ورزش سه: روابط بین بازیکنان و رسانه ها معمولا مبتنی بر اصول ساده ای بنا شده است. مطبوعات قبل از هر دیدار، از بازیکنان در رابطه با چالش پیش رو سوال می کنند و بازیکنان نیز معمولا با رویکرد مثبت در مورد اتفاقات پیش رو صحبت می کنند. در پایان بازی نیز احتمالا در مورد احساس بازیکنان از نتیجه حاصل شده و یا شاید عملکرد آنها در طول بازی سوال می شود.
به علت کمبود وقت، خستگی یا عدم تخصص افراد مشغول در رسانه ها، معمولا ما خیلی از احساسات واقعی بازیکنان بعد از آن تجربه خبردار نخواهیم شد. البته این موضوع را نمی توان تقصیر بازیکن و مصاحبه کننده دانست و شاید دلیل اصلی آن این است که "اندیشیدن" خیلی در فوتبال مورد استقبال و تشویق قرار نمی گیرد و به همین دلیل، ما به ندرت از واقعیت اتفاقاتی که توسط بازیکنان رخ می دهد آگاه می شویم.
در ذهن یک بازیکن، زمانی که باید بدن خود در زمانی کمتر از یک میلیون ثانیه در شرایطی قرار دهد که فضای مناسب را برای پیشروی خود ایجاد کند، چه چیزی می گذرد؟
برای تماشاگران که معمولا روی صندلی های ورزشگاه و یا در خانه مشغول تماشای مسابقه هستند، جالب است که بدانند چگونه یک بازیکن قادر به محاسبه زمان مناسب برای حرکت کردن در زمین است؟
دشوارترین قسمت کار یک بازیکن در لحظه تصمیم گیری، زمان بندی صحیح با فاصله مناسب است. با توجه به دیدگاههای معمولا غلط، به عنوان مثال برای تفسیر گل فوق العاده مسوت اوزیل به لوگودورتس، معمولا از کلیشه ها یا عبارات اغراق آمیز در توصیف استفاده می شود. شاید به علت توجه بیش از حد به کلیشه هاست است که معمولا بعد از درخشش یک بازیکن، دلایل آن از زبان خود او شنیده نمی شود.
بعد از خواندن یک اتوبیوگرافی (زندگینامه ای که توسط بازیکنان منتشر می شود) ۷۵ هزار کلمه ای، نکته ای که باعث تعجب ما می شود، این است که بدانیم فراتر از آمادگی بدنی، تکنیکی یا درک تاکتیکی، مسائل دیگری می تواند درخشش یک بازیکن در دنیای فوتبال را نسبت به دیگران متمایز کند.
روابط دوستانه، چالش های دوران بازیگری، دستاوردها و مجادلات می تواند یک بازیکن را تشویق به نگارش زندگینامه خود کند. البته در این حالات، همیشه موارد نادری نیز همانند آندره پیرلو دیده می شود که معروف به ارائه بازی هوشمندانه بود و بارها در مورد او گفته شد که هنگام پاس دادن، تصویری از فضای کلی زمین مسابقه را در ذهن دارد.
آندره پیرلو در این رابطه می گوید: "متوجه شدم که رازهایی در زمین مسابقه وجود دارد و می توان از طرق مختلفی بازی متفاوتی را ارائه کرد. با ترسیم یک چشم انداز بزرگ از زمین مسابقه و با توجه به اینکه وظیفه هافبک های کلاسیک، در موقعیت قرار دادن مهاجم بوده است، من به این نتیحه رسیدم که تمرکز خود را بر روی فضای ایجاد شده بین خودم و مقصد قرار دهم. معتقدم در این شرایط، هندسه بیشتر از تاکتیک در زمین کاربرد دارد."
دنیس برگکمپ، یک از ستارگانی که در زمره بازیکنان باهوش قرار می گرفت، معتقد است حضور مربیان مدرن و نوگرا در فوتبال روز دنیا، باعث شده دیگر بازیکنان کمتر خود را مجبور به استفاده از مغز خود در زمین بازی کنند و این شرایط به عدم اعتماد به نفس بازیکنان در استفاده از توانایی های فنی خود منجر می شود.
برگکمپ در این رابطه گفت: "بازیکنان دیگر خود را مجبور به استفاده از قدرت ذهنی نمی کنند زیرا همه چیز از پیش برای آنها مهیا شده است. در این شرایط، وقتی آنها با موقعیت جدیدی روبه رو می شوند، منتظرند تا کسی به آنها دستورالعملی دیگر ارائه دهد."
در سالهای جوانی، ون رونی از آن دسته بازیکنانی بود که فوتبال را به طور غریزی، شجاعانه و مبتنی بر فوتبال خیابانی ارائه می داد.
کاپیتان تیم ملی انگلیس و منچستریونایتد می گوید: "من شب قبل از هر مسابقه، از مسئول تدارکات تیم در مورد رنگ لباس یونایتد در بازی فردا سوال می کردم. به عنوان مثال اگر قرار بود پیراهن قرمز، شورت ورزشی سفید و یا جوراب سفید و یا مشکی بر تن کنیم، من شب قبل از مسابقه و هنگامی که آماده خوابیدن بودم، خودم را با همین ترکیب رنگی در حال درخشیدن یا گلزنی تصور می کردم.
