۱۰ دوره برتر جشنواره فیلم کن
شایعات مربوط به جشنواره امسال، از آماده بودن فیلم های مختلف و سرحالی کارگردانان خاص تا اخبار کمیته انتخاب، دهن به دهن می گردند.
۱۹۴۶ - اولین دوره جشنواره فیلم کن
عناوین مهم بخش مسابقه: «برخورد کوتاه» (دیوید لین)، «دیو و دلبر» (ژان کوکتو)، «چراغ گاز» (جورج کیوکر)، «گیلدا» (چارلز ویدور)، «بدنام» (آلفرد هیچکاک)، «رم، شهر بی دفاع» (روبرتو روسلینی)، «تعطیلات از دست رفته» (بیلی وایلدر)، «سزار و کلئوپاترا» (گابریل پاسکال)، «نبرد راه آهن» (رنه کلمان)
۲۰ سپتامبر، ۱۹۴۶، در جنوب فرانسه مراسمی ترتیب داده شد که منظره پیش روی سینما را تا ابد دگرگون کرد. این در واقع دومین تلاش برای برپایی یک فستیوال سینمایی در محدوده ریو یرای فرانسه بود. اولین بار در سپتامبر ۱۹۳۹ برای برپایی این جشنواره برنامه ریزی شده بود که با حمله هیتلر به لهستان و پس از نمایش تنها یک فیلم («گوژپشت نتردام» اثر درخشان ویلیام دیترله، با بازی چارلز لوتنو مورین اوهارا) ناتمام ماند. اما جنگ در نهایت به پایان رسید.
در سالی که اولین دوره جشنواره فیلم کن برگزار شد ۴۴ عنوان انتخابی در بخش مسابقه حضور داشتند و با حضور کلاسیک های قدری چون اینها، اولین دوره این جشنواره هنوز هم یکی از بهترین ادوار آن است. نه تنها برای حضور کارگردانان مولف زیادی از جمله هیچکاک، لین، کوکتو، روسلینی و وایلدر (هر چه باشد هر دوره از کن سهم خود را از نام های بزرگ بر می دارد)، بلکه چون فیلم های این کارگردانان در این دوره از بهترین های کارنامه ایشان هستند، اگر نه برگزیده ترین آنها.
بخشی به این خاطر و بخشی به دلیل روحیه پساجنگی جشن و پایکوبی و همکاری بین المللی و نه رقابت محض، هیئت ژوری آن سال تصمیم به اهدای دو جایزه بزرگ گرفتند (این اتفاق پیش از معرفی جایزه نخل طلا افتاد، آن زمان جایزه بزرگ مهم ترین جایزه مسابقه شناخته می شد). جالب تر از همه - شاید در نتیجه این که رییس هیئت داوران، جورج هایزمن بیش از آن که متخصص سینما باشد یک سیاستمدار و تاریخدان بود. تنها فیلم سه کارگردان (روسلینی، وایلدر و لین) در این جشنواره خوش اقبال بودند و هشت جایزه باقی مانده میان فیلم هایی از سوئد، سوییس، مکزیک، چکسلواکی، دانمارک، روسیه، هند و فرانسه تقسیم شد.
عناوین مهم بخش مسابقه: «روز بد در بلک راک» (جان استرچز)، «افسانه های شیکاماتسو» (کنجی میزوگوچی) »Rififi» (ژول داسن)، «شرق بهشت» (لیا کاران)، «طلای ناپل» (ویتور یودیسکا)، «مارتی» (دلبرت مان)، «دختر روستایی» (جورج سیتون)
نخل طلا در سال 1955، احتمالا در پاسخ به تعداد زیاد عناوین منتخب هر سال در جشنواره کن ظاهر شد تا مهم ترین جایزه پیش از خود یعنی جایزه بزرگ را چند سالی از منو خط بزند. به این ترتیب جایزه ویژه هیئت ژوری هم به دومین جایزه مهم این رویداد تبدیل شد. اولین نخل طلای جشنواره به فیلمی آمریکایی، «مارتی» دلبرت مان، با بازی ارنست بورگناین رسید. این فیلم، بر اساس فیلمنامه اسکاری پدی چایفسکی به نوعی یک سرود درباره نجابت یقه آبی هاست و همسر سابق جین کلی، بتسی بلر در آن نقش آفرینی می کند، کسی که برای بازی در این نقش برای بیرون آمدن از لیست سیاه ضد کمونیست ها تلاش کرده بود.
