«نهنگ عنبر» باشد و رضا عطاران و نوستالژی های دلفریب دهه ۶۰ و ۷۰، آن وقت ندیدن چنین کاری دشوار خواهد بود.
برترین ها - ایمان عبدلی:
تلویزیون: شور انتخاباتی صدا و سیما هر روز بیشتر می شود و چیزی هم تا انتخابات نمانده. در میان همه برنامه ها ی تلویزیونی، مورد ویژه برنامه «تریبون آزاد» است. این برنامه تریبونی را در اختیار دانشجویان قرار می دهد که حرف ها و ناگفته هایشان را بگویند. اما در مجموع خیلی کم رمق تر از آن است باور کردنی به نظر برسد. تمام صحبت ها کلیشه ای و بعضا لوس به نظر می رسد.
حرف ها هیچ چالشی و تکانی ایجاد نمی کند. گاه آن قدر بی وزن و تکراری است که خود حضار هم دسته جمعی می خندند. از همه جالب تر دو خطی است که آخر برنامه می آید؛ «این برنامه ادامه خواهد داشت اگر خدا بخواهد» انگار که چه خط قرمزی را رد کرده اند و ...چه کاری است؟ خب همان مستندها و مناظره ها و گفت و گوی ویژه خبری کافیست دیگر!
تماشاخانه (ضد پیشنهاد): «هملت» به کارگردانی امیر دادگر در سالن اصلی تئاتر شهر را نبینید و اصولا فریب اسم های دهان پرکن را در هیچ تئاتری نخورید. این که پانته آ پناهی ها و شبنم فرشاد جو و.. این ها بازی می کنند و این که اصلا ابر متنی چون «هملت» پایه ی کار است، دلیلی بر یک نمایش وزین و موجه نیست .
جناب دادگر یک تراژدی سنگین را به یک کمدی چند لحن و تکه پاره تقلیل داده، با چند کاراکتر اضافه که از «هملت» چیز خاصی به جا نمی گذارند. چند شوخی سخیف رو حوضی و تقلید و طعنه های انتخاباتی مثل: گاز انبری قالیباف و لحن احمدی نژاد، تکراری و فاقد خلاقیت. والا که دیدن کمدی ها درجه سه شرف دارد به نمایش هایی که ادعای کار روشنفکری دارند و از درون تو خالی هستند.
کیوسک: «اندیشه پویا» شماره ی خوبی را به کیوسک عرضه کرده. از آن شماره های باحوصله و دقیق. از خواندنی های این شماره: مقاله سعید حجاریان در مورد انتخابات، گفت و گو با محمود دولت آبادی که صریح و بی پرده است او روحانی و جهانگیری را به دیگران ترجیح داده. گفت و گو با بهمن فرمان آرا که از حال و هوای این روزهایش و از «دلم میخواد» می گوید. مقاله جرج اورول در مورد ناسیونالیسم به ترجمه عزت الله فولادوند هم خواندنی است، همچنین سه چهارصفحه ای که در مورد همایون کاتوزیان تهیه دیده شده هم خوب از کار درآمده. «اندیشه پویا» در این شماره البته که در بخش معرفی فیلم و کتاب هم پربار و خواندنی است و می شود کلی از آن نکته برداشت. در آخر مصاحبه با نجفی و آشنا هم بدک نیست، گرچه که کمی زیادی انتخاباتی است و می توانست متعادل تر باشد.
نمایش خانگی(ضد پیشنهاد): «دو» با نگاهي به داستان «كفشهاي خدمتكار» اثر برنارد مالامود نوشته شده و داستان زن خدمتكاري را روايت ميكند كه در خانه بهمن كار ميكند. بهمن بعد از سالها زندگي در اروپا به ايران بازگشته و ارتباط عاطفياش را با زندگي و گذشتهاش قطع كرده و بعد از بازگشت به خانهاش در ايران قصد فروش آن را دارد.
کل فیلم همین دو خط است وهیچ گونه کشش و جذابیت و فراز و فرودی ندارد! به جرات می توان «دو» را یکی از کند ترین فیلم های یک دهه اخیر سینمای ایران نامید. پرویز پرستویی و مهتاب نصیرپور البته که نام های قابل اتکایی هستند اما وقتی داستانی در کار نباشد، تلاش هیچ کسی نمی تواند فیلم را نجات دهد. به نظر سهیلا گلستانی اگر می خواهد کارگردانی را ادامه دهد کمی هم باید فکر حوصله وقت تماشاچی را بکند. این حجم از کسل کنندگی تماشاچی را شکنجه می دهد.
