هیهات؛ جدیدترین فیلم عاشورایی سینمای ایران
درباره تنها فیلم عاشورایی بیستسال اخیر سینمای ایران؛ که با نگاهی تمثیلی به مفاهیم عاشورایی راهی نو پیش پای روایات مذهبی در سینما باز میکند: هیهات
از این گذشته؛ باید این نکته را گفت که هیهات فیلم تهیهکننده است. یعنی فیلم محمدرضا شفیعی.
تهیه کنندهای که نگاه به روند و استمرار کارهایش علایق و سلایق سینمایی و البته مذهبی- ایدئولوژیک او را عیان میکند. فیلم دقیقا در راستای سلیقه اوست که در کارنامهاش آشکار است؛ و البته فیلمی حرفهای است که تمام سازوکارهای حرفهای را به خدمت گرفته تا تهیهکننده فیلمی را که دلش میخواسته به دست آورد. از اینروست که با اینکه هیهات را چهار کارگردان جوان با تمام جاهطلبیهای هر کارگردان جوان و تازه کار دیگری کارگردانی کردهاند، اما، در فیلم از امضای شخصی کارگردانان خبری نیست؛ با اینکه از این نظر که در هیهات کارگردانهای هر اپیزود نویسنده قسمت خودشان هستند، دست آنها برای بیانی شخصیتر در راستای علایق و سلایقشان و یا به عبارت بهتر امضای فردی باز بوده است. بهخصوص که هر چهار کارگردان پشت دوربین هیهات در یکی دوسال اخیر فیلمهای خودشان را اکران کردهاند و تماشاگر تفاوت نگاه و سلیقه بصری و روایی آنان را میتواند به خوبی درک کند...
هیهات یک فیلم اپیزودیک است؛ کههادی نائیجی، دانش اقباشاوی، روحالله حجازی وهادی مقدم دوست آن را کارگردانی کرده اند. فیلمی حماسی با مضامین مذهبی و عاشورایی؛ و به همان نسبت ارزشمند. ارزشمند از این نظر که چهار فیلمساز جوان تصمیم گرفتهاند با محوریت عاشورا فیلم بسازند.
درباره هیهات باید حتما و حتما این نکته را عنوان کرد که این فیلم چهار اپیزودی برای هر نوع تماشاگری با هر نگاه و دیدگاه و سلیقهای چیزی برای ارایه دادن دارد؛ و بهانهای برای لذت بردن. به قول منتقدی عزیز: تماشاگری که بعد ایثار در عاشورا برایش برجستهتر است دنبال اپیزودی دراینباره میرود و مخاطب مفهومی چون عزت نفس به سراغ اپیزود سید روحالله حجازی میرود. مخاطبی که دنبال شهادت و آگاهی بخشی از نوع زینبی است به سراغ اپیزودهادی مقدم دوست میرود و کسانی که دنبال توسل و عشق به اهل بیت(ع) هستند به سراغ اپیزودهادی ناییجی میروند...
روایت اول: آشیان بر قله بلند خیال هادی ناییجی در روایت اول سرخوردگی یک پسر را نقطه آغاز درام قرار میدهد؛ پسری که نتوانسته آرزوی مادرش را برای رفتن به کربلا برآورده کند و حالا که مادر دارد میمیرد، از کاروانی که درحال انتقال ضریح جدید حرم امام حسین(ع) به کربلاست و در مسیر طولانیش به نزدیک ده آنها رسیده، درخواست میکند وارد روستای آنها شوند تا مادر زمینگیر او آن ضریح را زیارت کرده و به حسرت دیرینهاش پایان دهد.
هادی ناییجی کارگردان این اپیزود در یادداشتی که درباره این بخش از هیهات نوشته و آن را «به نام خدای حسین» آغاز کرده؛ مینویسد: روحیه کنار هم بودن و دلسپردن به یک موضوع سابقه پررنگی بر پهنه ایران عزیز ندارد و موفقیتهای بیشمار این سرزمین در گرو رشادتهای فردی به بار نشسته است؛ فارغ از کم بسیاری بضاعت هنریم، در کنار سه کارگردان با سابقه سینمای ایران به زیارت همیشه جاوید تاریخ، کربلا بار یافتم و بر ضریح از خود گذشتگی بوسه زدم. امید آنکه هیهات بر قله بلند خیال زائران سینمای ایران آشیانهای بسازد.
روایت دوم: میدان مین در کربلا!
اپیزود دوم هیهات را دانش اقباشاوی ساخته؛ کارگردانی که سال پیش تاج محل را به کارگردانی او دیده و فهمیده بودیم کارگردان بااستعدادی است. اقباشاوی در روایت دوم برخلاف ناییجی کمتر متکی است به متنی کلاسیک؛ اگرچه به دلیل ارجاعات فرامتنی به کهنالگوها و ورود نشانههای بینامتنی روایت عاشورا به کار، به نظر روایت کلاسیک برای انتقال مفهوم مناسبتر بود. دانش اقباشاوی در این اپیزود داستان بهرام با بازی حمید فرخنژاد را روایت میکند؛ داستان جانبازی که میخواهد به زیارت کربلا برود، اما در منطقهای که او زندگی میکند، مردم مشکل آب دارند و راه رود هم باز نمیشود، چون در مسیر رود، میدان مین است. اقباشاوی در ادامه نشان میدهد که بهرام به جای رفتن به کربلا با ماشین سنگین لایروبی به میدان مین میزند و درنهایت پس از انفجارهای مکرر آب را در نهر جاری میکند...
