مصائب سریالهای دنبالدار
فیلمبرداری فصل سوم از سریال تلویزیونی ستایش، در حالی آغاز شد که چند بازیگر نقش اصلی این سریال دیگر در آن حضور ندارند! تلویزیون معمولاً بعد از پایان پخش هر مجموعه تلویزیونی موفق سراغ تولید فصلهای بعدی آن میرود، اقدامی که غالباً با شکست روبهرو میشود.
روزنامه ایران - پارسا احمدی: فیلمبرداری فصل سوم از سریال تلویزیونی ستایش، در حالی آغاز شد که چند بازیگر نقش اصلی این سریال دیگر در آن حضور ندارند! تلویزیون معمولاً بعد از پایان پخش هر مجموعه تلویزیونی موفق سراغ تولید فصلهای بعدی آن میرود، اقدامی که غالباً با شکست روبهرو میشود.
داستان تولد سریال
پیش از جنگ جهانی دوم یعنی در سال 1939 بود که BBC تصمیم گرفت نخستین سریال رادیویی را بر اساس یک رمان تولید و پخش کند. 14 سال بعد و در سال 1953 نخستین سریال تلویزیونی از BBC پخش شد. آن هم در شرایطی که بهخاطر شرایط تکنولوژیکی آن زمان امکان ضبط تصاویر تلویزیونی وجود نداشت و هنرپیشههای سریال مجبور بودند بهصورت زنده در یک استودیوی کوچک، نمایش تلویزیونی را اجرا کنند و تلویزیون هم آن را بهصورت زنده پخش کند. نخستین سریال تلویزیونی در انگلیس بر اساس داستانی از چارلز دیکنز ساخته شد و از این طریق نقش ادبیات و درام غنی در پیشبرد سریالهای تلویزیونی از همان روزهای اول به نمایش گذاشته شد.
یک دهه بعد یعنی از 1960 به بعد امکان ضبط سریالها فراهم شد و از آن به بعد بود که میزان تولید سریال افزایش یافت و مجموعههای تلویزیونی در قالب چندین قسمت تولید و پخش میشدند. در همین سالها بود که در آنسوی اقیانوس اطلس، شبکه تلویزیونی CBS امریکا سریال «Gunsmoke» را تولید کرد، سریالی وسترن، درباره یک کلانتر به نام «مت دیلون» که هر روز با کابویهای قانون شکن سروکار دارد. پخش نخستین قسمت از این سریال از سال 1955 آغاز شد و تا 20 سال بعد یعنی 1975 ادامه یافت. این سریال هنوز هم یکی از طولانیترین سریالهای تلویزیونی است که در دنیا ساخته شده است.
وقتی ما شکست میخوریم
با راهاندازی سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران در سال 1345 (1966)، امکان تولید سریالهای تلویزیونی در ایران فراهم شد. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57، حدود 60 مجموعه تلویزیونی، شامل سریالهای درام و همچنین مجموعههای کوتاه طنز در رادیو و تلویزیون ملی ساخته شد. در این میان نمیتوان از سریالهایی چون «خانه قمر خانم»، «سرکار استوار»، «دایی جان ناپلئون»، «ایتالیا ایتالیا»، «اختاپوس» و «مراد برقی» بهعنوان مجموعههایی بسیار موفق با مخاطبانی میلیونی تولید شده -در سالهای پیش از انقلاب -غافل شد؛ مجموعههایی که ساخت نسخههای سینمایی از آنها بواسطه موفقیتی بود که در تلویزیون داشتند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و از رونق افتادن سینما رفتن، بازار داغ سریالهای تلویزیونی به وجود آمد. در دهه شصت، سریالهای ایرانی با رقبای جدی از آسیای شرقی مواجه شدند. در این سالها بهخاطر شرایط اجتماعی ناشی از جنگ تحمیلی، سازمان صداوسیما محصولات شبکه تلویزیون ملی ژاپن «NHK» را که در آنها مفاهیم ساده زیستی و مقاومت دربرابر مشکلات را داشت برای پخش انتخاب کرد.
مجموعه بلند «اوشین» که با نام «سالهای دور از خانه» در ایران معرفی شد اما مردم ایران آن را با نام اصلیاش «اوشین» صدا میزدند. این سریال از سال 65 تا 67 برای نخستین بار از تلویزیون پخش شد و بعد از آن بارها بازپخش شده است. در همان دهه نخستین تلاش برای ساخت سریال دنبالهدار ایرانی شکل گرفت. سریال «آیینه» در سه فصل از سال 1364 تا 1366 تولید شد. آیینه مجموعهای از بهترین بازیگران تلویزیونی آن سالها را جمع کرده بود و در هر قسمت داستانهای سادهای درباره روابط اجتماعی را بیان میکرد. با وجود اینکه فصل اول این سریال با استقبال خوبی روبهرو شد، در دو فصل بعد با نزول کیفیت سریال از میزان بینندگان آن کاسته شد. این نخستین شکست در تولید سریالهای چند فصلی در تلویزیون بود.