قطعا با نگاه به عناوین منتخب انگلیسی سال 1955 در جشنواره به یاد لیست سیاه هالیوود و دوران «وحشت سرخ» می افتیم. یکی از افراد حاضر در این لیست، ادوارد دمیتریک کارگردان بود که با نسخه خود از «پایان رابطه» گراهام گرین در فیلمی با بازی دبور اکر و ون جانسون به بخش مسابقه آمده بود. در حالی که الیا کازان، کارگردان «شرق بهشت»، که جیمز دین را به دنیا معرفی کرد با نام بردن از فیلم های حاضر در جشنواره پیش از اعضای کمیته سروصدا به پا کرد اما با این حال اتفاقات سینمایی هیجان انگیز زیادی در خارج از آمریکا در حال وقوع بود؛ «طلای ناپل» دسیکا با بازی سوفیا لورن در اولین روزهای زندگی حرفه ای اش به نمایش در آمده بود تا کمی پایین تر از کلاسیک های نئورئالیستی این کارگردان ارزیابی شود. «Rififi» ژول داسن فیلمی منسجم و بی ناخالصی بود، در حالی که «افسانه های شیکاماتسو» کنجی میزوگوچی دیرتر با مخاطب ارتباط برقرار کرد و با این حال یکی از شاهکارهای این استاد ژاپنی است، آن طور که می گویند در لیست فیلم های محبوب آکیرا کوروساوا از میزو گوچی هم از جایگاه خوبی برخوردار است.
عناوین مهم بخش مسابقه: «شور و تصویب» (اوتو مینجر)، «کلئو از 5 تا 7» (آنیس واردا)، «ملک الموت» (لوئیس بونوئل)، «کسوف» (میکل آنجلو آنتونیونی)، «بی گناهان» (جک کلیتون)، «محاکمه ژاندارک» (روبر برسون)، «سفر دراز روز در شب» (سیدنی لومت)، «یک نوک زبان عسل» (تونی ریچاردسون)، «طلاق به سبک ایتالیایی» (پیترو جرمی)، «Mondo Cane» (گوالتیرو یاکوپتی، پائولو کاوارا، فرانکو پروسپری)
با این صف سرگیجه آور آثار کارگردانان مؤلف آمریکایی و اروپایی، یادآوری این نکته غافلگیرکننده خواهد بود که نخل طلای سال 1962، برای اولین بار و تا امروز تنها بار، به یک فیلم برزیلی رسید که زمانه حالا آن را فراموش کرده است: «قول» ساخته آنسلمو دوراتچی شاید داستان ساده تلاش یک مرد برای رساندن صلیب به کشیش و شکرگزاری برای زنده ماندن الاغش به دلایل زیباشناسانه به مذاق داوران خوش آمده بود. لوئیس بونوئل یک سال پس از ممنوعیت نمایش فیلم نخل طلا برده خود در سال 1961، «ویریدیانا» از سوی کلیسای کاتولیک دوباره به بخش مسابقه راه یافته بود، «ملک الموت» هم به همان اندازه افشاگرایانه بود. شاید یک برد دیگر منجر به سکته ناقص پاپ می شد، با این حال اهدای نخل طلا به این فیلم برزیلی آن هم در میان این تعداد عنوان تکان دهنده کمی عجیب بود.
از «کسوف» آنتونیونی تا فیلمی 61 دقیقه ای از برسون با عنوان «محاکمه ژاندارک» که هر دو دومین جایزه مهم جشنواره را با یکدیگر سهیم شدند، تا «شور و تصویب» پرمینجر و «بی گناهان» جک کلیتون با بازی دبو راکر. هیئت ژوری که در آن سال فرانسو تروفو را هم در جمع خود پذیرفته بود، جایزه خود را غیر منتظره به این فیلم اهدا کردند. البته اگر تصحیح اشتباهات کن حرفه من بود، نخل طلا به «کلئو از 5 تا 7» آنیس واردا می رسید. آن طور که معلوم شد، کن باید 31 سال صبر می کرد تا یک کارگردان زن مهم ترین جایزه جشنواره را از آن خود کند؛ جین کمپیون در سال 1993 برای «پیانو» موفق به دریافت این جایزه شد.
