سمیر زند: ذهن «حبیب» را مسموم کردند
چند روزی می شود که قطعه «دیره» به خوانندگی سمیر زند (نام هنری محمد حسین خزعلی، فرزند آیت الله خزعلی) و احمدرضا محبیان (پسر بزرگ حبیب) در فضای مجازی دست به دست می چرخد و خیلی ها را به تعجب واداشته.
ابتدا سمیر زند در مصاحبه تصویری عنوان کرد که «حبیب خیال می کرد من از آن آقازاده هایی هستم که می تواند از رانتم استفاده کند.» و بعد از مدتی حبیب هم به حرف آمد و درباره سمیر زند و فعالیتی مشترک شان گفت: «درباره آهنگ «محکوم» باید بگویم شخصی (سمیر زند) به من زنگ زد و گفت اگر اجازه دهید من یک خط با شما بخوانم و من گفتم مخارجش بالاست.
ایجاد ارتباط با حبیب، قطع ارتباط با او و حاشیه های ایجاد شده و خواندن با پسر بزرگ «مرد تنهای شب» از جمله مواردی است که در این مصاحبه برای اولین بار اعلام می شود.
بعد از جنجال ها و حاشیه هایی که چند سال پیش با حبیب محبیان داشتید، حالا کار مشترک تان با احمدرضا محبیان کمی عجیب به نظر می آید، کمی درباره اش صحبت می کنید؟
- من با آقای حبیب هیچ مشکلی نداشتم و آقای حبیب هم با من مشکلی نداشتند.
اما فایل تصویری مصاحبه شما در اینترنت وجود دارد.
- بله ولی اینها همه بازی هایی بود که اطرافیان ایجاد کردند و ناچارم کردند که این صحبت ها عنوان شود وگرنه شأن خود آقای حبیب خیلی بالاتر از این حرف ها بود که حتی من بخواهم در موردشان، آن صحبت ها را کنم.
کلا اصلا داستان چه بود؟
- این ماجراها بعد از انتشار قطعه «محکوم» اتفاق افتاد. بعضی دوستان وقتی این قطعه گل کرد شروع به جوسازی کردند. دوستانی که تا قبل از «محکوم» و زمانی که آقای حبیب در ایران بود، هیچ خبری از آنها نبود، هیچ کاری نه برای مجوز ایشان کردند و نه هیچ چیز دیگری، فقط منشستند و دست روی دست گذاشتند و تا دیدند که کار «محکوم» شنیده شد گفتند کاش ما هم نقشی داشته باشیم.
مگر کار «محکوم» مجوز داشت؟
نه مجوز نداشت ولی به هر حال صدای ایشان دوباره زنده شد.
چه شد که حبیب با شما خواند؟ از صحبت های تان این طور استنباط می شود که انگار شما باعث و بانی حبیب شدن حبیب شدید؟
- من نمی گویم که کمک کردم ایشان بخواند، ایشان اصلا نیاز به کمک بنده برای خواندن نداشت. حبیب، حبیب است و جایگاه خودش را دارد. مثل این می ماند که یکی بگوید من کمک کردم آقای شجریان بخواند. خب این خیلی خنده دار است. من فقط دارم به شرایط آن زمان اشاره می کنم.
شرایط آن زمان چطور بود؟
- ایشان آن زمان احساس امنیت نمی کردند که به خواهند دست به کار شوند و شروع به خواندن و فعالیت کنند.
احساس امنیت را شما چطور به حبیب دادید؟
- ادبیات سوال های شما در متن این مصاحبه به نظرم هجومی است و احساس می کنم شمایی که به عنوان نماینده رسانه باید کاملا میانه رو باشید هم تحت تاثیر جو به وجود آمده قرار گرفته اید که این واقعا دور از شأن رسانه و اهالی آن است ولی من پاسخ سوالات و ادبیات شما را با صحبت هایی منطقی می دهم.
