گفتوگو با سيدجواد هاشمي؛ كارگردان
اختاپوس، فیلمی برای همه خانواده!
سيدجواد هاشمي، يكي از چهرههاي پركار سينماي ايران به حساب ميآيد. از بازيگري، مجريگري و نويسندگي گرفته تا اين اواخر كه او را در مقام كارگردان نخستين ساخته بلند سينمايياش مشاهده ميكنيم.
برخلاف تصور كه در اكثر مواقع، او را در فيلمهاي ژانر دفاع مقدس ميديديم، او براي ساخت نخستين اثر سينمايي خود، به سراغ سوژهاي كودكانه رفته تا نخستين كار خود را در گونه سينماي كودك رقم بزند، سينمايي كه فعاليت در آن، ريشهايتر و سختتر از هر گونه سينمايي ديگر است.
هاشمي در نخستين تجربه كارگرداني خود، موفقيتهاي خوبي را به دست آورده است و سبب شده مردم و منتقدين، استقبال قابل توجهي از فيلم «اختاپوس» به عمل آورند.به همين دليل با هاشمي، همكلام شديم تا از اين فيلم، انگيزهها و انتظارات وي بيشتر بدانيم.
آقاي هاشمي، شما در زمينه فعاليت در سينماي كودك تجربه چنداني نداريد، چه شد كه براي نخستين ساخته سينماييتان، به سراغ اين گونه خاص رفتيد؟
اين نخستين تجربه من در سينماي كودك است ولي من سالهاست كه معلم هستم و به همين دليل، تجربه كار با كودكان، نوجوانان و جوانان را دارم و فكر ميكنم در طول سالياني كه در آموزش و پرورش كار كردم، اين حس را داشتم كه چگونه ميتوانم دينم را به قشري كه تمام آينده در دستان آنهاست و بزرگترها، انگار فراموش كردهاند كه قرار است مملكت در دست آنها باشد و هيچ چيز هم بلد نيستند، ادا كنم. بچههاي امروز ما فقط بلدند با كامپيوتر كار كنند و متأسفانه از ارتباطات معنوي و فرهنگي، چيز زيادي عايدشان نشده و من فكر ميكنم كه در اين زمينه، ما بزرگترها مقصر هستيم بنابراين احساس دين كردم و «اختاپوس» را ساختم.
سينماي كودك، سينماي سختي است و گونهاي است كه خيليها، عليرغم اشتياق حرفهاي شان، براي نخستين كار خود، به سراغ آن نميروند و اين ريسك را نميپذيرند. بله، سينماي سختي است اما من هم ميخواستم كار سخت انجام دهم، به همين دليل در اين عرصه وارد شدم.بچهها را هم جدي گرفتم بنابراين يك كار جدي، پرهزينه و البته اخلاقي با پوسته شاد و كودكانه و مرتبط با همه اقشار جامعه و نه با يك قشر خاص ساختم. بله، از سيدجواد هاشمي بعيد بود وارد اين معركه شود اما من با توجه به عرق آموزگاري كه داشتم، وارد اين عرصه شدم.