عناوین مهم بخش مسابقه: «ترس روح را می خورد» (رینر ورنر فاسبیندر)، «دزدانی مثل ما» (رابرت آلتمن)، «شوگرلند اکسپرس» (استیون اسپیلبرگ)، «هزار و یک شب» (پیر پائولو پازولینی)، «مکالمه» (فرانسیس فورد کوپولا)، «آخرین ماموریت» (هل اشبی)
برای یک بار هم که شده انتخاب ما در این دوره از کن با رییس هیئت ژوری، رنه کلر و همکاران او، مونیکا ویتی و الکساندر واکر تفاوتی ندارد. ما هم احتمالا فیلم درخشان و قدر ندیده فرانسیس فورد کوپولا، «مکالمه» را برای دریافت جایزه نخل طلا انتخاب می کردیم، مگر این که لذت دگرنوعی ملودرام «ترس روح را می خورد» فاسبیندر وسوسه مان می کرد خالی از لطف نیست که بگوییم این دوره فیلم هایی با موضوع عشاق فراری از کارگردانان آمریکایی مستعد را هم در بخش مسابقه راه داده بود و «دزدانی مثل ما» رابرت آلتمن و «شوگرلند اکسپرس» استیون اسپیلبرگ هر دو در مراسم حاضر بودند.
یک سال پس از آن اسپیلبرگ بلاک باسترهای تابستانی را با «آرواره ها» ابداع کرد و آلتمن هم جاده درام سازی را با «نشویل» تا انتها درنوردید. با حضور این دو غول در صف فیلم های منتخب (و اسپیلبرگی که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلمنامه شد)، «آخرین ماموریت» هل اشبی جایزه بهترین بازیگری را برای جک نیکلسون (مشترک با شارل بوآیه برای «Stavisky» ساخته آلن رنه) به ارمغان آورد و «مکالمه» نخل طلا را به خانه برد تا بیست و هفتمین دوره جشنواره کن به سال سینماگران آمریکایی تبدیل شود. پازولینی یا «هزار و یک شب» نیز جایزه بزرگ را به خانه برد. حتی جایزه اختتامیه جشنواره هم به فیلمی آمریکایی، «جاسوس ها» ساخته اروین کرشنر رسید.
عناوین مهم بخش مسابقه: «آل دت جز» (باب فاس)، «کاگاموشا» (آکیرا کوروساوا)، «حضور» (هل اشبی)، «آن سرخ بزرگ» (سم فولر)، «Breaker Morant» (بروس برسفورد)، «هر مردی برای خودش» (ژان - لوک گدار)
باز هم یک انتخاب خارج از مسابقه دیگر. «استاکر» آندری تارکوفسکی به بخش مسابقه راه پیدا نکرد و نمایش آن هم با اختلال مواجه شد. برخی این نوع رفتار با آخرین فیلم تارکوفسکی که در روسیه ساخته شد را عامدانه می دانند. با این حال این دوره از جشنواره بی تارکوفسکی هم از نام های بزرگ کم نداشت؛ کوروساوای ژاپنی در آخرین بازگشت خود با فیلم «کاگه موشا»، اولین فیلم او پس از پنج سال به جشنواره آمده بود. کوروساوا یک شاهکار دیگر را به جشنواره آورده بود که به شایستگی جایزه نخل طلا را از هیئت ژوری، به ریاست کرک داگلس دریافت کرد.
اگرچه این حماسه سامورایی، نخل طلا را تمام و کمال مال خود نکرد و همان طور که یک سال پیش از آن برای فیلم های «اینک آخرالزمان» و «طبل حلبی» اتفاق افتاده بود، آن را با «آل دت جز» ساخته باب فاس نابغه سهیم شد. «آن سرخ بزرگ» سموئل فولر، کارگردان محبوب کایه دو سینما که در آمریکا هنوز فیلمسازی بی - مووی ها شناخته می شد نیز در این دوره از جشنواره حضور داشت. هل اشبی هم با «حضور» در کنار استاد فرانسوی، آلن رنه و ژان - لوک گدار در مراسم حضور داشت که اولی جایزه بزرگ کن را برای فیلم «عموی آمریکایی ام» به همراه ژار دوپاردیو به خانه برد.
