بازیگرانی که هنوز اسکار نبردهاند! (۱)
همه میدانیم که جوایز اسکار عادلانه نیستند، اما از قرار معلوم، این جوایز تاثیر عمدهای بر سلایق عمومی دارند. این موضوع باعث میشود که خرده گرفتن از رای دهندگان جالب، و گاها ضروری باشد.
گلن کلوز با کلاس و سرسخت است. اگر یک پرنده میبود، میتوانست یک شاهین باشد. او در فیلمها همیشه برای نقشهای عاشقانه انتخاب میشد و در فیلم Fatal Attraction بینهایت جذاب ظاهر شد، اما به نظر میآید که رای دهندههای اسکار، بیش از اینکه بخواهند از وی قدردانی کنند، به او احترام میگذارند. او شش بار نامزد شده است، بدون آنکه یکی از این جوایز را برده باشد.
سه تجربهی اول نامزدی او، برای بازیگر نقش مکمل در فیلمهای The World According Garp ، The Big Chill و The Natural بودند. به دنبال آن، برای نقش اصلی در فیلمهای "جذابیت کشنده"، "روابط خطرناک" و "آلبرت نابز ". در فیلم آلبرت نابز، او همچنین در نویسندگی و تهیه کنندگی هم دست داشت.
این فیلم یک نامزدی اسکار از پیش معین بود، شاید برای اینکه بعد از دو دهه دوباره به گردونهی نامزدها بازگردد. بسیاری از مردم او را برای بازی در فیلم "محافظین کهکشان" میشناسند.
لیست نامزدیهای این بازیگر به شرح زیر است:
بهترین بازیگر مکمل زن:
- The World According to Garp (۱۹۸۲)
- The Big Chill (۱۹۸۳)
- The Natural (۱۹۸۴)
بهترین بازیگر زن:
- Fatal Attraction (1987)
- Dangerous Liaisons (1988)
- Albert Nobbs (2011)
سال ۱۹۹۶ برای ادوارد نورتون، سالی بود که همهی بازیگران میتوانند آرزوی آن را داشته باشند. او برای بازی نقش اصلی در یک فیلم ترسناک کوچک، به نام Primal Fear انتخاب شد که این نقش، بدلکاری شدیدا مشکل و شوکه کنندهای میطلبید. نه تنها او بدون کوچکترین مشکلی از پس این نقش برآمده بود، بلکه وی زمانی موفق شده بود که بسیاری پیش از او شکست خورده بودند.
آوازهی او به سرعت در همه جا پخش شد و باعث شد که برای بازی در فیلم "همه می گویند دوستت دارم (1996)"، اثر وودی الن (که نورتون در آن آواز میخواند) و فیلم "مردم علیه لری فلینت (1996)"، اثر میلوس فورمن انتخاب شود. در فیلم "مردم علیه لری فلینت"، او دیالوگی دارد که به راستی مانند این است که جملات از خودش باشند تا اینکه متنی حفظ شده بوده باشد. بسیاری از سازمانهای جوایز تصمیم گرفتند که برای هر سه فیلم، به نورتون یک جایزه بدهند، اما آکادمی اسکار تنها میتوانست یک فیلم را انتخاب کند و Primal Fear را برگزید.
پیشرفت نکردن برای نورتون ممکن نبود. پس از آن او در سال 1998 در فیلمهای Rounders و American History X نقش آفرینی کرد. او برای فیلم American History X، نامزد دریافت جایزهی بهترین بازیگر شد، ولی بعد از آن دیگر هیچ اتفاقی نیافتاد. نه این که بگوییم نورتون افت کرد یا هرچیز دیگری، فقط اینکه تا به امروز، نامزد دریافت جایزهی دیگری نشده است.
او میتوانست برای فیلمهای موفق و خوبی همچون Fight Club، اثر سال 1999 دیوید فینچر، 25th Hour، اثر اسپایک لی، The Painted Veil و Stone اثر جان کوران، Moonrise Kingdom اثر وس اندرسون، یا حتی فیلمهای جالبی مانند The Score یا The Italian Job و یا The Illusionist نامزد شود، اما نشد. او همچنین یک فیلم خوب را نیز به نام Keeping the Faith الهام گرفته از مربیش میلوس فورمن، کارگردانی کرده است. اما او به شدت در فیلم Birdman، محصول سال 2014 خوب ظاهر شده است، بنابراین ممکن است هنوز هم فرصت برایش باقی باشد.
لیست نامزدیهای این بازیگر به شرح زیر است:
بهترین نقش مکمل مرد: Primal Fear (1996)
شکست خورده در برابر: Cuba Gooding, Jr., Jerry Maguire
بهترین بازیگر مرد: American History X (1998)
شکست خورده در برابر: Roberto Benigni, Life Is Beautiful
Sigourney Weaver
سیورنی ویور مرتبا در فیلمهای رده بالا ظاهر میشود (او بهترین ویژگی فیلم آواتار بود)، اما از سال ۱۹۸۰ تا به حال نامزد اسکار نشده است. او یکی از ۱۱ بازیگری است که توانستهاند دوبار در یک سال، نامزد اسکار شوند (برای اسکار بهترین بازیگر زن در فیلم Gorillas in the Mist و بهترین بازیگر نقش مکمل زن در فیلم Working Girl، محصول سال ۱۹۹۸)، و تنها یکی از ۴ نفری است که در هیچ کدام از موارد موفق به بردن اسکار نشده است.
دلیل اصلی اهمیت او البته این است که برای فیلم "فضاییها (1986)"، اثر جیمز کامرون، نامزد اسکار بهترین بازیگر زن شده است. در آن سال او فرصت بردن اسکار را نیافت، اما این بار، نامزد شدن افتخار بزرگی بود. عموما بخش بهترین بازیگر زن، شامل نقشهای نالان و نرم است که پس از دریافت جایزه، به ندرت به خاطر میمانند.
اگرچه این بار، با بازی ریپلی، بیگانهای جنگجو که همچنین برای نیوتِ یتیم شده مادری نیز میکند، نقشی ماندگار برای سالهای آینده خلق کرده است. این یک نقش محکم و واقعی بود و شامل حرکات فیزیکی، و شخصیت احساسی و قابل اتکا و همچنین فرمانده و مسئول میشد. ویور پیش از این نیز نقش ریپلی را بازی کرده بود و دو مرتبهی دیگر نیز این کار را خواهد کرد، اما این بزرگترین لحظه برای او بود.
لیست نامزدیهای این بازیگر به شرح زیر است:
بهترین بازیگر زن: Aliens (1986)
شکست خورده در برابر: Marlee Matlin, Children of a Lesser God
بهترین بازیگر زن: Gorillas in the Mist (1988)
شکست خورده در برابر: Jodie Foster, The Accused
بهترین بازیگر مکمل زن: Working Girl (1988)
شکست خورده در مقابل: Geena Davis, The Accidental Tourist
Michelle Pfieffer
به محض بلند کردن موهای طلاییاش، میشل فایفر به یک شخصیت زیبای سینما بدل شد و با این وجود که زیبایی به ندرت جدی گرفته میشود، او به راحتی به عنوان یک بازیگر زن فوق العاده پذیرفته شد. او در فیلم جادوگران ایستویک (۱۹۸۷) مطرح شد و میتوانست برای فیلم متعهد به مافیا، اثر سال ۱۹۸۸ جاناتان دِم نامزد شود، ولی در همان سال برای فیلم روابط خطرناک (۱۹۸۸) نامزد اسکار شد. او مجددا در سال ۱۹۸۹ برای The Fabulous Baker Boys نامزد شد.
سپس عملکرد خوبش در فیلمهای کاخ روسیه، (1990 - اثر فرد شپیزی) ، بتمن باز میگردد (1992- اثر تیم برتون)، عصر پاکی (1993 - اثر مارتین اسکورسیزی) ادامه یافت. در این میان، او سومین و آخرین نامزدیاش را (تا به امروز) برای بازی در فیلم میدان عشق، به دست آورد. امروزه مردم احتمالا او را برای این دوره به خاطر میآورند. بیشتر به خاطر دور پیانو پلکیدن در فیلم The Fabulous Baker و یا در لباس خیره کنندهی کت وومن در فیلم Batman Returns.
پس از آن، با فیلمهایی که به نظر میآمد برای رقابت در اسکار ساخته شده باشند، ولی ثمری نداشتند، اوضاع آرام شد. اخیرا او با فیلمهایی نظیر Hairspray - آدام شنکمن، Stardust - متیو وان، Dark Shadows - تیم برتون و The Family - لوک بسان دوباره به عرصهی سرگرمی بازگشته است. ممکن است او دوباره به میدان باز گردد.
لیست نامزدیهای این بازیگر به شرح زیر است:
بهترین بازیگر مکمل زن: Dangerous Liaisons (1988)
شکست خورده در برابر: Geena Davis, The Accidental Tourist
بهترین بازیگر زن: The Fabulous Baker Boys (1989)
شکست خورده در برابر: Jessica Tandy, Driving Miss Daisy
بهترین بازیگر زن: Love Field (1992)
شکست خورده در برابر: Emma Thompson, Howards End
John Cusack
جان کازک یکی از انسانهای مطرح نسل خود بود. او کسی بود که همهی ما میخواهیم باشیم، اما او همچنین یک فرد احساسی شدید بود و با وجود تمام شوخیهایش، به عشق اعتقاد کامل داشت. او نقشهایی مثال زدنی در فیلمهای The Sure Thing - رابین رینر، Better Off Dead - استیو هالند و Say Anything - کمرون کرو بازی کرد و همچنین نقشهای مهمی در فیلمهای Stand by Me - رینر، Eight Men Out - جان سیلس و بسیاری فیلمهای دیگر داشته است. او از سخت کار کردن ابایی نداشت.
جز او، تمامی هنرپیشگان همکار او در فیلمهای The Grifters - استفن فریرز و Bullets Over Broadway 1994 - وودی الن نامزد اسکار شدند. مطمئنا این فیلمها بدون حضور او نمیتوانستند به این اندازه خوب و موفق باشند.
او شروع به نویسندگی کارهای خودش کرد و حاصل، Grosse Pointe Black و فیلم فوق العادهی High Fidelity بودند. او با کارگردانان بزرگی نظیر کلینت ایستوود (در فیلم Midnight in the garden of Good and Evil)، ترنس ملیک (در فیلم The Thin Red Line) و اسپایک جونز (در فیلم Being John Malkovich) همکاری کرد، اما با وجود تمامی اینها، هیچگاه نامزد اسکار نشد.
فیلمهای او، پس از سال 2000، مقداری افت و خیز داشتهاند و کارهای خوبی میانشان یافت میشود. اما او همچنان شخصیت خود را وارد فیلم میکند، حتی اگر به نظر برسد که بیشتر و بیشتر به خود حالت دفاعی بگیرد و پا پس بکشد. آیا آکادمی قصد دارد او را برای همیشه فراموش کند؟
فاقد نامزدی
Jim Carrey
مردم میگفتند که صورتش مانند لاستیک است. اندکی شبیه جری لوییس - یک شخصیت انسانی کارتونی - بود. او برای فیلمهای ساده و درآمد زای کمدی ساخته شده بود. وی به اندازهای محبوب بود که توانست برای فیلم "پسر کابلی" (1996)، اثر بن استیلر، رکورد درآمد 20 میلیون دلاری را به ثبت رساند و این خبر به حدی شوکه کننده بود که میتوان گفت همه فراموش کردند که او چقدر بیرحمانه در این فیلم خوب بازی کرده است. در فیلم فوق العاده ی پیتر ویر، The Truman Show او کنترل شدهتر ولی در عین حال، سردرگم بود.
به نظر میآمد که برای خلق شخصیت اندی کافمن، در فیلم Man on the Moon، اثر میلوس فورمن، تلاشهای بسیاری کرده و راههای بسیاری رفته باشد و اعماق ناشناختهی درونیاش را کشف کرده باشد. بار دیگر او خنده دار و فراموش ناشدنی بود. پس از آن فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind، اثر مایکل گوندری بود که در آن، توانست زجر دل شکستگی را قانع کننده تر از دیگر فیلمها به تصویر بکشد. این فیلم با موفقیت گستردهای روبرو شد و ستایش گردید و همچنین به عنوان یکی از بهترین فیلمهای آن دهه شناخته شد. بازیگرهمکار وی در آن فیلم، کیت وینسلت نامزد اسکار شد، ولی جیم کری، خیر.
گویی او تاوان عدم وقوف بر سخت کوشیاش توسط دیگران را میداد و این شد که به نظر میرسید که پا پس کشیده باشد و اندکی عصبانی باشد. فقط یک نگاه به فیلم I Love You Phillip Morris یا نقش مکمل به شدت حساسش در فیلم The Incredible Burt Wonderstone بیاندازید. شاید روزی یک جایزهی افتخاری دریافت کند. مشکل این است که آکادمی، کمدی را درک نمیکند، حتی زمانی که افرادی مانند کری، فهم آن را ساده میکنند.
نظر کاربران
فقط تو ایرانه که میان به بازیگر کمدی مثل ویشکا آسایش وعطاران جایزه بهترین بازیگر رو میدن.همه جای دنیا تفکر اهمیت داره ،چون کمدی فقط برا سرگرمیه.