خورجین: «کازینو» اثر مارتین اسکورسیزی حدودا سه ساعتی زمانتان را می گیرد تا پشت پرده قمار بازی های لاس وگاس را نشانتان دهد. در فیلم رابرت دنیرو بازی می کند و شارون استون. دنیرو در فیلم نقش یک قمار باز کم اشتباه را دارد که به مدیریت یک کازینوی درست و حسابی منصوب می شود. او و دوستش نیکی در دو مسیر جداگانه می روند، اما دائما با هم برخورد می کنند. زن اغواگر داستان شارون استون است که شاید بهترین بازی اش را برای کازینوی اسکورسیزی می کند.
فیلم خوش رنگ و لعاب است. نور و زرق و برق لاس وگاس و کشش داستان، ریتم فیلم را سرحال نگه داشته و سر گرم کننده است. البته شخصیت پردازی های خوبی هم دارد نکته آزار دهنده کار، شاید خشونت افسارگسیخته اش باشد که گرچه در فیلم می نشیند اما شاید کمی زیاد است. کازینو را ببینید، از خوب های اسکورسیزی است و البته دنیرو.
اکران: «نهنگ عنبر» باشد و رضا عطاران و نوستالژی های دلفریب دهه 60 و 70، آن وقت ندیدن چنین کاری دشوار خواهد بود. ظاهرا قرار است در هر دوره اکران یک فیلم کمدی جای داشته باشد. حالا در شلوغی های انتخابات نهنگ عنبر به اکران رسیده، فیلمی که مطمئنا پر فروش خواهد شد.
آن هایی که نهنگ عنبر2 را دیده اند راضی اند و در هر صورت باید چند روز از اکران بگذرد تا حال و هوای کار بیشتر دستمان بیاید. با این حال این قمار بازنده ندارد! تجربه ثابت کرده که سامان مقدم و عطاران ترکیب خوبی است. فقط این که تماشای چنین فیلم هایی که معمولا تیغ سانسور زخمی شان می کند در روزهای ابتدایی عاقلانه تر است. کما این که نسخه نمایش خانگی هم قطعا جرح و تعدیل خواهد شد.
فرهنگ شهر: «فرهنگ شهر» را از این به بعد در پیشنهاد های فرهنگی خواهیم داشت با نگاهی به مهم ترین خبرهای یک هفته حوزه فرهنگ و هنر.
حالا که بحث انتخابات نقل محافل است، اعلام موضع هنرمندان نقل محافل شده. در این میان به مانند همیشه بداخلاقی ها جولان می دهد تا این جای کار صدای امیر جعفری و لیلی رشیدی را درآوردند. گفته بودند ضد روحانی اند در صورتی که ظاهرا کذب بوده.
از انتخابات که بگذریم به «عاشقانه» می رسیم، سریالی که در توزیع دچار مشکلاتی شد و نهایتا قسمت هشتم آن به بازار آمد. مشخص نیست دقیقا چه جریانی مخالف ادامه ی کار عاشقانه است. گرچه که از سیگنال های یک روزنامه می شود حدس زد چه کسی یا کسانی عاشقانه را دوست ندارند.
در همین فضای نمایش خانگی جدیدترین آهنگ چاوشی برای «شهرزاد» منتشر شد. تیم شهرزاد که در اطلاع رسانی و کارهای تبلیغاتی نمونه اند، فضا سازی را شروع کرده و این میان حسرت برای چاوشی می ماند که یک کار معمولی تهیه کرده. به هر حال با توجه پرهیز چاوشی از کنسرت، او باید برای انتشار تک آهنگ ها وسواس بیشتری داشته باشد که لااقل این بار نداشته.مورد آخر اما سقوط سالار عقیلی بود که از فرط خجالت آور بودن به کمدی پهلو می زد کنسرت ظاهرا هیچ جوره در این دیار شانس نمی آورد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
ممنون
نظر نویسنده راجب نمایش هملت بسیار شخصی،سطحی،نادرست و غیر حرفه ای بود!
متاسفم!