1989 - چهل و دومین دوره جشنواره فیلم کن
عناوین مهم بخش مسابقه: «جنسیت، دروغ و نوار ویدئویی» (استیون سودربرگ)، «کار درست را بکن» (اسپایک لی)، «سینما پارادیزو» (جوزپه تورناتوره)، «قطار مرموز» (جین جارموش)، «Sweetie» (جین کمپیون)، «Jesus Of Montreal» (دنیس آرکند)، «دوران کولی ها» (امیر کوستوریتسا)، «Monsieur Hire» (پاتریس لوکنت)، «باران سیاه» (شوهئی ایمامورا)
با اعلام خبر حضور «پترسون» جیم جارموش در جشنواره کن امسال، شایسته است که یادآوری کنیم فیلم غنی و سرحال او، «قطار مرموز» که مسیری نسبتا تازه را در کارنامه حرفه ای این فیلمساز می پیمود در چهل و دومین دوره جشنواره کن وارد بخش مسابقه شد تا سومین فیلم، پس از «عجیب تر از بهشت» و «Down By Law» از سوی این کارگردان باشد که وارد بخش مسابقه کن می شود. جالب است که خدای فیلمسازان مستقل در چنین سالی که حالا به نظرمان سال پدیدار شدن سینمای مستقل آمریکاست در کن حضور پیدا کرد. حتی ویم وندرس رییس هیئت ژوری هم با اهدای جایزه نخل طلای این سال به استیون سودربرگ ظاهرا متوجه تغییر در روال هر ساله کن شد و ادعا کرد فیلم سودربرگ او را به آینده سینما امیدوار کرده است.
با این حال همه از این دوره جشنواره راضی و خوشحال بیرون نیامدند؛ اسپایک لی اعتراض خود را بابت نادیده گرفتن «کار دست را بکن» از سوی هیئت ژوری تماما سفیدپوست اعلام کرد و گفت داوران انسانیت آتش زا و خشم آگین فیلم را درنیافتند. با وجود این که سالی فیلد، از دیگر داوران این دوره فعالانه وارد کمپین هواداری از فیلم اسپایک لی شد اما بعدتر به او گفت که دیگر اعضای ژوری پافشاری او را درک نکردند.
با این حال حتی اگر با پرسپکتیوی آمریکایی تقلیل کن سال 1989 به چنین بحث هایی وسوسه کننده باشد اما اتفاقات هیجان انگیز زیاد دیگری هم در جریان بودند، به خصوص نمایش فیلم تا ابد دوست داشتنی تورناتوره، «سینما پارادیزو» (برنده جایزه بزرگ) و نمایش اولین فیلم از کارگردان نخل طلا برده آینده، جین کمپیون با عنوان «Sweetie» و همچنین «باران سیاه» شوهئی ایمامورا و «دوران کولی ها» امیر کوستوریتسا که جایزه بهترین کارگردانی را برای او به ارمغان آورد.
عناوین مهم بخش مسابقه: «پالپ فیکشن» (کوئنتین تارانتینو)، «سه رنگ: قرمز» (کریشتوف کیشلوفسکی)، «زیر درخیتان زیتون» (عباس کیارستمی)، «La Reine Margot» (پاتریس شرو)، «Exotica» (توم اگویان)، «The Browning Version» (مایک فیگیس)، «خاطرات عزیز» (نانی مورتی)، «ژیستن» (ژانگ ییمو)، «وکیل هادساکر» (جوئل و ایتان کوئن)، «خانم پارکر و محفل شرور» (آلن رودولف)
یکی از بامزه ترین افتتاحیه ها و اختتامیه های تاریخ کن، کمدی اسکروبال قدر ندیده کوش ها، «وکیل هادساکر» فیلم افتتاحیه جشنواره و حاضر در بخش مسابقه بود و «Serial Mom» جان واترز با بازی کتلین ترنر به آن پایان داد. هیئت ژوری این سال، متشکل از کلینت ایستوود، در رأس آن، به همراه کاترین دنو،کازوایشی گورو و لالو شیفرین - چه شود! - در کمال تناسب به سر می بردند تا جایزه نخل طلای امسال در نهایت به فیلم دوران ساز تارانتینو رسید که چند سال پیش در بخش دو هفته کارگردانان با «سگ های انباری» ظاهر شده بود. با وجود این که «پالپ فیکشن» دیگر عناوین حاضر در جشنواره را به نوعی از سر راهش برداشت اما آنها هم خالی از لذات خود نبودند؛ البته کم هم نیستند: «خاطرات عزیز»، «Exotica»، «سه رنگ: قرمز» و «برای زندگی» ژانگ ییمو که شاید اگر زمان دیگری به کن می رسید از اقبال بهتری برخوردار بود.
