کارلوسِ سرکش!
قرارداد کارلوس کیروش با فدراسیون فوتبال نشان میدهد که این مربی پرتغالی که نتایج بسیار خوبی با تیم ملی ایران گرفته است، به بسیاری از بندهای رسمی مندرج در قرارداد خود پایبند نبوده است.
خبرگزاری میزان: کیروش در خوشبینانهترین حالت نصف سال را در خارج از ایران سپری میکند. مرخصیهای پیدرپی باعث شده همه باور کنند که سرمربی یک میلیون و چهارصد هزار یورویی تیم ملی فوتبال ایران، پروازیترین مربی تاریخ است.
خیلیها دوست دارند بدانند طبق قرارداد محکمی که آقای سرمربی با فدراسیون منعقد کرده او چه مدت از سال را به صورت قانونی میتواند به مرخصی برود. آیا در قرارداد کیروش ذکر شده که او میتواند هر وقت که دلش خواست به مرخصی برود؟ برای رسیدن به جواب این سوالها به قرارداد کیروش مراجعه کردیم. آنجا بود که یک واقعیت تلخ روشن شد. اینکه کیروش چند برابر حقی که دارد به مرخصی میرود. مطالعه قرارداد او حتی نشان میدهد که سرمربی تیم ملی ایران نه تنها بند مربوط به مرخصی، بلکه به بسیاری دیگر از بندهای قرارداد خود با فدراسیون فوتبال آنطور که باید پایبند نیست.
این گزارش به خوبی نشان خواهد داد که مدیران فوتبال ایران در تمام سالهای گذشته در مدیریت سرمربیای که سالانه ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار یورو فقط برای دستمزداش به جز آپشنهای دیگر قرارداد پرداختی دارند، چگونه عمل کردهاند!
بخش اول قرارداد کیروش با فدراسیون فوتبال به موضوع و استانداردهای نحوه همکاری اشاره دارد. طبق این بخش کیروش وظیفه دارد که تمام تلاش حرفهای و اخلاقی خود را با رعایت تمام قوانین مربوط به فیفا در جهت پیشرفت قابلیتهای تکنیکی و تاکتیکی تیم ملی و فوتبال ایران به کار گیرد.
از طرفی موظف است که گزارشهایی منظم و جامع درباره شرح فعالیتها و شرایط تیم ملی به مقامات فدراسیون ارائه بدهد. انتخاب اعضای کادر فنی، برنامهریزی، آمادهسازی و هدایت تکنیکی و تاکتیکی، نظارت و برنامه مدون تمرینی تیم ملی بزرگسالان طبق بند اول قرارداد از وظابف کیروش به حساب میآید. بخش اول قرارداد به خوبی نشان میدهد که کیروش باید گزارشهایی دورهای به فدراسیون از وقایع، اخبار، کمبودها و کاستیهایی که برای آماده سازی تیم ملی و همچنین شرحی تحلیلی در نقاط قوت و ضعفی که آماده سازی و موفقیت تیم را تضمین میکند ارائه بدهد.
نکته قابل تامل در بخش اول قرارداد کیروش که در شرایط کنونی پیرامون اجرایی شدن آن حرف و حدیث وجود دارد بند ششم این بخش است. در این بند به صراحت آمده است: «نظارت بر آماده سازی تکنیکی تیم ملی المپیک و تیم زیر ١٩ سالهها طبق برنامه ریزیهای فدراسیون فوتبال».
کیروش در طول مدت حضورش در ایران فقط در دو مقطع با تیم ملی المپیک ایران همکاری کوتاه داشته است. یک بار در زمانی که علیرضا منصوریان هدایت تیم را بر عهده داشت و آن فجایع تاریخی پیش آمد و تیم امید نتوانست به خاطر استفاده از بازیکن محروم با بازنده اعلام شدن مقابل عراق جواز حضور در المپیک را به دست بیاورد. بعدها، اما انتخاب نلو وینگادا هم با مشورت کیروش انجام شد، اما تیم امید با هدایت دوست کیروش بدترین نتایج تاریخ در بازیهای آسیایی گرفت.
بعد از اخراج وینگادا همکاری کیروش با تیم امید دوباره قطع شد. زمانی هم که محمد خاکپور هدایت تیم را بر عهده گرفت درگیریهای بسیار زیادی بین این دو نفر به وجود آمد. کیروش نه تنها روی کار تیم امید نظارت نکرد بلکه اختلافات او و کادر فنی تیم امید مشکلات بسیار زیادی را هم برای فوتبال ایران به وجد آورد. در تمام این سالها هم کسی یادش نمیآید که کیروش روی عملکرد تیم زیر ۱۹ سال نظارت داشته باشد و عملا هیچ تعامل و ارتباطی با این تیم نداشته است.
