گفت و گو با هادي کاظمي؛ بازيگر سريال «آسپرين»
تلویزیون به مخاطب خوراک مناسب نمی دهد!
یکی از اتفاقاتی که در سینما و به خصوص تلویزیون ما برای اغلب بازیگران می افتد، این است که در قالب هر نقشی که مورد توجه قرار بگیرند و بدرخشند، ماندگار می شوند و کمتر مجال بازی در نقش های متفاوت نصیبشان می شود.
هادی کاظمی جزو چنین بازیگرانی است که سالهاست وی را در سینما و تلویزیون در نقش های کمدی و طنز می بینیم. در صورتی که وی قابلیت بازی در نقش های دیگر را نیز دارد. او با حضور هر چند کوتاه خود در مجموعه «آسپرین» که یک سریال درام معمایی است و نقش فرهاد، ثابت کرد که در کنار کارهای طنز توانایی بازی در نقش های دیگر را نیز دارد. از این رو بانی فیلم با وی درباره این مجموعه و سایر فعالیت هایش گفت و گویی داشته که در ادامه می خوانید:
این اواخر در سریال «علی البدل» حضور داشتید. اگر مایل باشید باب گفت و گو را با این سریال آغاز کنیم.
بله. این سریال قرار بود در ماه رمضان پخش شود که به زمان دیگری موکول شد. اما من در «علی البدل» نقش مردی به نام خرم را بازی می کنم که برادرزاده خان است و در گویش با فرمت خاصی صحبت می کند که متعلق به خودش است.
پس می توان گفت که خرم یک شخصیت کمدی در قصه دارد؟
به هر حال در این سریال رگه هایی از کمدی وجود دارد و سریال خوب و خاصی خواهد بود.
بازی در این مجموعه نخستین همکاری شما با سیروس مقدم محسوب می شود؟
قرار بود در سریال «پایتخت۴» با هم همکاری داشته باشیم که میسر نشد و «علی البدل» نخستین تجربه همکاری من با ایشان است.
با توجه به شناختی که آقای مقدم از مخاطب تلویزیون دارند، معمولا سریال های پرمخاطبی را می سازند. به عنوان یکی از بازیگران این مجموعه فکر می کنید این اتفاق برای این سریال هم بیفتد و در زمان پخش مورد توجه قرار بگیرد؟
از الان من نمی توانم پیش بینی در این زمینه داشته باشم. اما با این حال فکر می کنم از ان دست سریال های خوب خواهد شد و مخاطب بتواند به خوبی با آن ارتباط برقرار کند.
با توجه به عکس هایی که از این سریال منتشر شده، باز هم مشخص است که خودتان را به دست گریمور سپرده اید و مثل کارهای قبلی با این قضیه مشکلی ندارید. در صورتی که برخی بازیگران با این مسئله مشکل دارند!
به هر حال ما پذیرفته ایم که بازیگر هستیم و تغییر دادن چهره با گریم های مختلف جزوی از کار ماست. البته برخی از همکاران ما دوست ندارند تغییر چندانی روی چهره شان ایجاد شود. اما من فکر می کنم صورت و بدن، ابزار کار بازیگر است و از این نظر بازیگر برای پیشبرد کار باید در اختیار کار باشد و باید تن به این کار بدهد.
تا به حال به واسطه تغییراتی که در گریم به چهره شما در کارهای مختلف داده اند، پشیمان نشده اید؟
به هر حال بازیگر در کنار شغل و حرفه اش، مثل هر آدم دیگری زندگی هم می کند. به عنوان مثال در سریال «زعفرانی» وسط سر من را تراشیده بودند و من مدتی با این چهره زندگی می کردم. اصولا هم مردم ما را می پذیرند و از این نظر ما را درک می کنند. بنابراین با مشکل خاصی روبرو نشدم و یا از تغییر چهره و گریم تا به حال پشیمان نشده ام.
خب کمی هم به سریال «آسپرین» بپردازیم. فکر می کنم پس از مدتها نقش جدی و متفاوتی به شما پیشنهاد شد و برای شما فرصتی مهیا شد تا بتوانید در یک سریال درام معمایی حضور متفاوتی داشته باشید.
البته من حضور کوتاهی در این سریال داشتم.
بله اما سایه فرهاد از همان ابتدا در داستان افکنده شده بود و یکی از مهمترین گره های داستان غیبت فرهاد بود.
فرهاد نجفی از دوستان قدیمی من است و پیش از این کار هم برای کارهایی که ساخته بودند، به من پیشنهاد می دادند و اتفاقا اصرارشان بیشتر این بود که من باید نقش جدی بازی کنم. اما تا این سریال فرصت همکاری مهیا نمی شد. اتفاقا این کار همزمان با حضور من در سریال «زعفرانی» شد و سکانس های من در مدت چند روز تصویربرداری شد.
