فیلم «شبح در صدف»؛ برخوردهای سایبری در شهر بزرگ آسیایی
نسخه تازه ای که روپرت ساندرز آمریکایی از داستان «شبح در صدف» ارائه کرده، یک موضوع اوری ژینال نیست و اگر فیلم اصلی تری در کار باشد، در سال ۱۹۸۹ توسط ماسامونه شیرو ژاپنی ساخته و عرضه شد و در نتیجه فیلم جدیدی که با این نام عرضه شده، ورسیون آمریکایی آن و کاری است که ساندرز با آن فیلم انجام داده و آن را سریعتر و چشمگیرتر و دربردارنده ستیزها و برخوردهای بیشتری کرده است.
یک شعار
کاراکتر اصلی و نقطه مرکزی فیلم «شبح در صدف» یک افسر زن به نام سرهنگ میرا کیلیان است و او نه یک انسان صرف و عادی بلکه موجود روبوت وار و اندرویدی است که وظیفه اش مبارزه با تروریست های ناشناخته در عصر زندگی سایبری است. دائماً در گوش او و همکاران و همتاهایش این شعار و عبارت درس گونه طنین انداز می شود که: ما به خاطرات چنگ می زنیم زیرا آن را عنصر شکل دهنده خود می دانیم اما این طور نیست و آنچه ما را شکل می دهد، چیزی است که اینک انجام می دهیم.
اسکارلت یوهانسون آمریکایی رل کیلیان را با همان سردی و خشکی بازی می کند که این نقش بر اساس قصه مرجع موجود می طلبد اما از بدو بهره گیری از وی بسیاری از اهالی سینما و به ویژه آسیایی ها از انتخاب وی برای این رل انتقاد کرده اند زیرا طبق داستان سرهنگ میرا کیلیان جوان یک زن آسیایی و متعلق به شرق این قاره است.
غربی کردن یک فرآیند شرقی
کار دیگری که ساندرز در این نسخه آمریکایی انجام داده، غربی کردن اتفاقات و آدم هایی است که در داستان سال ۱۹۸۹ ماسامونه شیرو طبعا ورسیون های شرق آسیایی آنها را دیده بودیم. آنچه به ساندرز در این راه یاری رسانده، طراحی عالی و پست مدرن صحنه ها توسط یان روئلفز و لباس های طراحی و ارائه شده به وسیله زوج هنری موسوم به کورت و بارت است.
امروز و آینده
همچون ورسیون های قبلی «شبح در صدف» محل وقوع اتفاقات فیلم شهری بزرگ به نام نیوپورت است که می توان آن را یک مگالو پولیس آسیایی تلقی کرد و چیزی بین توکیو، هنگ کنگ و لس انجلسی است که در فیلم «بلید رانر» ریدلی اسکات در سال ۱۹۸۲ به تصویر کشیده شده است و با این حساب ما با محلی طرف هستیم که هم شبیه به معماری های فعلی است و هم مربوط به آینده دور. در چنین فضایی و بر اساس قصه فیلم میرا کیلیان یک افسر شاخص حاضر در قوای ضد تروریسم حکومت است ولی آنچه به او قدرت بخشیده، نه انسان ها و مدیران بشری بلکه سازمانی به نام هانکا است که صدها اندروید را بر اساس مدل های روبوتیک انسانی ساخته و تربیت و روانه عرصه زندگی کرده و این تحول بزرگ سایبری را پی ریخته است.
یکی از مدیران ناظر بر حسن اجرای این طرح ها و دقت عمل اندرویدها یک جراح نابغه در پیوند نسوج انسانی با قابلیت های ماشینی و خصلت های روبوتی به نام اوئه لت (جولی یت بینوش) است و او در مورد نحوه زندگی و کارهای سرهنگ کیلیان هم دقت و وسواسی را به خرج می دهد که انگار مادر اوست. شاید هم حرف اصلی را رییس هیات مدیره هانکا به نام کاتر (پیتر فردیناندو) می زند که می گوید: کیلیان از دید من یک روبوت و ماشین نیست بلکه یک سلاح و سازنده آینده کمپانی من است.
شرایط امن نیست
با این حال امروز برای کاتر و شرکت او در بردارنده خطراتی آشکار است زیرا یک خلافکار بزرگ به نام کوزی (مایکل کارمن پیت) که در هک کردن خطوط مراسلاتی شرکت ها و سرقت از دارایی و امکانات آنها از این طریق استاد است. حالا به جان هانکا افتاده او از هر راه و سلاحی برای محو کردن قابلیت های الکترونیک و مهارت های فنی و هوش حرفه ای برگزیدگان هانکا بهره می گیرد و در کنار دستیارش باتو (پیلو اسبائک) به هیچ چیز و هیچکس رحم نمی کند.
مشخصات فیلم
عنوان: «شبح در صدف»
محصول: کمپانی های پارامونت و دریم وورکز
تهیه کنندگان: استیون پل، مایکل کاستیگان، جفری سیلور، تتسو فوجی مارا و یوش نوبو نوما
سناریست ها: جیمی ماس، ویلیام ویلر و ارن کروگر بر اساس کمیک بوکی از ماسامونه شیرو
کارگردان: روپرت ساندرز
مدیر فیلمبرداری : جس هال
تدوینگران : نیل اسمیت و بیلی ریچ
موسیقی متن: لورن بالفی و کلینت منسل
طول مدت : ۱۰۷ دقیقه
بازیگران: اسکارلت یوهانسون، پیلو اسبائک، تاکه شی کیتانو، جولی یت بینوش، مایکل کارمن پیت، چین هان، دانو سیا سامال، پیتر فردیناندو، کائوری موموی، آنا ماریا مارینکا، دانی یل هنشال، لازاروس راتوئره و یوتاکا ایزو میهارا.
نظر کاربران
تو رو خدا ترجمه رو" شبح در صدف"!
ghost in the shell