حتی اگر نام این کار را رویاپردازی یا تجسم گرایی بگذارید، من هر شب این کار را انجام می دادم. زمانی که جوانتر بودم، کمی رویایی فکر می کردم و گلزنی از فاصله ۳۰ متری یا جاگذاشتن تمام بازیکنان حریف را در افکارم تجسم می کردم. از نظر من، این موضوع برای همه بازیکنان بزرگ رخ می دهد و به این دلیل که آنها این لحظات را از قبل در تصور خود دارند، می توانند سریع تر از دیگر بازیکنان در لحظات تاثیرگذار، واکنش نشان دهند. برای درخشیدن، یک بازیکن باید از موقعیت همه چیز باخبر باشد و ابعاد زمین را با دقت تماشا کند."
همانطور که بارها در تصاویر آهسته شده پرواز پرندگان مشاهده کرده ایم، بازیکنان فوتبال نیز بازی را همانند شات های پیوسته و متوالی از تحرک در زمین می پندارند. این تجربه در مورد همه بازیکنان به کرات دیده شده است.
ژاوی، فوق ستاره اسپانیایی باسلونا در سال ۲۰۱۱ در این خصوص گفت: "تمام تلاش من در طول بازی، بررسی کردن زمین و پیدا کردن فضاهای مناسب در آن است. مردمانی که تجربه بازی کردن ندارند از سختی یافتن فضاهای مناسب در فوتبال خبر ندارند. وظیفه من همانند بازی های کامپیوتری، تاکید بر کلمه فضاهای مناسب بود. مدافعان حریف در مقابل بودند و من باید موقعیت مناسب را پیدا کرده و پاس دقیق را ارسال می کردم".
توماس مولر، گلزن آلمانی بایرن مونیخ که در زمره آن دسته از بازیکنانی قرار دارد که بدون انجام کارهای اضافی، مصداق تصمیم گرفتن در لحظه است و بر خلاف ستارگانی مانند پیرلو و ژاوی، متخصص قرار گرفتن در شش قدم و قدرت تمام کنندگی بالا است، در مورد اهمیت قرار گرفتن در موقعیت صحیح و تایمینگ به موقع می گوید: "من متخصص قرار گرفتن در فضاهای مناسب درون محوطه جریمه هستم. هر بازیکن موفقی خصوصا در فاز تهاجمی، باید تصور صحیحی از فضا و زمانبندی داشته باشد.
البته داشتن این خصوصیت اتفاقی غیرقابل تصور نیست و اینگونه نیست که تنها ۲ یا ۳ نفر در کره زمین با این خصوصیت وجود داشته باشند. هر مهاجم گلزنی از اهمیت زمان بندی صحیح برای یافتن موقعیت مناسب در محوطه جریمه آگاه است. زیرا زمانی که شما شروع به دویدن می کنید، نه تنها برای خودتان ایجاد موقعیت می کنید، بلکه ممکن است فضا را برای هم تیمی خود نیز مهیا کنید."
با جورابهایی که تا مچ پایش پایین است و سطح فوتبالی که به نظر از دیگر هم تیمیهایش پایینتر است، توماس مولر هیچگاه نتوانسته توجهات به خود را مثل یک مهاجم جلب کند ولی در واقع، خلاف این موضوع حقیقت دارد. مهاجم بایرن مونیخ در مصاحبه با اولی هسه ، از اهمیت زمان بندی در فوتبال صحبت کرد . او پستش را نسبت به ژاوی و پیرلو متفاوت میداند و در حقیقت تخصص خود را حضور در محوطه جریمه معرفی میکند. در حقیقت او برای پست خود تعریف جدیدی ارائه میکند.
او گفت:" من فضاها را به خوبی تشخیص میدهم. هر بازیکن خوب و موفقی، مخصوصا در خط حمله به خوبی فضاها و زمان بندی را حس میکند. خیلی موضوع ویژه ای نیست که در دو یا سه بازیکن در جهان پیدا کنید. هر مهاجم بزرگی میداند که حمله یعنی زمان بندی بین بازیکنی که پاس میدهد و بازیکنی که به موقعیت مناسب میدود. این چیز جدیدی نیست.وقتی میدوید، همواره برای خودتان این کار را میکنید. گاهی هم برای اینکه فضا برای هم تیمیتان باز شود."
پس به همین دلیل است که بهترین بازیکنان اعصار مختلف فوتبال، درک و مشاهده بصری را عامل اصلی متمایز کردن خود از دیگر بازیکنان می دانند.
در این میان، شاید زیزو را بتوان نماینده نسل بازیکنان باهوش دنیای فوتبال دانست. توانایی های روانی او به عنوان یکی از بهترین بازیکنان همه ادوار، در مستند جذابی به نام "پرتره قرن 21"، به نمایش گذاشته شده است.
زیدان با اشاره به اینکه می توانست اتفاقات درون زمین را پیش بینی کند می گوید: "زمانی که بازیکن هم تیمی به من پاس می داد و حتی قبل از آنکه توپ را لمس کنم، حقیقتا می دانستم که چه اتفاقی رخ خواهد داد و اگر قرار بود گلزنی کنم، از قبل آن را حدس می زدم."
تا به حال میلیون ها کلمه در مورد فوتبال و بازیکنان گفته و نوشته شده است که بعضی از آنها ابعاد خوب و بعضی نقاط بد را جلوه داده است. اما زمانی که حتی برای یک لحظه از افکار ستارگان بزرگی مانند زیدان آگاه باشیم، باید اعتراف کرد که قدرت تصمیم گیری لحظه ای بازیکنان ستودنی بوده است.
منبع: گاردین
ارسال نظر