده از فدراسیون جدا شد. همچنین در همان روزهای ابتدایی ریاست تاج، رئیس کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال که رفاقت و همکاری دیرینه با کفاشیان داشت، به خاطر برخی ابهامات و پروندهها راهی زندان شد. پس از او هم تاج هرگونه فعالیت این مدیر را در فوتبال ایران ممنوع کرد و اختیار امور فرهنگی فوتبال ایران را به محمدرضا ساکت و مدیران روابط عمومی سازمان لیگ داد. رئیس فدراسیون حتی پس از چند ماه بالاخره مدیر سابق روابط عمومی فدراسیون فوتبال- او هم توسط کفاشیان به این سمت منصوب شده بود- از کار برکنار و مدیر موردنظر خودش را جایگزین او کرد. البته رئیس جدید کمیته اخلاق هم با نظر مستقیم و بدون هماهنگی کفاشیان انتخاب و شروع به فعالیت کرد.
اخراج دانشگاهیها
تعطيلي آكادمي ملي فوتبال ايران که در زمان مدیریت کفاشیان قدرت اجرایی بسیار زیادی داشت، یکی دیگر از تصمیمات مهم اتخاذ شده بود. اتفاقي كه مهدي تاج در سكوت خبري و به دور از جنجال و هياهوي رسانهاي پس از بررسيهاي قانوني آن را رقم زد، آکادمی و دفتر كميته مطالعات راهبردي براي فوتبال ايران در زمان ریاست کفاشیان قدرت زیادی گرفت و تشکیلات و بودجه و راننده و... برای خود داشت. منتهی زمانی که تاج به قدرت رسید، هر دو مجموعه را منحل کرد تا همکاری قراخانلو و علیزاده دو دوست نزدیک کفاشیان با فدراسیون به پایان برسد. در چنین شرایطی همه منتظر تغییر احسانی-دوست دیگر قراخانلو و علیزاده- رئیس کمیته آموزش هم بودند که این اتفاق بالاخره چند روز قبل رخ داد و میرشاد ماجدی بهعنوان رئیس جدید کمیته آموزش انتخاب شد.
عابدینی و اسدی هم رفتند
امیر عابدینی و علیرضا اسدی رئیس سازمان اقتصادی و دبیرکل سابق فدراسیون فوتبال که ارتباط بسیار نزدیکی با کفاشیان داشتند، به مرور زمان همانطور که پیشبینی میشد، از سمت خود برکنار شدند؛ البته در زمان حضور عابدینی و اسدی هم اکثر وظایف آنها را شخص ساکت و اختیار تامی که تاج به او واگذار کرد، انجام میداد و حالا هم او دبیرکل رسمی فدراسیون فوتبال شده است. در این مدت محمود اسلامیان هم دوباره با ریاست بهاروند در سازمان لیگ و رسیدن او به پست نایبرئیسی دوم بهعنوان عضو هیأترئیسه به فدراسیون بازگشت و از آن روز تا بهحال مدام شایعات مختلف درباره اینکه احتمال دارد در آیندهای نزدیک او جایگزین کفاشیان در صندلی نایبرئیس اول فدراسیون شود، شنیده میشود. درباره این تغییرات تاج البته میتوان به اخراج مصطفی طباطبایی مدیر مالی فدراسیون و تیمملی از سوی مهدی تاج هم اشاره کرد که با دلخوری شدید علی کفاشیان همراه شده بود.
همان شد که کفاشیان گفته بود!
بررسی اتفاقاتی که به آن اشاره شد، به خوبی نشان میدهد که امروز سطح تاثیرگذاری علی کفاشیان در فدراسیون فوتبال بهعنوان نایبرئیس اول به پایینترین حد خود رسیده است. او سرپرستی کمیته فوتسال را برعهده دارد ولی تاج برای او حکم ریاست نزده است. به همین ترتیب شایعاتی مبنی بر اینکه احتمالا در آیندهای نزدیک کمیته فوتسال هم از کفاشیان گرفته میشود، وجود دارد که هنوز از سوی مقامات فدراسیون تأیید نشده است. در این مدت تاج حتی اقداماتی برای فسخ قرارداد بلیتفروشی مسابقات و قرارداد جیووا که کفاشیان آن را منعقد کرده بود، انجام داد. حتی کمیتهای که وظیفه داشت، اصلاحات اساسنامه را به ریاست کفاشیان انجام بدهد را هم منحل کرد و نوشتن اساسنامه جدید را به براتی سپرد. با این توضیحات به خوبی مشخص است که علی کفاشیان که روزگاری نهچندان دور مرد همهکاره فوتبال ایران بود، این روزها همانطور که خودش چند هفته قبل اعلام کرده بود، حضور «دکوری» در فدراسیون فوتبال دارد و زمان به نحوی دارد سپری میشود که او از تمام معادلات مدیریتی مجموعه حذف شود!
پ
نظر کاربران
کاش آدم ها کمی عزت نفس داشتند و قبل از اینکه اخراج بشن، خودشون استعفا بدهند.