در این روایت دانش اقباشاوی مضامین دینی یا عاشورایی را نه در سطح روایت، که در لایههای زیرین قصه ارایه میدهد؛ روایتی در قالب ظاهر سینمای دفاع مقدس و جنگ؛ که خودش نوع روایت این اپیزود را چنین توضیح میدهد: دو مسأله از ابتدا برایم به شکل قطعی درآمد که درحال و هوایی کار کنم که به آن آشنایی دارم و مسأله دیگر اینکه با توجه به اینکه عاشورا ابعاد و مفاهیم مختلفی دارد بیشتر دوست داشتم تا درباره ایثار فیلم بسازم.
دانش اقباشاوی در یادداشتی درباره اپیزود خودش گفته: لطف خدا باید شامل حالتان شود تا بتوانید از ایمان، تقوا، شجاعت، ایثار، شهادت و دیگر خوبیها،قصه بگویید. پس شاکر پروردگار و دعاگوی رفقا و همراهانمان در به نتیجه رسیدن هیهات» هستم، چرا که همگان میدانند فرهنگ عاشورا فرهنگ خوبیهاست. و ما چه خوشبخت بودیم که فیلمی ساختیم درباره خوبیها.
روایت سوم: سرزمین رازهای نهفته در خاک
اپیزود سوم هیهات را روحالله حجازی ساخته. شاید پرکارترین، آشناترین و البته تحسین شدهترین چهره جمع چهار نفره کارگردانان این فیلم؛ که البته در این فیلم کمترین نشانی از حجازی آقا و خانم میم و مرگ ماهی و دیگر فیلمهایش ندارد. این کارگردان در این روایت از هیهات بیشتر سراغ تصویرکردن تبعات اجتماعی جنگ در عراق رفته است؛ از طریق روایت داستان دختر بچهای به نام آلا؛ که میخواهد راهِ پدر شهیدش را ادامه بدهد و با ساخت مُهر نماز کسب درآمد کند...
اپیزود روحالله حجازی اگر چه نه فیلمنامهاش از خصوصیات فیلمهای سابق او چندان بهرهای برده و نه سبک بصری خاصی را شاهدیم؛ و حتی گفته شده که روایت او از یک پایانبندی قاطع و ضربهدار هم بیبهره است، اما، به خاطر تلاش در جهت استفاده صحیح از مضامین دینی و عاشورایی در لایههای اصلی فیلم روایتی شده معصومانه؛ با ساختار بصری خاص و زیبا- و حتی میشود گفت نمابندیهای زیباتر در قیاس با اپیزودهای دیگر- و نیز پرداخت وجوه کمتربیانشده تبعات اجتماعی جنگ در عراق.
روایت چهارم: اینستاگرام علیه داعش!
و میرسیم به اپیزودهادی مقدمدوست؛ داستانی درباره نرگس؛ همسر یک پزشک ایرانی شاغل در عراق و یا به عبارت بهتر مدافع حرم؛ که با استفاده از ابزار ارتباطی مجازی روز به همسرش که پزشک مستقر در عراق است، کمک میکند تا خطبه حضرت زینب را برای داعش پخش کند. روایتی که به دلیل ظاهرش که به دلیل استفاده مقدمدوست از تلگرام و اینستاگرام و فیلمهای موبایلی شکل گرفته، دارای شمایل مدرنتری به نسبت اپیزودهای دیگر به نظر میرسد.
هادی مقدمدوست میگوید: در زمان جنگ ایران و عراق هم بین نیروهای ایرانی و برخی عراقیها اخوت وجود داشت، اما پس از سقوط صدام و در جنگ با داعش؛ این اخوت امکان ظهور و بروز بیشتری پیدا کرد. اصلا از گذشته بهخصوص در شهرهای مذهبی عراق بسیاری ایرانیها یا عراقی- ایرانیها زندگی میکردند که همان زمان به وسیله صدام از عراق اخراج شدند. مشتاقم بتوانم داستانهایی تعریف کنم که همانند زندگی جاری و واقعی باشند. همانگونه که خداوند و خداپرستی و مذهب در زندگی مردمان حضور دارد و باعث حرکت آدمها به سمت اهدافشان میشود، فیلمها هم میتوانند متاثر از حضور خداوند و مذهب در زندگی باشند.
نظر کاربران
من از شبکه آی فیام دیدم خداییش خیلی فیلم قشنگی بود خصوصا اپیزود اول و سوم یعنی حامدبهداد و دختر کوچولو آلا
دست مریزاد به کارگردانان جوان و خوش قریحه