این در حالی است که در زمان عقد قرارداد او با فدراسیون فوتبال یکی از شعارهای علی کفاشیان و همکارانش این بود که کیروش روی کار تیمهای ملی پایه نظارت خواهد کرد و با برنامه ریزی تحولات اساسی در فوتبال ملی ایران در تمام ردههای سنی به وجود خواهد آورد. امروز، اما سالها از آن شعارها و وعدهها میگذرد. همه چیز در حد همان حرف باقی مانده است. نه کیروش درباره عدم پایبندی به این ماده از قراردادش حرف میزند و نه فدراسیون فوتبال.
بخش دوم قرارداد کی روش با فدراسیون به مدت زمان قراردادش با ارتباط دارد. این مربی پرتغالی تا آخرین روز جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه با فدراسیون فوتبال قرارداد دارد. اگر تیم ملی ایران نتواند در جام جهانی روسیه حضور پیدا کند فدراسیون فوتبال این حق را دارد که قرارداد را فسخ کند و همکاری کیروش زودتر از زمان مقرر با فوتبال ایران به پایان خود خواهد رسید.
با این حال در دو سال گذشته دو طرف بارها تا آستانه فسخ قرارداد هم پیش رفتند که هر بار این پیشنهاد از سوی کیروش مطرح شده است. او به خاطر مشکلات و درگیریهای مختلف بارها حرف از جدایی زده است. در قرارداد او به آمده است که اگر فدراسیون فوتبال بدون هیچ دلیلی قرارداد را فسخ کند کارلوس کیروش تمام مبالغ پیش از فسخ قرارداد را دریافت خواهد کرد و فدراسیون هم موظف است حقوق مقرری (۳۵۰ هزار یورو) سه ماه آینده این مربی پس از فسخ قرارداد را بر اساس جدول مقرری پرداخت کند. طبیعتا کیروش هم در صورتی که بخواهد قرارداد را فسخ کند باید خسارتی به فدراسیون فوتبال پرداخت کند.
طبیعتا اگر کیروش هم قصد فسخ یک طرفه قرارداد را داشته باشد باید به فدراسیون فوتبال یه ماه از مبلغ قراردادش را خسارت بدهد. با اینکه بارها طرفین به بهانههای مختلف تا آستانه اجرایی شدن این بند قرارداد پیش رفتند، در نهایت همه چیز ختم به خیر شد و کیروش هنوز سرمربی تیم ملی ایران است و بعید هم به نظر میرسد که تا مشخص شدن تکلیف حضور ایران در جام جهانی روسیه از تیم جدا شود.
کیروش به عنوان سرمربی تیم ملی ایران علاوه بر مسائل فنی و تاکتیمی و برنامهریزی تعهدات حرفهای دیگری هم دارد. بخش سوم قرارداد این وظایف را شرح میدهد. به طور مثال کیروش تعهد کرده که در جایگاه سرمربی تیم ملی در هیچ رویدادی شرکت نکند و به هیچ عنوان حرکتی نکند که بتوان آن را به هر شکل تبلیغ برای شخص خود یا نفع تبلیغاتی و سودآور هر شخص، شرکت یا نهاد دیگری تفسیر کرد مگر با موافقت کتبی فدراسیون فوتبال.
کیروش هم جنین موظف بوده که در هیچ مصاحبه یا کنفرانس خبری درباره مسائل فدراسیون فوتبال بدون موافقت کتبی و هماهنگی با روابط عمومی صحبت نکند. درباره این بند بارها و بارها کیروش به قرارداد پشت کرده است. شمار مصاحبههای تند او علیه ارکان فدراسیون، شرایط فوتبال ایران و مسئولان وزارت ورزش و جوانان در سالهای گذشته به قدری زیاد بوده که دیگر نمیتوان از آمار آن اطلاعات دقیقی نوشت. در زمانی که درگیری او با علیرضا اسدی هم به اوج خودش رسید، علی کفاشیان هر دو طرف را ممنوعالمصاحبه کرد، اما بعدها دوباره کیروش علیه اسدی موضع گرفت و جنگ لفظی او با دبیرکل سوژه رسانهها بود. دراینباره بعید به نظر میرسد که فدراسیون فوتبال برای مصاحبههای آتشین کیروش موافقتنامه کتبی صادر کرده باشد.
پس مشخص میشود که این مربی بارها و بارهابه این بند از قراردادش هم پشت کرده است. در این رابطه در قرارداد کیروش به عنوان مثال حتی به صراحت قید شده: «سرمربی موظف است قواعد فرهنگی اسلامی ایران را محترم شمارد. برای مثال خودداری از هرگونه اظهار نظر و عقیده توهین آمیز و تحقیرگونه و همچنین رعایت قوانین و مقررات ایران»
کیروش هم چنین متعهد است که با هیچ سازمان یا نهاد دیگری به غیر از فدراسیون فوتبال در طول مدت قرارداد قراردادی نبندد و مسئولیتی بر عهده نگیرد که به نظر میرسد این بند به خوبی رعایت شده است.
