۱۰۸۸۰۶۵
۲ نظر
۵۰۰۶
۲ نظر
۵۰۰۶
پ

غیر گریه مگر کاری می‌شود کرد؟

پس از درگذشت علی انصاریان، دیگر تقریباً کسی نیست که بتواند بگوید «ویروس کرونا عزیزی را از من نگرفته». آخرین قربانی مشهور این جنگ جهانی بهداشتی یکساله را شاید با فوتبال، سینما، موسیقی و یا اجرای تلویزیونی بشناسیم؛ ولی «علی باتعصب» فراتر از تمام این کلیدواژه‌ها بود.

روزنامه ایران ورزشی: پس از درگذشت علی انصاریان، دیگر تقریباً کسی نیست که بتواند بگوید «ویروس کرونا عزیزی را از من نگرفته». آخرین قربانی مشهور این جنگ جهانی بهداشتی یکساله را شاید با فوتبال، سینما، موسیقی و یا اجرای تلویزیونی بشناسیم؛ ولی «علی باتعصب» فراتر از تمام این کلیدواژه‌ها بود. محبوبیت وی نیز هیچ‌گاه از جنس محبوبیت‌های پوشالی امروزی نبود که با عددبازی در فضای مجازی به هر لایق و نالایقی صدقه داده می‌شود؛ بلکه مانند الماسی بود که در اعماق خاک جایش امن بود؛ متعلق به گذشته و از جنس اصالت.

در فوتبالی که قرمز و آبی، پررنگ و کم‌رنگ، سال‌هاست جواب حرف را با سنگ می‌دهند، دشوار است یادآوری مردی که پیراهن ارتش سرخ را از تن درآورد و به جمع پسران آبی اضافه ‌شد اما به‌جای اینکه نزد پرسپولیسی‌ها منفور گردد، عزیز آبی‌دلان هم شد. با پیراهن آبی پای به شهرآورد می‌گذاشت و طرفداران تیم سابقش در کف‌زدن برای او با سکوهای تیم فعلی‌اش متحد می‌شدند. همانطور که زمانی خشونت توأم با آرامشش درون مستطیل سبز ترکیبی اعجاز‌انگیز می‌ساخت که همگان را به تعظیم و تحسین وادارد، روی آنتن نیز با خنده‌های همیشگی‌اش دلبری می‌کرد.

نوشتن از بخیه‌خوردن‌ها، پنالتی‌های زمینی‌اش که از هادی طباطبایی و محمد الدعایه تا اولیور کان را به دام می‌انداختند و حاشیه‌های تمام‌ناشدنی‌ شادروان علی انصاریان، کاری است که دیگران بارها انجام دادند و خواندن هر باره این‌ها، دل‌های ما را به رنج می‌آورد اما ارزنده‌ترین یادگار ۸ ابدی نه برای یک ورزش یا یک هنر، بلکه برای یک جامعه است؛ عشق و غیرت صادقانه وی.

در دورانی که هنوز در چشم بودن و به ‌اصطلاح، سلبریتی شدن با نمایش‌های توخالی مجازی هنوز رایج نشده بود، علی انصاریان با حائل کردن سرش میان توپ و‌ مهاجم حریف این راه را می‌پیمود. از زمین‌های خاکی به سطح اول فوتبال ایران رسیدن، شاید یک کلیشه تکراری باشد؛ ولی حقیقت قصه علی انصاریان است؛ حقیقتی که به او کمک کرد تا ارزش آنچه به‌دست آورده را بداند و با جان و قلبش از آن محافظت کند، تا «علی باتعصب» فوتبال ایران لقب گیرد. عشق انصاریان به پیراهن ورزشی اما تنها سایه‌ای بود از عشق وصف‌نشدنی‌اش به مادر. صرف‌نظر کردن از تجربه شیرین ازدواج برای زندگی در کنار مادر، تصمیمی نیست که بتوان آن را به سادگی گرفت؛ مگر اینکه از ته دل طعم دلچسب عشق را چشیده باشی.

زنده‌یاد انصاریان دعا می‌کرد که قبل از مادرش دار‌فانی را ترک کند اما کاش خدایی که می‌دید، لااقل به این زودی چنین دعایی را مستجاب نمی‌کرد. کاش خدایی که از بالا می‌دید، می‌گذاشت به مو برسد؛ ولی پاره نشود. کاش افسوس تنها شدن را بر قلب ننه‌علی نمی‌گذاشت؛ آن هم در روزی به میمنت روز مادر. گویا ما با همین کاش‌ها زندگی می‌کنیم. ما سال‌هاست که با افسوس‌ها زندگی می‌کنیم اما برای ما سخت‌تر هم می‌شود؛ چرا که پس از علی انصاریان، گویا باید بدون خنده زندگی کردن را هم از بر باشیم. دل و دماغی نمانده؛ جز برای اینکه با طاقتی به سر آمده از خدا بخواهیم «کاش علی باتعصب آخرین نفر باشد».

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • واکسن

    خدا رحمتش کنه،روحش شاد،یک مرد خندان وصادق و دوست داشتنی که با همه خوب بود ،حیف و صد حیف که در اثر بی لیاقتی مسولین در تاخیر خرید واکسن چنین گلهایی را از دست دادیم

  • امین هستم

    علی جان روحت شاد

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج