وقتی با شجریان رسیدیم، خالق «مرغ سحر» رفته بود...
«مرغ سحر» ساخته «مرتضی نی داوود» سال هاست که به عنوان قطعه پایانی کنسرت های «محمدرضا شجریان» اجرا می شود؛ اما این اثر اولین بار چه زمانی در کنسرت های این خواننده نامدار که یک ملت چشم انتظار برگزاری کنسرتی دیگر از او هستند؛ خوانده شد؟ «داریوش پیرنیاکان» ماجرا را این گونه شرح می دهد.
«سال ها قبل با آقای شجریان در سن خوزه کنسرت داشتیم و می دانستیم که استاد نی داوود همان جا زندگی می کند، تصمیم گرفتیم ایشان را برای اجرا در سن خوزه دعوت کنیم که متاسفانه وقتی به آن جا رسیدیم، استاد دو روز قبل تر از دنیا رفته بود. در کنسرتی که برگزار شد، آقای شجریان اعلام کرد به خاطر درگذشت استاد نی داوود، یک دقیقه سکوت می کنیم و قطعه «مرغ سحر» را اجرا. از همان زمان دیگر قطعه «مرغ سحر» به عنوان قطعه پایانی در کنسرت ما اجرا شد و هر وقت کنسرت داشتیم مردم اصرار می کردند این اثر را اجرا کنیم.»
شاید اوضاع اجتماعی، سیاسی از یک سو و ویژگی های هنری «مرغ سحر» از سوی دیگر باعث شدند بعد از گذشت نیم قرن از ساخت این تصنیف به سرودی همه گیر میان مردم تبدیل شده باشد. در بیست و هفتمین سالگرد درگذشت مرتضی خان نی داوود با داریوش پیرنیاکان نوازنده تار و سه تار، مدرس و پژوهشگر موسیقی گفت و گویی انجام داده ایم.
«مرتضی نی داوود» چه جایگاهی در آهنگسازی موسیقی ایرانی و نوازندگی ساز تار داشت؟
استاد نی داوود یکی از استادان برجسته موسیقی ایرانی است. تاثیر ایشان در تارنوازی و ساخت آهنگ های ماندگار بر کسی پوشیده نیست. خانواده ایشان یک خانواده کاملا اهل موسیقی بود. پدر ایشان «بالاخان» هم جزو نوازنده ها بود و برادرشان هم موسی نی داوود ویولن نوازی می کرد و در اکثر آثار مرحوم نی داوود ویولن نواخته است.
استاد نی داوود با اینکه در مکتب میرزا حسینقلی (آقای حسینقلی) تار مز ید اما شیوه خاص خودش را در نوازندگی داشت. ایشان بسیار پرسرعت، پرقدرت، با انرژی بالا و در عین حال لطیف و زیبا ساز می نواخت و آهنگ هایی که ساخته هم جزو آهنگ های ماندگار است. تصنیف «مرغ سحر» معروف ترین شان است که الان تقریبا به سرود ملی تبدیل شده است.
مرحوم نی داوود تصانیفی در دستگاه های همایون، شور و افشاری ساخته که اکثرشان را می توان ماندگار دانست. می توان گفت که استاد مرتضی نی داوود جزو برجستگان موسیقی ردیف دستگاهی ایران نیز بوده است. ایشان یک دوره نیز ردیف را در رادیو ضبط کرد. آقای نی داوود هم شاگرد میرزا حسینقلی فراهانی بوده و هم شاگرد غلام حسین درویش خان. استاد نی داوود جزو کسانی است که موفق می شود از درویش خان نشان تبرزین طلا بگیرد.
درویش خان این نشان را به چه کسانی می داد؟
به کسانی که در سطح عالی نوازندگی قرار می گرفتند.
درباره کشف و آموزش قمرالملوک وزیری هم برایمان توضیح دهید...
یکی از خدمت های بزرگ آقای نی داوود به موسیقی ایرانی، کشف استعدادی چون قمرالملوک وزیری است. استاد نی داوود قمر را کشف کرد و بعد قطعاتی را با صدای ایشان روی صفحه ضبط کرد. خیلی از تصانیف نی داوود را قمر خوانده ولی نوازندگی تار آن ها برعهده امیرارسلان خان درگاهی است.
قمر در همسایگی استاد نی داوود بود و پا به پای مادربزرگش در محافل مذهبی می خواند. استاد نی داوود صدای ایشان را شنید و درخواست کرد قمر را تعلیم بدهد. این طور شد که قمر هم به عنوان یکی از ماندگارترین صداهای موسیقی ایرانی خودش را مطرح کرد. موسیقی در آن دوره با محدودیت اجتماعی مواجه بود و به اندازه امروز گستردگی نداشت. مرحوم نی داوود هم چون خودش به درجه بیان در موسیقی رسید و تمام دوره های موسیقی را تمام کرد، کلاس های موسیقی راه انداخت و شروع به تدریس کرد. ایشان به طور معمول خواننده تربیت نمی کرد و معمولا انجام این کار برعهده اساتید آواز بود اما گاهی استعداد افرادی چون قمرالملوک وزیری را می دید و این استعداد را تعلیم می داد.
خواننده ها معمولا نزد اساتید آواز می رفتند اما با نوازنده ها هم کار می کردند تا با رموز اجرای موسیقی نیز آشنایی داشته باشند. در تاریخ موسیقی ایران تعداد نوازنده های مطرحی که به تعلیم آوازخوان ها پرداخته باشند محدود است. آن ها معمولا با آوازخوان ها همخوانی و هم یاری می کردند تا آوازخوان ها راه بیفتند اما نقش استادی برای آوازخوان ها نداشتند. البته یکسری نوازنده در تاریخ موسیقی ایران وجود دارد که نوازنده های مطرحی نبودند اما آوازخوان های خیلی زیادی را تربیت کردند.
استاد نی داوود اهل یک خانواده کلیمی بود. یهودی ها یک زمانی گرایش عجیبی به موسیقی ایرانی داشتند. این گرایش از کجا نشأت می گرفت؟
من به دانشجوهایم گفته ام که جا دارد در این مورد یک پایان نامه نوشته شود. کلیمی ها به موسیقی ایرانی خیلی خدمت کردند. در گذشته موسیقی همیشه از طرف قشریون نهی می شد و در آن روزها که مسلمان ها در خفا موسیقی کار می کردند، کلیمی ها از این نظر آزاد بودند و خدمات ویژه ای به موسیقی ایرانی ارزانی داشتند. من با کلیمی هایی که از ایران رفته اند هم در ارتباط هستم.
به عنوان یک کارشناس و متخصص در زمینه ساز تار، فکر می کنید وجه تمایز ردیف مرتضی نی داوود با ردیف دیگر نامداران این عرصه در چیست؟
ردیفی که استاد نی داوود ضبط کرده همان ردیف میرزا حسینقلی است و فقط یکسری تفاوت های جزئی با آن ردیف دارد. درویش خان هم شاگرد میرزا حسنقلی است و فقط یکسری تفاوت های جزئی با آن ردیف دارد. درویش خان هم شاگرد میرزا حسینقلی بوده، یعنی تمامی شاگردهای درویش خان هم ردیف میرزا حسینقلی را نقل کرده اند و فقط در شیوه اجرای ردیف ها یک سری تفاوت های جزیی وجود دارد.
خود مرحوم نی داوود هم هیچ وقت نمی گوید آن ردیفی که ضبط کرده متعلق به خودش است و اتفاقا می گوید ردیفی است که از درویش خان یاد گرفته است. ایشان هم یک آهنگساز مطرح و قهار بود و هم یک نوازنده بسیار خوب. آثار زیادی با آهنگسازی استاد ضبط شده. همچنین یک سری تک نوازی ها نیز از ایشان وجود دارد که جزو آثار بسیار ماندگار و بایگانی موسیقی است.