یعنی همزمان که نقش کمدی در «زعفرانی» بازی می کردید، در «آسپرین» در قالب یک نقش جدی حضور داشتید؟
بله. ضمن اینکه فیلمنامه کامل را نداشتم و زمان تمرین و دورخوانی با بازیگران را هم نداشتم. اصلا نمی دانستم چه بازیگرانی قرار است در این سریال بازی کنند و پارتنر های من چه کسانی هستند. خیلی زود گریم شده و مقابل دوربین رفتم و همان سکانسی بود که با خانم بروفه بازی داشتیم. مسلما به همین دلیل من خیلی از خودم راضی نبودم و زمانی که کار را دیدم، احساس کردم تمرکزی را که باید روی کار داشتم، در بازی نداشتم.
در قسمت های قبل، فرهاد توسط پلیس دستگیر شد. با این حال شما در فصل دوم هم حضور دارید و یا اینکه دستگیر شدن فرهاد پایان بازی شما بود؟
نمی دانم. صحبتی که تا امروز در این باره نشده است. بنابراین فکر می کنم بازی من تمام شده است. البته آقای نجفی از همان ابتدا به من لطف داشت و می خواست که فرهاد را به گونه ای مجددا وارد داستان کند، اما من نمی پذیرفتم. چون سر فیلمبرداری بودم و نمی رسیدم ادامه بدهم.
این سریال یکی از کارهای متفاوتی است که می تواند سلیقه مخاطب را تغییر بدهد. گرچه اوایل داستان، با ورود شخصیت های مختلف مخاطب سردرگم می شد. اما هر چقدر که داستان پیش می رود، ارتباط بهتری با آن برقرار می کند. به نظر شما ساخت چنین کارهایی به خصوص در تلویزیون می تواند سلیقه مخاطب را تغییر داده و باز هم شاهد کارهای خوب و ماندگاری در تلویزیون باشد؟
به نظر من تلویزیون به عنوان یک محصول کاملا جامع و فرهنگی و مخاطبان بیشتری هم که به نسبت سینما و تئاتر دارد، می تواند در آن اتفاقات بهتری بیفتد. از این رو این خوراک را باید تلویزیون به مردم بدهد که متاسفانه این اتفاق نمی افتد و ما خودمان را در یک سری ژانرهای سریال سازی محدود کرده ایم. البته در سینما و تئاتر هم خودمان را به کمدی، تراژدی و درام محدود کرده ایم.
نه کارهایی در ژانر وحشت داریم و نه سریال ها و فیلم های تاریخی خوب. البته فقط تعدادی از کارگردان ها هستند که در زمینه ساخت سریال های تاریخی فعالیت می کنند. از این رو دچار تکرار مکررات شده ایم، حتی در زمینه کارهای کودک هم فقیر هستیم. مسلما باید این تنوع در سریال ها و فیلم های ما وجود داشته باشد. به عنوان مثال تا به حال ژانر معمایی به این شکل نداشتیم و آنقدر قصه ها ساده هستند که مخاطب می تواند به راحتی پایان آنها را حدس بزند. بنابراین باید چنین کارهایی در سینما و تلویزیون ساخته شود.
البته با توجه به فضای نمایش خانگی که به نسبت سینما و تلویزیون بازتر است، فکر می کنم چنین کارهایی را ما صرفا در نمایش خانگی خواهیم دید.
خب در تلویزیون حساسیت بیشتری وجود دارد و به همین دلیل دست همه بسته تر از سینما و نمایش خانگی است. گرچه به نظر من حتی در سینما و نمایش خانگی هم دست بسته هستیم و مثل این است که به یک نفر بگویند با نخود و رشته آش درست کن. با بضاعتی هم که در سینما و تئاتر و تلویزیون داریم، کار سخت تر می شود. امیدورام فضا کمی بازتر شود تا مردم هم باورپذیرتر کارها را ببینند و دنبال کنند. چون یکی از مشکلات ما این است که مردم سخت با داستان های فیلم ها و سریال ها ارتباط برقرار می کنند. برای اینکه داستانها اغلب قابل باور نیست. با این حال می توانم به جرات بگویم که هنرمندان ایرانی با همان نقصانی که وجود دارد، باز هم توانایی بسیاری دارند. می بینیم که شهاب حسینی و اصغر فرهادی جایزه با ارزش کن را می گیرند.
مخاطب همواره شما را با نقش های طنزی که ایفا کرده اید، می شناسد و دوست دارد. حال که چنین تجربه متفاوتی داشتید، چه فیدبکی از مخاطبان گرفته اید؟
معمولا مخاطب زمانی که به یک کلیشه عادت می کند، دوست ندارد آن کلیشه بشکند. به خصوص در مورد بازیگرانی که بیشتر در زمینه کمدی و طنز فعالیت دارند. به عنوان مثال تماشاگر دوست ندارد رضا عطاران را در یک کار به شدت جدی ببیند. اما برای من عجیب و جالب بود که من را در قالب نقش جدی پذیرفته اند. حتی من کامنت هایی در این زمینه داشتم که از من خواستند کار کمدی را کنار بگذارم و بیشتر کار جدی بازی کنم.
