واقعیت تلخِ استقلال؛ قهر میکنم، پس هستم!
طلسم هفت ساله نقشجهان هم بالاخره شکست و شاگردان محرم نویدکیا همه امتیازهای دیدار با استقلال را به دست آوردند. آبیها که امیدوار بودند قهرمانی نیمفصل را جشن بگیرند، حالا حتی با احتمال سقوط به رده سوم جدول لیگ برتر روبهرو هستند.
روزنامه توسعه ایرانی: طلسم هفت ساله نقشجهان هم بالاخره شکست و شاگردان محرم نویدکیا همه امتیازهای دیدار با استقلال را به دست آوردند. آبیها که امیدوار بودند قهرمانی نیمفصل را جشن بگیرند، حالا حتی با احتمال سقوط به رده سوم جدول لیگ برتر روبهرو هستند. این سرنوشت تیمی است که در آن، کاپیتان وسط بازی و سرمربی در کنفرانس مطبوعاتی بعد از پایان بازی «قهر» میکند. استقلال به مردانی نیاز دارد که اهل ماندن و ساختن باشند اما کلیدیترین چهرههای این تیم، خیلی زود خودشان را از مهلکهها کنار میکشند و پای تیمشان نمیایستند. با این روحیه، اصلا نباید در انتظار یک پایان خوش برای استقلالیها بود.
اگر یک بار دیگر صحنه رقم خوردن گلهای سپاهان برابر استقلال را مرور کنید، تنها به یک نتیجه خواهید رسید. اینکه هیچکدام از این گلها، خاص و فوقالعاده نیستند و تنها به کمک غفلت دفاع و دروازهبان تیم به ثمر رسیدهاند. یک تیم جدی با ذهنیت «برنده» هرگز چنین گلهایی دریافت نمیکند اما تیمی که «بزرگتر» ندارد و از یک رهبر واقعی برای دیدارهای حساس برخوردار نیست، باید هم خوردن چنین گلهایی را تجربه کند. فقدان یک لیدر باتجربه برای متحد کردن استقلالیها در ترکیب این تیم کاملا احساس میشود.
وریا غفوری که کاپیتان تیم است و انتظار میرود در مواقع کلیدی اوضاع را به سود تیمش تغییر بدهد، وسط بازی قهر میکند و نه فقط از زمین، بلکه حتی از ورزشگاه بیرون میرود و محمود فکری که به عنوان سرمربی باید صبر و طمانینه زیادی به خرج بدهد، به محض روبهرو شدن با اولین انتقادها تصمیم میگیرد که سالن کنفرانس خبری را ترک کند و نشان بدهد که طاقت هیچ نوع سوالی را ندارد. این وضعیت این روزهای استقلال است. تیمی که حداقل تا میانههای فصل یک دروازهبان آماده و سرحال داشت اما حالا دیگر حتی از این ویژگی نیز برخوردار نیست.
به هم زدن کنفرانس مطبوعاتی و ترک جلسه به جای پاسخ دادن به خبرنگارها، برای کسی که دومین فصل سرمربیگری در لیگ برتر را پشت سر میگذارد، نه نشانه «اقتدار» است و نه حتی ذرهای برای هوادارها جذاب به نظر میرسد.
به هم زدن کنفرانس مطبوعاتی و ترک جلسه به جای پاسخ دادن به خبرنگارها، برای کسی که دومین فصل سرمربیگری در لیگ برتر را پشت سر میگذارد، نه نشانه «اقتدار» است و نه حتی ذرهای برای هوادارها جذاب به نظر میرسد. البته که فکری همیشه دوست داشته شبیه امیر قلعهنویی باشد و راه او را در استقلال ادامه بدهد اما نمیشود که او تنها با داشتن خصوصیات منفی ژنرال و فراموشکردن ویژگیهای مثبت او، تبدیل به قلعهنویی دیگری برای آبیها شود. اگر امیر گاهی در کنفرانسها دست به رفتارهای پرخاشگرانه میزد، در عوض تواناییهای فنیاش را هم در زمین نشان میداد.