در بند چهارم بخش سوم آمده که سرمربی باید تمامی قواعد مربط به اسپانسرهایی که با فدراسیون قرارداد دارند را طبق توافقاتی که با فدراسیون کردهاند بپذیرد. البته این موارد شامل کفش ورزشکاران نمیشود و کیروش میتواند به سلیقه خودش کفش بازیکنان را از برند تجاری دیگری انتخاب کند. درباره این بند دو نکته وجود دارد. اول اینکه در تمام سالهای گذشته فدراسیون فوتبال نتوانسته البسه مناسبی را در اختیار تیمملی و شاگردان کیروش قرار دهد. مرد پرتغالی بارها و بارها نسیت به این موضوع اعتراض کرده و خواهان احترام گذاشتن به شان و منزلت تیم ملی شده است. اما فدراسیونیها هیچ وقت به حرفها و خواستههای حرفهای و منطقی او عمل نکردهاند. طبیعتا وقتی ساختار اجرایی در فوتبال ایران حرفهای نبوده، هیچ وقت همکاری درباره اینکه مدیران فوتبال ایران از یک برند خاص برای بازیکنان کفش تهیه کنند وجود نداشته است. پس بازیکنان تیم ملی همیشه خودشان کفشهای بازی خود را میخرند و استفاده میکنند.
درباره لباس، درست است که مشکلات زیادی وجود داشته اما کیروش به طور مثال در قرارداد قبلیاش حاضر نشد در مراسم رونمایی از پیراهن تیم ملی در جام جهانی حاضر شود. آن روزها کیروش مدعی بود که شرکت آل اشپورت باید به او مبلغ صدهزار دلار پول بدهد تا البسهای شرکت را استفاده کند. این موضوع تا زمانی که این پول به کیروش پرداخت نشد جنجالهای زیادی به راه انداخت و به محض اینکه آل اشپورت خواسته کیروش را بر آورده کرد دیگر خبری از اعتراض نبود. ضمن اینکه کی روش طبق قرارداد موظف بود به مراسم رونمایی از پیراهن تیم ملی برود، اما این کار را نکرد.
کیروش حق دارد هرچقدر دوست دارد به مرخصی برود؟ بدونشک جواب «نه» خواهد بود! منتهی سرمربی تیمملی این کار را انجام میدهد و در بین تمام مربیان تیمهای ملی دنیا از نظر مرخصی رفتن به نوعی رکورددار است! در بند هشتم بخش چهارم قرارداد نوشته شده کیروش به ازای هرسال از مدت قرارداد، میتواند ٦ هفته مرخصی داشته باشد؛ که البته این مرخصیها باید با هماهنگی رئیس فدراسیون و به گونهای برنامهریزی شود که به تعهداتش در مقابل تیمملی خدشهای وارد نکند! این درست همان نقطه کلیدی ماجرا است.
طبق قرارداد برنامهریزی مربوط به حضور و غیبت سرمربی باید به فدراسیون اعلام شود و توسط رئیس به صورت کتبی مورد موافقت قرار گیرد و نباید بدون علت موجه به تاخیر بیفتد یا معلق نگه داشته شود. غیبت سرمربی تیم ملی در تمرینات تیم هم باید به پشتوانه موافقت کتبی رییس فدراسیون و همراه با کسر مبلغی از دستمزد تعیینشده برای سرمربی باشد.
بهعنوان مثال کیروش یک بار از ٧ شهریور ماه ١٣٩٣ تا ١٩ مرداد ١٣٩٤ حدود ١٤٤ روز مرخصی را سپری کرده بود که چیزی حدود پنج ماه میشد! کیروش البته ٥٧ روز را هم همراه تیمملی در اردوهای خارج از کشور و البته مسابقات رسمی شرکت کرده بود که جمع این عدد را با ١٤٤ روز مرخصی کیروش به عدد شگفتانگیز ٢٠١ روز حضور در خارج از ایران میرسد!
در سال ۱۳۹۵ هم به جز سفرهای نسبتا زیاد ماههای ابتدایی، مرد پرتغالی در ٢٨ خرداد ١٣٩٥ بعد از درگیری با برانکو بر سر لغو اردو ارمنستان تیم ملی، قرار شد به مرخصی ٣ هفتهای برود اما غیبتاش بیش از شش هفته طول کشید و اواخر مرداد به ایران بازگشت! کیروش بعد از بازی ایران و سوریه در مقدماتی جامجهانی هم به دومین مرخصی طولانی مدت خود رفت و در تاریخ ٢٢ دیماه بعداز جنجالهای بسیار به ایران بازگشت و دوباره پس از چند روز حضور ایران را ترک کرد. در واقع از دی ماه گذشته تا به امروز هم کیروش مدام در حال رفت و امد بوده است.
