شبکه های اجتماعی بلای جان ورزشکاران شده است
شبكههاي اجتماعي اين روزها بخشی جداييناپذير از زندگي مردم شده است.
عدم آشنايي با شبكههاي مجازي
هرچند برقراري ارتباط بين ورزشكاران محبوب و هوادارانشان ميتواند مزيتهاي خاص خودش را داشته باشد، اما نگاهي اجمالي به اتفاقات رخ داده براي ورزشكاران، در يكي دو سال اخير كه عامل اصلي آن همين شبكهها بوده است، نشان ميدهد كه معايب آن بيشتر از مزيتهاي آن است. اينكه شبكههاي اجتماعي به خودي خود پديدههاي بدي محسوب نميشوند، بر كسي پوشيده نيست اما متاسفانه عدم آشنايي با نحوه استفاده صحيح از اين پديده همهگير، گاهي مشكلات عديدهاي ايجاد ميكند و حتي گاهي منجر به بروز حواشي بسيار شديد و تاثيرگذار روي روند زندگي حرفهاي ورزشكاران ميشود. محروميت بازيكناني نظير محسن فروزان و سوشا مكاني از سوي كميته اخلاق فدراسيون فوتبال پس از انتشار برخي تصاوير در صفحات شخصي و رسميشان، نمونه بارز معضلاتي است كه همين شبكههاي اجتماعي عامل بروز آن بودند.
ستارگان دنيا چه ميكنند؟
اينها تنها گوشهاي از آسيبهاي اين شبكههاي اجتماعي در زندگي ورزشكاران در يكي دو سال اخير به شمار ميرود. آسيبهايي كه بدون شك دليل مهم و اصلي آن ناآشنايي و عدم حرفهايگري در استفاده از اين شبكههاي مجازي است. بیشتر ورزشكاران درجه يك خارجي نظير ليونل مسي، رافائل نادال، كريستيانو رونالدو، ديويد بكهام، مايكل شوماخر و خيلي ديگر از اين ورزشكاران در اينستاگرام صفحه رسمي دارند و اگر گاهي برخي رفتارهاي ناشايست كاربران ايراني زير پستهاي آنها را ناديده بگيريم، بیشتر دچار حواشي زيادي در استفاده از اين شبكهها نشدهاند. برای مثال کریستیانو رونالدو در يك روز شايد نزديك به چهار عكس جديد هم در فضای مجازی منتشر میکند اما به طور میانگین درصد بالایی از این تصاویر متعلق به تمریناتش است که تنها در یک یا دو کلمه هواداران خود را در جریان وضعیت خود میگذارد، يا دیگر ستاره جهان فوتبال یعنی، لیونل مسی که به مراتب حضور کمرنگتری نسبت به رقیب خود یعنی رونالدو در فضای مجازی دارد، نهایتا به پیروزی تیم خود در فلان بازی اشاره کند و تمام! اين در حالي است كه انتشار عكس از سوي ورزشكاران ايراني در اكثر مواقع حاشيههاي متعدد به همراه دارد و شايد به همين دليل است كه برخي از مربيان براي جلوگيري از ايجاد حاشيه و جنجال استفاد از اين قبيل شبكههاي اجتماعي را براي بازيكنانشان ممنوع كردهاند.
البته بايد به اين موضوع هم اشاره كرد كه برخي ورزشكاران استفاده از اين شبكهها را بر مبناي اصول حرفهاي در دستور كار قرار دارند و بعضا از اين بستر براي بيان برخي معضلات اجتماعي استفاده ميكنند. علي كريمي، مليپوش سابق تيم ملي فوتبال ايران كه اتفاقا از محبوبيت زيادي در بين ورزشدوستان بهرهمند است در اين گروه قرار دارد. نگاهي به مطالب منتشر شده از سوي علي كريمي در صفحه رسمياش نشان دهنده طرز فكر و شخصيت حرفهاي اين ورزشكار است. فردي كه بيش از آن كه به دنبال خودنمايي و بروز احساسات نامتعارف در صفحه رسمياش باشد، درگير دغدغههاي اجتماعي و بيان آن است.
آنها كه قيد شبكه مجازي را زدهاند
در اين بين ورزشكاراني هم هستند كه علاقه چنداني به استفاده از شبكههاي اجتماعي ندارند. امير غفور يكي از ورزشكاران به شمار ميرود كه در كل با اين قبيل فعاليتها مخالف است. او در اين باره به «قانون» ميگويد:«احساس ميكنم استفاده از شبكههاي مجازي به نوعي اعتيادآور است و از آنجايي كه كمتر كسي نحوه استفاده صحيح از آن را بلد است، ممكن است به بروز مشكل و حاشيه منجر شود.
به اعتقاد من نيازي نيست كه ما به اين شكل هوادارانمان را از وضعيت خود مطلع كنيم. خوشبختانه آنقدر تعداد رسانههاي جمعي زياد هست كه نيازي به رسانه فردي نباشد! من هيچوقت از اين شبكهها استفاده نكرده و نميكنم زيرا نيازي در انجام اين كار نميبينيم!». با تمام اين تفاسير و با استناد به اين مطلب كه شبكههاي اجتماعي و مجازي به ذات، پديدههاي ناهنجاري نيستند، بايد نگاهي دقيق، ريشهاي، و جامعهشناختي به معضلات ناشي از استفاده ورزشكاران و ديگر افراد محبوب جامعه از اين رسانههاي انفرادي داشت. نگاهي جامعهشناسانه كه بتواند دلايل اصلي ايجاد حواشي را نمايان كند و راه حلهاي اصولي را ارائه دهد.
ارسال نظر