او هنوز هم پرافتخارترین مربی ایرانی تاریخ لیگ برتر است و اگر در کنفرانس هم جنجال درست میکند، از این راه به عنوان یک بازی ذهنی برای کمک کردن به تیمش بهره میبرد. فکری اما قبل از آنکه خودش را به عنوان یک مربی فنی به اثبات برساند، مشغول پرخاشگری در بیرون زمین مسابقه است. او تمرکز را از تیمش گرفته و این موضوع در دیدارهای بزرگ، استقلال را به دردسر میاندازد. نیمفصل اول لیگ برتر برای تیم فکری در شرایطی تمام شده که آنها در بین پنج تیم بالای جدول موفق به شکست هیچ رقیبی نشدهاند. استقلال به فولاد و سپاهان باخته و به سختی از نفت آبادان و پرسپولیس امتیاز گرفته است. تصاحب تنها دو امتیاز از چهار بازی با تیمهای بالای جدولی، نشان میدهد که استقلال فکری هنوز تیم بازیهای بزرگ نیست و آمادگی ذهنی بردن در چنین دیدارهایی را ندارد.
«هر وقت میبریم، هیچ سوالی وجود ندارد اما هر وقت میبازیم، همه سوالها یادتان میافتد». واکنش فکری به پرسشهای کاملا «معمولی» خبرنگارها در کنفرانس مطبوعاتی پس از دیدار با سپاهان، فوقالعاده ناامیدکننده به نظر میرسد. انگار او از یاد برده که در چه موقعیتی قرار دارد و در جایگاه یک مربی، «بردن» نه یک لطف بزرگ به هوادارها و یک منت عمیق برای خبرنگارها، بلکه یک «وظیفه» برای او به شمار میرود. بد نیست اگر کمی از ارتفاعی که برای خودتان متصور شدهاید، پایین بیایید آقای فکری.
بد نیست به یاد بیاورید که این موقعیت، همانی است که برای رسیدن به آن حاضر بودید خانهتان را فوری و فوتی به «پول نقد» تبدیل کنید. این موقعیت، همیشه هم گیر نمیآید آقای مربی. شما خوششانس بودهاید که استراماچونی به آن شکل تیم را ترک کرده و فرهاد مجیدی هم عطای کار در استقلال را به لقایش بخشیده تا نام شما از آستین مدیران باشگاه بیرون بیاید. حتی بزرگترین مربیان تاریخ فوتبال هم پس از هر شکست، شماتت میشوند اما محمود فکری حاضر به شکستن بتی که در ذهن خودش از خودش ساخته نیست.
اگر این بت فرو نریزد و اگر فکری کمی هم صداهای مخالف را نشنود و از بازی با «دشمن فرضی» دست نکشد، پایان کار او در استقلال زودتر از آنچه فکرش را میکند از راه خواهد رسید. باختن به سپاهان، فقط شانس رسیدن به قهرمانی نیمفصل را از این تیم نگرفته، بلکه نشان داده آبیها به مراتب آسیبپذیرتر از تصویری هستند که جدول ردهبندی از آنها منعکس میکند!
نظر کاربران
مموتی رو نندازین بیرون خوب بلده کارکشته باری در بیاره و کیسه رو به روزهای اوجش برسونه باور کنید آب نیست وگرنه شناگر قابلیه .
ستاره سوم با کتری یادتون رفت؟
حالا هشتک بزنید چونی
افرین کاملا درسته و با اینکادر نتیجه حاصل نخواهد شد و ممکنه در اسیا فاجعه رخ بدهد سریع اقدام کنید
نسل قدیمی مربی ها امثال فرکی. ابراهیم زاده و.... رفتند این نسل جدید با هوادارها چیکار میکنند
پاسخ ها
ما پرسپولیسی ها از فکری حمایت میکنیم .همه را میخندونه .
این جناعت نه بزرگتر درستی دارن نه عقل شعور حسابی فقط منتظرن پرسپوبیس ببره یا قهرمان بشه دیگ برن سر همون حرفای تکراری
برو کشکتو بساب...