کارهایی که استاد نی داوود در زمینه تصنیف سازی، پیش درآمد و رنگ انجام داده هم جزو آثار ماندگار موسیقی است و در هر زمان می شود از آن ها استفاده کرد. اوایل که رادیو راه افتاد، موسیقی به صورت زنده در رادیو پخش می شد و استاد نی داوود یکی از پیشگامان اجرای موسیقی زنده در رادیو بود. متاسفانه به دلیل اینکه در آن دوره هنوز ضبطی در کار نبود بخش زیادی از آن آثار امروز در دسترس نیست تا عموم دریابند ایشان چقدر فعال و البته توانمند بوده اند.
«مرغ سحر» چه ویژگی هایی دارد که تا این حد محبوب شده و به قول شما امروز مثل یک سرود ملی است؟
برای خلق این قطعه نام دو استاد شهیر در کنار هم قرار گرفته؛ استاد ملک الشعرای بهار که جزو قله های ادبیات معاصر است و استاد مرتضی نی داوود از برجسته ترین آهنگسازها و نوازندگان موسیقی ایرانی. از سوی دیگر در شعر «مرغ سحر» مفاهیمی به کار رفته که از آن می توان در هر دوره زمانی استفاده کرد. هرکجا که احساس شود کشور از نظر اجتماعی و سیاسی در خفقان و تحت فشار قرار گرفته می شود این اثر زمزمه می شود. جدا از بحث های تکنیکی، دلیل استقبال از این اثر هم همین است. حتی گروه های موسیقی پاپ هم «مرغ سحر» را اجرا می کنند. همه این ها به مفاهیم اجتماعی- سیاسی شعر ملک الشعرای بهار بر می گردد که با آهنگ زیبای استاد نی داوود ترکیب شده و یک اثر ماندگار را ساخته است.
شعر «مرغ سحر» در زمان خفقان سیاسی دوره حکومت رضاخان پهلوی سروده شده است. ملک الشعرای بهار آن زمان مورد غضب بود و زندانی هم شد. شاعر بعضی از تصنیف های استاد شهنازی هم ملک الشعرای بهار است. به هر روی هنرمندهای برجسته معمولا مسائل را ریزتر از آدم های دیگر می بینند. اگر کسی مسائل ریز جامعه را درک نکند و بگوید هنرمند است، به نظرم ادعای باطلی دارد. هنرمندی که تاریخ، اجتماع و جامعه خودش را درک نکند و با آن عجین نباشد، نمی تواند آثار تاثیرگذاری در زمینه هنر به اجرا بگذارد.
این قطعه هم پیش از انقلاب اجرا می شد و هم پس از انقلاب. دلیلش هم این است که چنین آثاری تاریخ مصرف ندارند. قطعه ماندگار «ای ایران» هم همین وضعیت را دارد. در آن اثر هم حسین گل گلاب و استاد روح الله خالقی چنین ترکیب ماندگاری را خلق کرده اند. هر دوی آن ها از اهانت نیروهای خارجی در جنگ جهانی دوم به ایران متاثر شدند. هنر چیزی است که در بستر جامعه ایجاد می شود و موجب رشد جامعه می شود. به نظر می رسد اینجا هم بحث قدیمی و البته جذاب دغدغه هنر پیش می آید.
همان ماجرای هنر برای هنر یا هنر برای جامعه...
بله. درست است. به باور من، هنری پیشرو است که بتواند مردم را به دنبال خود بکشاند. هنری که به دنبال مردم برود، هنر تاریخ مصرف دار و هنر روزمرگی است. یک سرود ۷۰ سال پیش ساخته شده و هنوز هم در تمامی محافل خوانده می شود و مردم عرق ملی و وطن پرستی شان را با آن نشان می دهند. این یعنی کشاندن مردم به دنبال خود. ما هنرمندانی هم داریم که برای روزمرگی کار می کنند.
از استاد نی داوود چه خاطره ای دارید برای مان بازگو کنید؟
من شاگرد استاد علی اکبر خان شهنازی بودم. در آن سال ها برای جوان های نوازنده خیلی مهم بود که اساتید مضراب را چطور در دست می گیرند. این بحث ها معمولا بین ما نوازنده های جوان وجود داشت. من در سن 21 سالگی به دنبال استاد نی داوود بودم تا در این مورد با ایشان صحبت کنم. پرس و جو کردم و گفتند ایشان در خیابان فردوسی رو به روی بانک مرکزی یک فروشگاه الکتریکی دارد. به دنبال آدرس رفتم و فروشگاه آقای نی داوود را پیدا کردم. وارد فروشگاه شدم و دیدم که یک آقای بسیار شیک با کت و شلوار مشکی و کراوات آن جا نشسته و کمی آن طرف تر هم فروشنده مغازه ایستاده. از آن آقای کت و شلواری پرسیدم که به سراغ آقای نی داوود آمده ام.
در ادامه استاد نی داوود پرسید با من چکار داری؟ گفتم چون شما شاگرد میرزا حسینقلی و همینطور درویش خان بوده اید، می خواهم بدانم مضراب را چطور به دست می گیرید. استاد نی داوود توضیح داد که همه نوازنده ها مضراب را به یک شکل مشخصی در دست می گیرند اما استاد شهنازی چون یک مقدار مضرابش بزرگتر است آن را کمی متفاوت تر به دست می گیرد وگرنه فرقی ندارد. در ادامه درخصوص موسیقی صحبت کرد و خیلی خوشحال بود که جوانانی همچون من به موسیقی اهمیت می دهند.
در پایان من گفتم استاد می توانم شما را یک بار دیگر هم ببینم؟ ایشان گفت هر وقت دلت خواست می توانی به این جا بیایی. خاطرم هست که یک بار دیگر هم رفتم و ایشان را دیدم. بعدها استاد از ایران رفت و در آمریکا زندگی کرد تا این که در سال ۶۹ در آمریکا درگذشت.
شما زمان درگذشت استاد نی داوود کجا بودید؟
اتفاقا آن زمان ما با گروه آقای شجریان در سن خوزه کنسرت داشتیم و می دانستیم که استاد همان جا زندگی می کند. اجرای اول مان در شهر دیگری بود. آن اجرا که تمام شد، تصمیم گرفتیم به همراه آقا شجریان برویم و ایشان را برای اجرا در سن خوزه دعوت کنیم که متاسفانه وقتی به آن جا رسیدیم، استاد دو روز قبل تر در سن 90 سالگی از دنیا رفته بود. در کنسرتی که برگزار شد هم آقای شجریان اعلام کرد به خاطر درگذشت استاد نی داوود، یک دقیقه سکوت کرده و قطعه «مرغ سحر» را اجرا می کنیم. از همان زمان دیگر قطعه «مرغ سحر» به عنوان قطعه پایانی در کنسرت ما اجرا شد و هر وقت کنسرت داشتیم مردم اصرار می کردند این اثر را اجرا کنیم.
قطعه «مرغ سحر» را در کنسرت سن خوزه به صورت فی البداهه اجرا کردید یا از قبل روی آن تمرین داشتید؟
من به عنوان نوازنده تار، آقای جمشید عندلیبی نوازنده نی و آقای مرتضی اعیان نوازنده تنبک و همچنین آقای شجریان به عنوان خواننده آن کنسرت، اجرای قطعه «مرغ سحر» را از قبل بلد بودیم و مشکلی برای اجرای آن اثر وجود نداشت. فقط دل مان می خواست «مرغ سحر» دو روز بعد از مرگ استاد نی داوود به روح خالق این اثر تقدیم شود.
ارسال نظر