برای من زمانی خیلی مهم و آزار دهنده بود که اغلب کارهای کمدی پیشنهاد می شد. در صورتی که فعالیت هنری من از تئاتر و کار جدی آغاز شده بود. اما از یک جایی به بعد بیشتر در کارهای کمدی حضور داشتم. اما در این یکی دو سال اخیر این قضیه برایم حل و فصل شد و آزاردهنده نبود. چون کار کمدی خیلی سخت تر از کار جدی است و من مدتی است که از بازی در چنین کارهایی لذت می برم. البته من هیچ وقت خودم را بازیگر کمدی نمی دانستم چون تعریف بازیگر کمدی متفاوت است. بنابراین من خودم را بازیگر می دانم و تعریف بازیگری این است که می تواند هر نقشی را بازی کند. در این زمینه هم من ادعایی ندارم، اما اطمینان دارم در زمینه جدی هم می توانم بهتر باشم و چه بسا بازی در قالب نقش های جدی برای من آسان تر از کار کمدی و طنز باشد.
با این حال چرا در سینما حضور کمرنگی دارید؟
باید پیشنهاد کار خوبی در سینما بشود که من آن کار را دوست داشته باشم و بپذیرم. چون من در انتخاب کمی نسبت به خودم سختگیر هستم و سخت انتخاب می کنم. به این دلیل که من به کار بازیگری به عنوان یک شغل و مثل یک کارمند نگاه نمی کنم که حالا هر کاری که پیشنهاد می شود، بپذیرم و مثل یک کارمند صبح بروم سر کار. من باید نقشم را دوست داشته باشم تا بتوانم آن را بازی کنم. تا به امروز هم در هر کاری که بازی کرده ام، آن نقش را دوست داشتم. بنابراین در سینما هم اگر نقش های خوبی پیشنهاد شود و دوست داشته باشم، حتما بازی می کنم.
شما سالهاست که با مهران مدیری همکاری می کنید. چه در تلویزیون و چه در نمایش خانگی. اما مدتی است که در چند کار اخیر وی حضور نداشتید. علت خاصی دارد؟
آقای مدیری مدتی است کار نساختند.
دو فصل «درحاشیه» را ساختند که شما حضور نداشتید و در حال حاضر هم در برنامه «دورهمی» که به هر حال می توانستید در آیتم های نمایشی حضور داشته باشید.
خاطرم هست که سر کار بودم و نمی توانستم در کار ایشان حضور داشته باشم. ضمن اینکه نقشی که مناسب ببینند من بازی کنم نبوده. وگرنه من که آقای مدیری را خیلی دوست دارم و در اغلب کارهای ایشان حضور داشتم. اما به نظر من هر چیزی باید سر جای خودش باشد. یک زمانی هست که کارگردان هیچ نقشی را مناسب بازیگر نمی بیند.
پس ارتباط شما و مهران مدیری بیشتر از اینکه از روی رفاقت باشد، رابطه کاملا حرفه ای است.
بله. به نظر من کاری که در رودربایستی صورت بگیرد، نتیجه خوب و راضی کننده ای ندارد.
گویا این اواخر تصمیم گرفته اید که در زمینه موسیقی هم فعالیت کنید.
بله البته سالها قبل من در یک تله فیلم خوانده بودم. اما در کل قرار نیست که فعلا بخوانم. من در حال حاضر به عنوان تهیه کننده با برادرهایم که نام گروهمان «دکور» است، همکاری می کنم. البته برادرهایم مدتهاست به طور حرفه ای کار می کنند. حامد جان که سنتی می خواند و کنسرت هم داشته و توحید جان هم کلی track خوانده است. اما خواستم که اتفاق جدیدی در موسیقی بی اندازیم. اتفاقا ژانر جدیدی هم کار می کنیم و خودم به بچه ها خط می دهم.
در چه مرحله ای قرار دارد؟
چند track ارائه داده ایم که فکر می کنم کارهای متفاوت و خوبی باشد. البته قرار است به زودی آلبوم هم جمع آوری کرده و کنسرت هم برگزار کنیم. به هر حال کار موسیقی هم سخت است. اینکه مخاطب بتواند کار را دوست داشته باشد و ارتباط برقرار کند، سخت است.
گویا گروه «دکور» با سریال «آسپرین» هم همکاری داشته اند؟
بله تیتراژ پایانی تا قسمت پنج سریال با صدای بچه ها پخش شد.
ارسال نظر