احساس نميكنيد به عنوان نخستين كاري كه كارگرداني ميكنيد بايد داستان پرگره و پركشش تري را دستمايه قرار ميداديد؟
فيلمنامه شايد فيلمنامه قوي اي نباشد اما پر از گره است كه اگر نبود، بچهها در طول ۹۰ دقيقه، آن را تحمل نميكردند. شايد فيلمنامه مشكلات ديگري داشته باشد اما پر از گره است.من در طول اين سالها، شايد بيشتر از ۲۰ فيلمنامه نوشتهام و حدود۱۰ سريال، تله فيلم و فيلم تلويزيوني در سيما كار كردم و معتقدم اين فيلمنامه، گره دراماتيك دارد بدين شكل كه دختري كه گير افتاده، در زنداني ميافتد كه خودش آن را به دليل فرار از دست بدرفتاريهاي پدرش، انتخاب كرده، حتي شروع داستان هم با يك گره آغاز ميشود به اين ترتيب كه عجوزه، پشت پنجره آهوي پيشوني سفيد ميآيد و گره داستاني شكل ميگيرد و تماشاگر را بشدت ميخكوب ميكند، خوب در طول داستان، مگر گرههاي داستاني چگونه شكل ميگيرند؟
بچههاي دهه نود، خيلي سخت با داستانهاي اين چنيني ارتباط برقرار ميكنند و همين برقراري ارتباط مخاطبين اين سينما با داستان پرداختي، سبب سختتر شدن كار در اين گونه خاص ميشود.يعني شما معتقديد كودكان با داستان «اختاپوس» ارتباط برقرار ميكنند؟
به نظر من با داستان «اختاپوس» بله.ما امتحان كرديم. من چون معلم هستم، هميشه با ۲۰، ۳۰ نفر از شاگردانم در سنين مختلف، فيلمنامه را ميخوانيم تا ببينم آنها، آن را دوست دارند يا نه.براي اين فيلم هم قبل از اينكه آن را بسازم، اين كار را كردم.بعد از ساخت هم، نخستين كاري كه ميكنم اين است كه شاگردان را روي ميز تدوين ميآورم تا آنها فيلم را ببينند و من اصلاً فيلم را نگاه نميكنم و تنها به چهره شاگردانم نگاه ميكنم.آنها هر جا خسته شوند، ميفهمم كه فيلم، به لحاظ دراماتيك مشكل دارد.خوشبختانه در نظرسنجياي كه انجام داديم كسي به موضوع عدم ارتباط با اين فيلم اشاره نكرد. حتي اين نظرسنجي را در ميان كساني كه هيچ رابطه دوستي و رفاقتي با من نداشتند هم انجام داديم و باز هم كسي نگفت كه با اين فيلم ارتباط برقرار نكرده و يا از تماشاي آن خسته شده.مي توانم بگويم صددرصد و نه ۹۹ درصد بازخوردها، متوسط به بالا بوده است.شايد خيليها در مورد برخي از فيلمهايي كه روي پرده هست گفته باشند كه با آن ارتباط برقرار نكردهاند اما در مورد «اختاپوس»، چنين حرفي را نزدند.
بجز آن دو شخصيت ادبيات فولكلور، ديگر شخصيتهاي فيلم، از جايي گرفته شدهاند يا در اين فيلم خلق شدهاند؟
ما در تاريخ ادبيات فولكلورمان، دو شخصيت داريم به نامهاي آقا موشه و خاله سوسكه كه من دوست داشتم اين دو شخصيت در اين فيلم باشند كه البته بايد بگويم اين اسامي، هيچ ربطي به آن داستان فولكلور ندارند.از قضا اين دو را زن و شوهر در نظر گرفتم و نقش آنها را دادم به آقاي امين حيايي و همسرشان، نيلوفر خوش خلق.بقيه شخصيتهاي داستان، شخصيتهاي نو و تازهاي هستند كه وارد قصه من شدهاند، قصه هم قصه تازهاي است.بالاخره اين طبيعي است كه برخي داستانها، موضوعات همسان و هم رنگي با يكديگر دارند، اين طبيعي است.من در اين فيلم، راجع به خير و شر حرف زدم، تاريخ ادبيات پروردگار هم از هابيل و قابيل كه شروع شد، يعني خير و شر ولي بر اين مهم اعتقاد دارم كه هيچ كجاي قصه «اختاپوس»، قصه تكراري، مچاله شده و قديمي نيست.
گويا اين فيلم، اثري سهگانه است، درست است؟
بله، اين داستان در سه دفتر روايت ميشود.دفتر اولش را الآن ديديد.دفتر دوم و سوم هم هست.
دفتر دوم آن چه نام دارد و هماكنون در چه مرحلهاي است؟
دفتر دوم، «آهوي پيشوني طلا» نام دارد كه متن آن نوشته شده و من فعلاً، منتظر بازخورد دفتر اول هستم.
با توجه به اينكه يك هفته از اكران فيلمتان ميگذرد، از فروش گيشه و بازخورد نظرات مردم راضي هستيد؟
با كمال تأسف بايد بگويم از آنجايي كه در مملكت ما، پارتي بازي حرف اول را ميزند، در حال حاضر نميتوانم از اين فروش، رضايت كاملي داشته باشم.من يك سال و نيم پيش اين فيلم را ساختم آن وقت، كلاه قرمزي، ۶ ماه پس از توليد اكران ميشود. اين نخستين پارتي بازي است چون اول نوبت اكران فيلم ما بود نه فيلم كلاه قرمزي.
