افراط در برتریخواهی، مشکل بزرگ علی دایی
٢٥ مهرماه ١٣٨٥ اولین تجربه مربیگری علی دایی بود. پس از جدایی غیرمنتظره «ورنر لورانت» آلمانی از سایپا، هدایت این تیم که در آن روزها در صدر جدول لیگ برتر ایران قرار داشت، به علی دایی رسید.
١٠ دی ٩٥
افراط در میل به پیروزی، ریشه اصلی این رفتارهای علی دایی است. فردی که همه او را نماد فوتبال ایران میدانند، همچنان تصور میکند یک بازیکن جوان است و باید با چنگ و دندان به دنبال گلزدن و برندهشدن باشد. این نوع تفکر زمینه حرکت به سمت برندهشدن به هر قیمتی است. همین تفکر باعث میشود دایی در کنار زمین با مربی حریف به مشاجره بپردازد، با هواداران تنش پیدا کند و با داوران در یک جدل همیشگی باشد. مطمئنا در بخشی از این موارد اختلاف حق با دایی است، اصولا ذات رقابت ورزشی چالشبرانگیز است، اما آیا قرار است دایی همیشه این چالشها را به دعوا تبدیل کند و در یک چالش ابدی باشد؟
فراموشکردن بزرگی
از شناسنامه فوتبال ایران همه انتظار بزرگمنشی دارند. همانطور که در نقش یک بزرگِ فوتبال ایران به دفاع از مسعود شجاعی و مهدی رحمتی میپردازد، در مناقشههایی که یک طرفش خودش است هم نگاهی از بالا داشته باشد. میتوان فهرست بلندبالایی از افرادی که دایی در این سالها با آنها دچار اختلاف شده و حتی وارد دعوا شده، تهیه کرد. از علی کریمی گرفته تا تمامی مدیرانش در پرسپولیس و تیم ملی. درگیری با داورها، بازیکنان، مربیان، مدیران و رسانهها در کارنامه فردی که همه بزرگیاش را قبول دارند، دیده میشود. اگر به تیتر روزنامههای ورزشی دیروز توجه شود، روزنامهها خیلی کم دایی را به باد انتقاد گرفتند. این در حالی است که اگر یک مربی دیگر آن «بلوا» را در اصفهان به پا میکرد، الان با سیل انتقادها روبهرو بود. مسئولان انضباطی هم حتی با ترسولرز از برخورد با مربی نفت تهران صحبت میکنند. واقعا همیشه حق با دایی نیست. همیشه تیم او تیم برتر میدان نیست. همیشه داورها به ضرر او نیستند.
نظر کاربران
بابا جمعش کنید.دایی دایی دایی؛این بابا همیشه همین بازیا را درمیاره؛پراز خشم وغرور.ولی بااون حرفتون موافقم که خدا یه جورایی هواشو داره وگرنه چه موقع که بازیکن بود چه حالا که مربیه هیچ موقع کاه هم بارش نبود این پاش به اون پاش میگه گوه نخور.فقط شانس شانس وشانس.کدوم شناسنامه فوتبال ایران.