نکته قابل توجه در قرارداد کیروش این است که غیبت غیر مجاز طولانی بیش از پنج مرتبه موجب فسخ قرارداد خواهد شد. اما تا کنون هیچ وقت اتفاق نیفتاده که کیروش بدون دلیل در ایران حضور نداشته باشد. او یا در ایران است، یا در ماموریت است و یا در مرخصی! اما مسئله قابل تامل اینجاست که این مربی به شکلی غیر معمول به مرخصی میرود!
قرارداد کیروش با فدراسیون نشان میدهد که او یکی از گرانترین مربیان فوتبال ملی جهان به حساب میآید اما باز هم تاکید میکنیم که هیچ کدام از مربیان تیمهای ملی فوتبال جهان به اندازه کی روش مرخصی نمیروند. درست است که تیم کیروش بهترین نتایج ممکن را گرفته است، اما حتی اگر تیم ملی برنامهای نداشته باشد طبق قرارداد باید در ایران حضور داشته باشد. با این وجود ضعف مدیریتی در فدراسیون فوتبال باعث شده او همیشه نقش آقابالاسر را برای مدیران داشته باشد. نتیجهاش هم این میشود که هر وقت اراده میکند به مرخصی میرود.
جدا از داستانهای مربوط به مرخصی، کیروش طبق مفاد بخش چهارم قراردادش تعهد دارد که با کمیتههای فنیوتوسعه فدراسیون فوتبال همکاری و ارتباط موثری داشته باشد. اما نکته قابل تامل این است که کیروش هیچ وقت حاضر نشده که چنین جلساتی را با اعضای کمیته فنی فدراسیون برگزار کند و حتی مقدمات انحلال این کمیتهها را با بی توجهی به آنها فراهم کرده است.
در قرارداد او با فدراسیون به صراحت ذکر شده که اگر کیروش به هر کدام از موارد ذکر شده در قرارداد پشت کند فدراسیون حق دارد که جریمهای حدود ۲۰ هزار دلار به ازای هر بند را برای او اعمال کند. کیروش همچنین باید از دو مربی ایرانی در کادر فنی اش استفاده کند.
امید نمازی، مجید صالح و علی کریمی سه مربی بودند که در مقاطع زمانی مختلف به کار کیروش اضافه شدهاند، اما هر کدام به دلایلی با کیروش قطع همکاری کردند و این بند از قرارداد هم آنطور که باید در طول مدت زمان حضور این مربی در ایران اجرایی نشد.
مارکار آقاجانیان البته در تمام این مدت در کنار تیم ملی به عنوان مربی فعالیت کرده بود و سال گذشته جواد نکونام به کادر فنی اضافه شده است. با گذشت زمان، ولی کیروش در اردوی دیماه تیمملی در امارات، تمام دستیاران و همکاران ایرانی خود را از کادر اخراج کرد و اینطور که معلوم است حالا حالاها قرار نیست آنها به تیم ملی بازگردند!
مهدی تاج و مدیران فدراسیون فوتبال اعلام کردهاند که در قرارداد کیروش به هیچ عنوان بندی وجود ندارد که حتما باید مربیان ایرانی در کادر او حضور داشته باشد. اما مسئله اساسی اینجاست!
زمانی که کی روش قراردادش را با فدراسیون تمدید کرد، علی کفاشیان و مدیران فدراسیون به صراحت اعلام کرده بودند که مربیان ایرانی هم در کادر او طبق توافق و قرارداد حضور خواهند داشت. منابع آگاه خبری در فدراسیون فوتبال هم به خبرنگار گروه ورزشی میزان اطلاع دادند که استفاده از مربیان ایرانی در قرارداد این مربی طبق بندی که اعلام شد وجود دارد.
حالا اگر حرفهای مهدی تاج را ملاک قرار دهیم، مدیران فدراسیون فوتبال باید به مردم و اهالی فوتبال جواب بدهند که چرا برخلاف وعدههای رسمی که داده بودند، بند استفاده از مربیان ایرانی در کادر فنی وجود ندارد! آنها چرا جزئیات ماده چهارم قرارداد کیروش را به صورتی شفاف به مردم اعلام نمیکنند؟ به هر صورت کیروش در پرورش مربی ایرانی هم آنطور که در مصاحبهها عنوان شده بود خوب عمل نکرد.
ارسال نظر