دوم اينكه كلاه قرمزي، يك برند و شخصيت شناخته شدهاي است اما ديديم كه چندصد آگهي رايگان به آن دادند و حسابي برايش تبليغ كردند اما اين كارها را براي ما انجام ندادند.حالا هم ما جاي آن كار آمديم و اكران شديم يعني جاي «اختاپوس»، با همان سرگروهي سينما قدس در حالي كه كلاه قرمزي را هنوز برنداشتند.متأسفانه، كلاه قرمزي، تماشاگران ما را جمع ميكند.آخر مگر ميشود در يك زمان، دو كار كودك به روي اكران باشد و كودكان بيايند و بزرگترها كار ما را در رقابت با كلاه قرمزي انتخاب كنند؟خوب بزرگترها با كلاه قرمزي نوستالژي دارند و مسلم است كه كودكانشان را براي تماشاي آن فيلم ميبرند.متأسفانه اين يك رقابت ناجوانمردانه است كه براي فيلم ما گذاشتهاند.
كلاه قرمزي هماكنون بيشتر از ۹ هفته است كه روي پرده جا خوش كرده و بيشتر از ۶ ميليارد فروخته است، من نميدانم قرار است اين فيلم ديگر چقدر بفروشد.ما فيلمي با اين همه دردسر و هزينه، در بخش خصوصي ساختيم كه دارند به راحتي به زمين ميزنند.۴ هفته ديگر محرم است و ما بايد فيلممان را از پرده پائين بياوريم من نميدانم كه اين بيعدالتي تا چه زماني ميخواهد ادامه داشته باشد اما من سپردم به خدا. حقيقتاً بازتابها تا به الآن بد نبوده اما انتظاري كه ما داشتيم خيلي بالاتر از اينها بود.با وجودي كه همه از فيلم راضي هستند و ميگويند كه اين اتفاقي است كه بعد از «دزد عروسك ها» تكرار نشده بود و... گمان ميكردم در هفته اول اكران، بايد ميتركاند اما اين اتفاق نيفتاد و اين به دليل بيعدالتي در اكران است.
سيدجواد هاشمي و سخن پايانياش با مردم و كودكان
من فيلمي ساختم براي مردم، كه بچهها را جدي بگيرند.فيلمي كه در ابتدا خيليها گفتند نساز چون پولش بازگشت ندارد اما من گفتم مهم اين است كه بچهها را جدي بگيرم بنابراين آمدم در فيلم حرف اخلاقي زدم و خير و شر را به كودكان معرفي كردم و به بزرگترها گفتم با بچهها، رفتار بد و ناخوشايندي نداشته باشيد.
حرف هايم در اين فيلم، حرفهاي اخلاقي است كه در طول ۳۰ سال آموزگاري، پاي تخته سياه هم گفته بودم و امروز آنها را پاي تخته سفيد اكران گفتم.انتظار دارم كه مردم از اين فيلم استقبال كنند.همين جا به بچهها ميگويم من سالها به عنوان معلم، شما را نگاه كردم، الآن از شما ميخواهم از بزرگترهايتان بخواهيد كه آنها هم به شما نگاه كنند.
نقدي بر فيلم «اختاپوس»رسيدن به يك خودآگاهي زيبا
فرم كلي روايت در دفتر اول فيلم اختاپوس تحت عنوان «آهوي پيشوني سفيد»، تابع هسته مركزي داستان خود است و اين براي فيلمي در حوزه سينماي كودك، امتيازي بسيار مهم تلقي ميشود.
همه ما بارها فيلمهايي با اين ادعا كه در ارتباط با سينماي كودك ساخته شدهاند را تماشا كردهايم كه در آنها يا از دريچه دنياي بزرگسالان به شكل و مفهوم روايت و داستان پرداخته شده بود و يا داستانها، اصلاً براي كودكان نبود و يا در اواسط فيلم، داستان، از دنياي كودكان جدا ميشد و پرداخت، بيشتر معطوف به داستانكها بود تا به موضوع هسته اصلي داستان.
اما زاويه نگاه، در اختاپوس، اين گونه نيست، فيلم در آغاز، با ماجراي نگاه كردن مهيب عفريته از پشت پنجره، به آهوي پيشوني سفيد آغاز ميشود و تا انتهاي داستان، تمام داستانكها و شخصيتها، حول آهوي پيشوني سفيد در جهت رهايي وي از مشكلي كه ايجاد كرده، ميچرخند بدون آنكه ساختمان داستان بخواهد به دنياي هيچ يك از شخصيتهاي بسيار زياد داستان نزديك شود يا براي آنها، پرداختي بيشتر از آن ميزان ارتباطش در جهت كمك رساندن به آهوي پيشوني سفيد قائل شود.اين خود بزرگترين حسن يك اثر در حوزه سينماي كودك است كه در «اختاپوس» به شكل ظريفي رعايت شده است.
اتفاق مهم ديگري كه در اين فيلم به وقوع ميپيوندد اين است كه «اختاپوس» به شكلي كاملاً جدي، داستان مهيجي را براي مخاطب خود تعريف ميكند كه در عين برخورداري از جنبههاي فانتزي جلوههاي ميداني و بصري بسيار زياد خود، اثري از يك داستان وارفتهاي كه مخاطب بداند براي سرگرم كردن او در نظرگرفته شده و يا اينكه بتواند انتهاي آن را حدس بزند، مشاهده نميشود.مخاطب درگير ماجراي شخصيت اصلي داستان ميشود و از وقايعي كه خيلي جدي براي آهوي پيشوني سفيد به وقوع ميپيوندد، تعجب كرده و آنها را دنبال ميكند.
مخاطب هيچگاه به شخصيتهاي اين فيلم به چشم چهرههايي فانتزي و بيكاربرد نمينگرد چون تمام آن شخصيتها، كاركردهايي دراماتيك دارند؛ كاركردهايي كه به راحتي ميتوان از روي آنها، به خوب بودن شخصيت شان و يا بدمن بودنشان، حكم داد و حال آنكه چنين فيلمي، پيامي كاملاً اخلاقي نيز دارد به گونهاي كه از طرق مختلف و با نشان دادن عناصر خير و شر و همچنين بازتابهاي كارهاي هر دو گروه، نه تنها به بعد آموزشي توجه ميكند بلكه شعارهايي ميدهد كه مخاطب با توجه به ارتباط بهينهاي كه با داستان برقرار كرده و شخصيت هايش را بشدت ميپذيرد، خواه ناخواه، آن نصايحي كه در اين فيلم، به شيوهاي غيرمرسوم در آثار سينماي كودك بيان ميشود را ميپذيرد و اين همان خودآگاهي زيبايي است كه همواره ملكه ذهن آن كودكان خواهد ماند.
بنابراين فيلم فارغ از آنكه توانسته با ارزشهاي سينمايي خود، سبك نويني را در اين گونه سينمايي به خود اختصاص دهد، موفق شده هدف غايي خود را كه همانا، پندآموزي به شيوهاي قابل فهم باشد را به درستي و به دور از هر عملي كه كودك حس كند او را فريب دادهاند، بر روي مخاطبان خود پياده نمايد و اينجاست كه اهميت اين سينماي زيرساختي و آموزشي، كه سالهاست با اين عناوين غريبي ميكند، بار ديگر متجلي ميگردد.
فارغ از ارزشهاي نوشتاري و دراماتيك فيلمنامه، ديگر عناصر هم در شكل خاص خود استفاده شدهاند.به گونهاي كه ما شكل موزيكال كاناليزهاي را در اين فيلم مشاهده ميكنيم.استفاده از شعر و آهنگ در تمامي صحنههاي فيلم، نه تنها از شدت و ضعفي مفهومي برخوردار است بلكه متناسب با حال و هواي سكانسها، تغيير فضا داده و در بسياري از لحظات فيلم، به بار آورنده تعليقي متناسب با آن موقعيت است.
استفاده صحيح فيلم از جلوههاي ويژه ميداني و بصري نيز از ديگر امتيازات اين فيلم به حساب ميآيد كه شكلي همگون و هارمونيك با آن فرم افسانهاي داستان برقرار مينمايد.بازيگران نيز اگرچه شناخته شدهاند اما بازي در اين فيلم كودك را جدي گرفتهاند و به خوبي درگير نقش هايشان شدهاند.
ديگر زمان آن است كه با تغيير ذائقه كودكانمان، سينماي اين قشر نيز با تغييراتي بسيار اساسي در نوع نگاه و استفاده از جنبههاي كاركردگرايانه تعاريف اين نسل از عناصر محيطيشان در زمان كنوني تغيير يابد.«اختاپوس» فيلم مغتنمي در اين وانفساي سينماي كودك ايران به شمار ميآيد كه توانسته تعريف درستي از نيازهاي سينمايي كودكان در القاي يك داستان افسانهاي ايفا كند.
نخواستیم کم کاری کنیم
«مسعود اطیابی» تهیهکننده فیلم «اختاپوس»، مدعی است که با وجودی که سینمای کودک در ایران، دچار کمکاریها و ناملایمات بسیاری است اما آنها نخواستند که در فیلمشان، ادامهای بر همان کمکاریها داشته باشند بنابراین فیلمی را تولید کردهاند که با حضور ستارگان سینما، استایل بسیار خوبی دارد و اثری شکیل در حوزه سینمای کودک ایران به شمار میرود. گرچه هزینه میلیاردی این فیلم نیز آنها را از انجام تکنیکهای میدانی و بصری پیشرفته، باز نداشت و به این ترتیب، سینما این روزها میزبان فیلم میلیاردی دیگری بر پردههاست.
با مسعود اطیابی پیرامون فیلم «اختاپوس» گفتوگویی انجام دادهایم که نظر شما را به خواندن آن جلب مینمايیم.
آقای اطیابی طرح ابتدایی «اختاپوس» چگونه و توسط چه کسی نوشته شد؟
آقای سیدجواد هاشمی، در ابتدا فیلمنامهای داشتند به نام «عشق ممنوع» در ژانر اجتماعی که قرار بود آن را کار کنیم که آن فیلمنامه، توسط ارشاد، رد شد.بعد از چند وقت آقای هاشمی شخصاً از طریق ارشاد پیگیری کردند و آنها هم گفتند اگر فیلمنامه دیگری بیاوری به آن پروانه ساخت میدهیم و به این ترتیب شد که آقای هاشمی، طرح «اختاپوس» را نوشتند که قصه خوبی داشت.ما آن را به ارشاد ارائه کردیم و پروانه ساخت گرفتیم.
در ابتدا به این اندیشیده بودید که تا این میزان از تکنولوژی، در فیلم استفاده کرده و هزینه سنگینی را متحمل شوید؟
نه، ما از ابتدا، برآورد مالی کمتری داشتیم، شاید در حدود نیمی از هزینهای که نهایتاً برای این فیلم صرف شد، میدیدیم که در ژانر کودک، کمکاریهای بسیاری میشود بنابراین نخواستیم که وارد این کمکاریها شویم، ضمن آنکه فکر میکردیم چون کاری در حوزه سینمای کودک انجام میدهیم، بالطبع ممکن است مورد حمایتهایی هم قرار بگیریم که متأسفانه مورد حمایت هم قرار نگرفتیم. کمکم که وارد کار شدیم، شروع کردیم به هزینه کردن و بدین ترتیب، هزینهها زیاد شد و در نهایت، به این فکر رسیدیم که شرکایمان را زیاد کنیم و کار را به فرجام برسانیم.
در این فیلم، بر استفاده از بازیگران چهره تأکید داشتید، این کار شما دلیل خاصی داشت؟
به هر حال وقتی فیلمی بخواهد برای کودکان و خانوادهها جذاب باشد، حضور بازیگران چهره، امری مهم و تأثیرگذار به شمار میرود. ما میتوانستیم در این فیلم از بازیگران غیرچهره استفاده کنیم و هزینههایمان را به مقدار زیادی کاهش دهیم اما در رسیدن به سینمای کودکی که میخواهد مورد استقبال قرار بگیرد، استفاده از بازیگران چهره، لازم است به سراغ بازیگران سرشناس و مهم برويم.
چقدر برای این فیلم هزینه کردید؟
نزدیک به یک میلیارد تومان.
تمامش را بخش خصوصی متقبل شد یا نهادهای دولتی هم سرمایهگذاری کردند؟
همه را بخش خصوصی تقبل کرد. البته ما درخواستی هم نکرده بودیم. ترجیح دادیم این کار، تماماً در بخش خصوصی ساخته شود و به همین ترتيب، سرمایه این کار، توسط سرمایهگذار و شرکایمان، تأمین شد. آن حمایتی که صحبتش را کردم، در زمینه سرمایهگذاری نبود چون واقعاً در این زمینه درخواستی نکرده بودیم، ما توقع حمایتهایی معمولی و بلاعوض را داشتیم که متأسفانه آن حمایتها به وقوع نپیوست.
طبیعتاً انتظار فروش گیشه، از این فیلم بسیار بالاتر از فروش کنونی فیلم است، به نظر شما، چرا «اختاپوس» نتوانست در هفته اول اکران خود، آن فروش قابل توجه مدنظر را داشته باشد؟
فروش فیلم همین الان هم خوب است اما نباید در این بین، فیلم کلاه قرمزی را از یاد ببریم، بالاخره این فیلم در هفته آخر اکران به سر میبرد.این فیلم که از پرده پائین بیاید، فکر می کنم که استقبال از فیلم ما خیلی بیشتر میشود. البته هنوز هم فیلم، درست آن طور که باید و شاید، معرفی نشده. فروش فیلم بسیار خوب است. در شرایط کنونی، بعد از فیلم کلاه قرمزی، بیشترین فروش روی پرده، متعلق به فیلم «اختاپوس» است و این فیلم در رده دوم جدول فروش قرار دارد که این، آمار بسیار خوبی است. پیشبینی من این است که فروش این فیلم، از این به بعد بیشتر هم میشود و مطمئنم در هفته دوم اکران، فیلم اول جدول فروش خواهیم بود.
نمیتوانستید فیلم را در زمان بهتری اکران کنید؟
چرا، توقعمان، زمان بهتری بود ولی تصمیمات شورای صنفی نمایش و ارتباطاتی که وجود دارد، موجب شدند که فیلم ما در این زمان به روی پرده برود.
در شرایطی که اغلب فعالیتها در سینمای کودک، به نوعی، شکست از پیش تعیین شده تلقی میشوند و پول هزینهها به صاحبانشان بازنمیگردد آیا از این موضوع بیم نداشتید که با ساخت این فیلم ممکن است حتی هزینههای آن هم به سرمایهگذاران باز نگردد؟
ما قطعاً به پولمان خواهیم رسید.اگر موانع پیشبینی نشدهای به وجود نیاید یا برایمان به وجود نیاورند، به فروش بسیار خوبی خواهیم رسید. این فیلم برای اینکه به پول خودش برسد، باید حدود ۳ میلیارد تومان فروش داشته باشد که من امیدوارم، «اختاپوس» به این رقم برسد.
این فیلم قسمت اول یک سهگانه است، در سری دوم این فیلم هم شما را در مقام تهیهکننده خواهیم دید؟
ابتدا باید ببینم برای دفتر اول «اختاپوس» چه اتفاقاتی رقم خواهد خورد.
نظر کاربران
کلیپش خیلی باحاله
http://www.okhtapoos.ir/movie.htm
چ فیلم فانتزی و بامزه ای ممنون اقای هاشمی
چون امین حیایی و شریفی نیا بازی کردن این فیلمو نمی بینم.تمام.
من كه خلي خوشم اومد وااااااااااااااااي اگه بهم بگن بيا هرروز برو اين فيلم راببين باسر ميرم مارا اردوبردند تا اين فيلم را ببينيم يكم بخنديم ولي من هم گريه كردم هم خنديدم ...........
پاسخ ها
بابا اینقدر پیاز داغشو زیاد نکنین قشنگ بود ولی نه اینقدر بیتا خانم
من با بیتا موافقم
خیلی فیلم قشنگیه شادم هست من فقط دفتراولشودیدم دفتر2و3شم هستش درکل خیلی باحال من توسینمادیدم واقعاقشنگ ممنون ازاقای سیدجوادهاشمی.
روی کار سید جواد هاشمی نمیشه عیب گذاشت بعدشم ماشنش فروخت تا این فیلم ساخت حساب کنید ماشنیش چقیمتی بود که توانست این فیلم پر حزینه ترین فیلم سال کنه
من راضی بودم ولی بازی امین زندگانی یک چیز دیگه است
از کلاه قرمزی سره
کلاه قرمزی نصف فیلم رو دنبال شستن بچه بود
خخخخخخخخخخخخخخخخخخ