فیلم «ریسمان خیالی»؛ یک تقابل خاص در دنیای پرفریب «مُد»
کاراکتر مرکزی «Phantom Thread» (یا «ریسمان خیالی») فیلم تازه و جنایی- اجتماعی پال تامس اندرسون سینماگر۴۷ ساله متولد ایالت کالیفرنیا امریکا، یک طراح لباس و مد میانسال به نام رینولدز وودکاک و مردی است که بهنظر میآید همه چیز را در اختیار دارد.
اسکار تازهای در راه نیست
دیلوییس که چندی پیش اعلام بازنشستگی کرد و این آخرین فیلم او است در ۳۰ سال اخیر آنقدر در نقشهایی به کل متفاوت با خود ظاهر شده که فرو رفتنش در قالب مردی شبیه به خویش در «Phantom Thread» برای او یک تنوع و اتفاقی تازه به شمار میآید. وی در این فیلم به جای تلاش برای غیربریتانیایی بودن، آنچه را هست به نمایش میگذارد و با اینکه یک بار دیگر در ایفای نقش خود موفق است و برای جایزه گلدن گلاب بهترین بازیگر دراماتیک نقش اول مرد کاندیدا شده اما هدف و امید اصلی او که تصاحب چهارمین جایزه اسکار عمر سراپا افتخارش است، با این فیلم حاصل نمیآید. وودکاک با آلما صاحب مراوداتی میشود و بدیهی است که از او در کارهای هنریاش استفاده کند و نگاهش به وی همانی باشد که به صدها فرد واجد شرایط دیگر در دنیای تبلیغاتی و پرفریب مد و هنر بوده است. اما مسیر داستان به ما گوشزد میکند چیزهای دیگری در کمین است و ما با یک فیلم تریلر (دلهرهآور) آلفرد هیچکاکی با مشخصههای دهه ۱۹۵۰ مواجه هستیم. اینجا است که تصورات مربوط به «سرگیجه» شاهکار سال ۱۹۵۸ هیچکاک یا فیلم «Pygmalion» به ذهن میآیند.
یک همراه ابدی
بدیهی است که آلما درصدد نهایت بهرهبرداری از شرایط برتر رینولدز وودکاک باشد زیرا او برخلاف این زن خدمتکار همهچیز دارد. درست است که گاهی حرفهای این دو نفر به مجادله هم کشیده میشود اما رینولدز حتی حاضر نیست توصیههای مشفقانه را بشنود و اطاعت محض را میخواهد و آلما نمیخواهد با زیرپا گذاشتن این اصل چیزهایی را از دست بدهد که برای تصاحب آن برنامهریزی کرده است. در این میان خواهر رینولدز هم که سیریل (لزلی منویل) نامیده میشود، سهمی اساسی را برعهده دارد زیرا مشاور و همکار نزدیک و همراه ابدی وی است و رینولدز هرگز از او و البته روح مادر فقیدش جدا نیست. این زن (سیریل) بیشباهت به کاراکتر زن بد طینت خانهدار در «ربهکا» یکی از بهترین فیلمهای نیمه اول دهه ۱۹۴۰ هیچکاک نیست و چشمهای لیزرآسا و نگاه نافذ منویل در این نقش همانی است که فیلم اندرسون میطلبد.
انواع امکانات
اندرسون حتی مدیریت فیلمبرداری را نیز شخصاً انجام داده و دوربین او فضا را بهگونهای میشکافد که برای نشان دادن مقدمات ورود بریتانیا به دنیای مد و نمایش در دهه ۱۹۵۰ مورد نیاز است. کاراکتر وودکاک او نیز یک برداشت آزاد از شماری از طراحان لباس و مد بریتانیا در آن عصر همچون چارلز جیمز است. در عین حال وودکاک به فراخور نامش سرسختتر و انعطافناپذیرتر از بسیاری از طراحان لباس و مد است و در نتیجه این سؤال پیوسته قوت بیشتری مییابد که آیا وودکاک با چنان قدرتی توانایی مطیع ساختن آلما را دارد یا آلما بازی را به سود خود برمیگرداند و این تقابل خاص، بنیان و اساس فیلم جدید اندرسون است. برای کامل شدن این تصویر اندرسون و همکارانش از انواع امکانات تصویری و نمادها و نشانهها بهره میگیرند.
متفاوت با بقیه
اندرسون که اقسام کارها و ایدههای تند و ملایم را در فیلمهای قبلیاش (شامل «مگنولیا»، «خون به پا خواهد شد» و «Inherent Vice») به کار گرفته بود، اینجا به سبک و سیاق فیلم «استاد» (محصول 2012) از حضور و زندگی یک مرد اعیان صفت اما پوچگرا یاد میکند و مردی که با وجود حضور و زندگی در میان جمعی پرشمار و عجین بودن با دنیای مد و ارتباطات، عملاً قادر و مایل به برقراری ارتباطهای طولانی مدت نیست و آدمها هنوز ورود نکرده به دنیای او میروند زیرا وی اصراری بر حفظ شان ندارد.
مشخصات فيلم
عنوان : «ریسمان خیالی»
محصول: کمپانیهای فوکاس فیچرز و آنا پورنا
تهیه کنندگان: جووانا سلار، مگان گلیسون، دانییل لوپی، آدام سامنر و پیتر هسلاپ
سناریست، کارگردان و مدیر فیلمبرداری: پال تامس اندرسون
تدوینگر: دیلان تچینور
موسیقی متن: جانی گرین وود
طول مدت: 130 دقیقه
بازیگران: دانییل دی لوییس، ویکی کریپس، لزلی منویل، کامیلا راترفورد، جینا مک کی، برایان گلیسون، هرییت سنسوم هریس و لوییزا ریچتر.
ارسال نظر