شکستها ادامه دارد
در دهه هفتاد، بیژن بیرنگ و مسعود رسام، یک تیم موفق سریالسازی را تشکیل داده بودند. البته ضلع سوم این موفقیت خانواده «رجبی» بود که منزلشان را برای تولید سریالهای تلویزیونی اجاره میدادند. لوکیشنی که در آن «همسران» و «خانه سبز» ساخته شد. سریال خانه سبز در سال 1375 تولید شد. سریال آنقدر گل کرد که همه موفقیتهای قبلی خسروشکیبایی در سینما را تحت تأثیر خودش قرار داد. مردم این بازیگر فقید را در نقش«رضا» که یک وکیل و پدری دلسوز بود، بسیار دوست داشتند. یک دهه بعد از پخش خانه سبز، سری دوم این سریال با نام «سرزمین سبز» تولید شد، سریالی که در عمل شکست خورد و نتوانست موفقیت «خانه سبز» را تکرار کند.
نگاهی به مجموعههای شکست خورده ایرانی نشان میدهد که معمولاً در تولیدات تلویزیونی صداوسیما، فاصله کیفیت ساخت و استقبال ببیندگان از سریالها از فصل اول تا فصل دوم دارای یک شکاف بزرگ میشود. همان طور که امرالله احمدجو بعد از ساخت «روزی روزگاری» سراغ «تفنگ سرپر» رفت و شکست خورد. یا علی شاه حاتمی بعد از موفقیت «خوش رکاب» سراغ ساخت «خوش غیرت» رفت و با شکست روبهرو شد. یا حسن هدایت، وقتی سریال موفق پلیسی «کارآگاه علوی» را ساخت بهدنبال ساخت مجموعه دوم و سوم این سریال رفت و حتی نسخه سینمایی آن «آخرین بندر» را ساخت و شکست خورد. در سالهای اخیر هم مجموعههای طنز «زیر آسمان شهر»، «درحاشیه» و «مرد هزار چهره» به تولید فصلهای بعدی رسیدند و آنها هم هرگز نتوانستند موفقیت فصلهای اول خود را تکرار کنند.
سعید سلطانی که با تولید مجموعه «پس از باران» نشان داد که میداند چطور برای بینندههای تلویزیون قصه تعریف کند، «ستایش» را با داستانی عاشقانه از دهه شصت شروع کرد. فصل اول ستایش موفق بود و همین باعث شد تا فصل دوم آن که «ستایش۲» نامیده شد نیز تولید شود. اگرچه سریال «ستایش» در فصل دوم با افت چشمگیری روبهرو شد ولی باز هم حضور «داریوش ارجمند» و کاراکتر «حشمت فردوس» که تکیه کلام «اُفتاد» را باب کرده بود، سریال را تاپایان فصل کشاند. سلطانی اکنون در غیاب «رامسین کبریتی» که به ترکیه مهاجرت کرده و با «GEM» همکاری دارد و «حدیث میرامینی» که گفته نمیتواند در سریال بازی کند، جلوی دوربین برده است. فاصله زیاد میان تولید فصل دوم «ستایش» در سال ۹۲ و آغاز فیلمبرداری فصل سه در ۹۷ امکان موفقیت سریال را از هماکنون در هالهای از ابهام فرو برده است. زیرا در این بین حتی وفادارترین بینندههای تلویزیون خط داستانی سریال را گم کردهاند و آماده کردن ذهن بیننده برای دنبال کردن فصل سوم سخت میشود.
فقط یک استثنا داریم
زمانی که صحبت از سریالهای دنبالهدار ایرانی میشود باید به یک استثنا هم اشاره کرد. «پایتخت» بلندترین سریال دنبالهدار ایرانی که تا امروز پنج فصل از آن تولید شده و عوامل سریال از تمایلشان برای ساخت سری ششم نیز خبردادهاند، متفاوتترین سریال دنبالهدار ایرانی است. در ۵ فصل پایتخت که از شبکه اول سیما پخش شده است، داستانهای متعددی از زندگی یک خانواده مازندرانی روایت شده است.
پایتخت ۵
داستان این سریال در فصل اول به مهاجرت این خانواده به تهران پرداخت و انتخاب نام «پایتخت» هم اشاره به اتفاقاتی داشت که برای این خانواده در تهران رخ میداد. درباره موفقیت سریال پایتخت باید به نکتهای که در ابتدای این گزارش به آن اشاره کردیم بازگردیم و آن توجه به متن خوب و درام قوی است. چیزی که سیروس مقدم و محسن تنابنده آن را در تولید سریال مد نظر قرار دادهاند. مشکل بزرگ سریال سازهای ایرانی همین یک نکته ظریف است، آنها نمیتوانند مانند «شهرزاد» باشند که یک داستان را برای هزارو یک شب نقل کند.
نظر کاربران
بابا مردم ماهواره دیدن به این سریالا دیگه روی خوش نشون نمیدن.یکم بروز تر باشید
افت سریال شهرزاد در فصل دوم و سوم اون محسوسه
هر کسی یه سلیقهای داره ولی من خیلی وقته سریال ندیدم. خارجی چرا ولی داخلی نه .آخه خیلی کنده
پاسخ ها
مثلا همین آنام آبکی دیگه واقعا حوصله سر بر شده لاکپشتی میره جلو
درحاشیه یکش افتضاح بود فصل دو یکمی یهتر بود پایتخت اکثرا خوبه ،ستایش یکش تا وسطاش خوب بود فصل دومش آشغالی بیش نبود
منه نسل جوون وقتی سریالایی مثل لاست یا گیم آف ترونز رو میبینم دیگه تمایلی به دیدن سریالایی امثال ستایش با بازی های آبکی و گریم های سطح پایین ندارم
پایتخت رو دیدم انصافا بهتر از بقیه اس
ولی هیچوقت فیلم و سریال ایرانی نگاه نمیکنم
وقتم ارزش داره
فقط سریال خارجی