ارتباط شما با حبیب از کجا شروع شد؟
از زمانی که هنوز به ایران نیامده بودند همدیگر را می شناختیم و آشنایی داشتیم اما وقتی به ایران آمدند این ارتباط بیشتر و صمیمانه تر شد. سال 88 یک قطعه برای حضرت علی (ع) خواندند و من هم نریشن آن کار را گفتم. بعد از آن هم رسیدیم به ماجرای کار «محکوم» که در ابتدا «مظلوم» نام داشت. فرید احمدی شاعر این کار آن زمان شعر را به من داد و من هم کار را ساختم و با حبیب تماس گرفتم و گفتم این کار کادویی از طرف بنده به شماست.
ارتباط شما با حبیب از کجا قطع شد؟
- یادم است در همان اوائل همکاری بنده و ایشان، عده ای بودند که مدام با هر سه خط آقای حبیب تماس می گرفتند و ایشان هم جواب نمی داد و شاکی بود و می گفت این افراد هیچ کاری برای من نکردند و حداقلش نیامدند مثل شما باعث و بانی شوند که کاری منتشر کنیم. من استنباطم این است که همان ها بودند که زیر پای آقای حبیب نشستند و دلیلی شدند بر این که این ارتباط رفته رفته قطع شود و آن ماجراهایی که دیگر همه می دانند پیش بیاید. فکر می کردند که چون من به خانواده سرشناسی منتسب هستم حتما دنبال تفکر سیاسی خاصی هستم و دارم جایگاهی سیاسی برای خودم ایجاد می کنم.
از همه اینها که بگذریم با این همه حواشی پیش آمده چطور شد که با احمدرضا کار مشترک منتشر کردید؟ دلگیری از سمت خانواده حبیب نسبت به شما وجود نداشت؟
- من ارتباطی با خانواده آقای حبیب ندارم و با همه رفاقت می کنم. احمدرضا بسیار پسر خوب و سالمی است و کاملا به اخلاقیات پایبند است.
چطور با احمدرضا لینک شدید؟
- ما به صورت اتفاقی بعد از فوت آقای حبیب در منزل یکی از دوستان یکدیگر را دیدیم. البته همان طور که ذهنیت حبیب را نسبت به من خراب کرده بودند، احمدرضا هم در ابتدا به من نگاه مثبتی نداشت اما بعد از این که آن روز اتفاقی همدیگر را دیدیم کم کم با هم صمیمی تر شدیم و ذهنیتش نسبت به من عوض شد. آقای حبیب را کلا محصور کردند و حتی نگذاشتند با من روبرو شود چون می دانستند اگر با هم روبرو شویم خیلی از مسائل برطرف می شود. من و احمدرضا با هم خوبیم ولی نمی دانم که ذهنیت باقی اعضای خانواده نسبت به من چیست.
کار اصلی احمدرضا چیست؟
- ایشان به صورت مقطعی در یکسری از پروژه های صنعتی مشغول است و به تازگی هم که قرار شده فعالیت های فرهنگی و هنری اش را شروع کند.
برسیم به بحث فعالیت موسیقی خودتان. چرا آنقدر جسته و گریخته و نامنظم کار می کنید؟
- من از سال ۸۳ جنگ موسیقی ام را شروع کردم. من دارم می جنگم و کار می کنم. شما نمی دانید چه موانع و مشکلاتی را پشت سر گذاشته ام و چه موانعی حتی همین الان سر راهم هست. همیشه تا کمی به سمت پیشرفت و موفقیت می روم سعی می شود جلوی کارم گرفته شود. شما نمی دانید من چقدر به مشکلات بر می خورم.
برنامه تان برای آینده چیست؟ قرار است باز هم با احمدرضا کار کنید؟
- امسال هم قصد دارم حضور جدی تری در عرصه موسیقی داشته باشم. آلبومم آماده است و به زودی هم منتشر می شود. این آلبوم مجموع تمام قطعاتی است که در این سال ها تولید کرده ام و یک آلبوم جدید هم تا پایان سال تولید خواهم کرد. احمدرضا هم که خودش علاقه مند شده فعالیتش در زمینه موسیقی را گسترده کند و من هم هر طور بتوانم به او کمک خواهم کرد.
نظر کاربران
اقای سمیر زند این دنیا ارزش این کار ها رو نداره. این مملکت با وجود اقا زاده هایی مثل شما داره روز به روز ضرر بیشتری بهش وارد میشه .
زشت