عناوین مهم بخش مسابقه: «بازی های مسخره» (میشکل هانکه)، «توفانیخ» (انگ لی)، «Nilby Mouth» (گری الدمن)، «محرمانه لس آنجلس» (کرتیس هنسن)، «طعم گیلاس» (عباس کیارستمی)، «به سارایوو خوش آمدید» (مایکل وینترباتم)، «مارماهی» (شوهئی ایمامورا)، «شاد در کنار هم» (وونگ کار - وای).
در حال ورود به قلمرویی هستیم که شاید برای بیشتر ما آشنا به نظر بیاید، نه این که خاطرات آن را کاملا به یاد داشته باشیم اما همین قدر بدانید که در این سال مایکل جکسون روی فرش قرمز قدم گذاشت و جانی دپ به همراه یار سابقش کیت ماس در مراسم حضور پیدا کرد. با این حال پنجاهمین دوره کن یا چند جایزه غیرمنتظره همراه بود که اعطای جایزه بهترین بازیگر به شان پن برای بازی در «او خیلی دوست داشتنیه» ساخته نیک کاساوتس بر اساس فیلمنامه ای از پدرش، جان مهمترین آنها بود.
عدالت در بخش های دیگر توسط هیئت ژوری بهتر اجرا شد، ایزابل آجانی رییس این هیئت جایزه بهترین بازیگر زن را به کیتی برک برای فیلم «Nil by Mouth»، اولین تجربه کارگردانی گری الدمن اعطا کرد. جایزه نخل طلا نیز به فیلم رمزآلود و مینیمالیستی عباس کیارستمی، «طعم گیلاس» و «مارماهی» شوهئی ایمامورا رسید. جایزه بزرگ کن را «آخرت شیرین» اتوم اگویان و جایزه بهترین کارگردانی را وونگ کار - وای برای «شاد در کنار هم» به خانه برد. «قدرت مطلق» کلینت ایستوود، تریلری معمولی که پیشاپیش به اکران سینماهای آمریکا درآمده بود نیز به این دوره از کن خاتمه داد.
عناوین مهم بخش مسابقه «ضد مسیح» (لارس فون تریه)، «ستاره فروزان» (جین کمپیون)، «آغوش های گسسته» (پدرو آلمودوار)، «روبان سفید» (میشل هانکه)، «به ووید وارد شوید» (گاسپار توئه)، «تنگ ماهی» (آندریا آرنولد)، «لعنتی های بی آبرو» (کوئنتین تارانتینو)، «یک پیامبر» (ژاک اودیار)، «عطش» (پارک چان - ووک)، «Kinatay» (بریانته مندوزا)
یک صف پر از ستارگان. دو کارگردان از فهرست بالا با شهرت بیشتری فیلم های خود را در کن 2015 نمایش دادند؛ نوئه با «عشق» قدر ندیده و اودیار با «دیپان» در جشنواره 2015 حاضر بودند تا دومی در نهایت با غافلگیری جایزه نخل طلا را به خانه ببرد. هیئت ژوری به ریاست ایزابل هوپر و متشکل از جیمز گری، نوری بیلگه جیلان که بعدتر جایزه نخل طلا را از آن خود کرد.
استاد کره ای، لی چنگ - دونگ، فیلمنامه نویس بریتانیایی، حنیف قریشی، رابین رایت پن، شوکی، شارمیلاتاگور و آزیا آر. جنتوی بازیگر به قضاوت فیلم ها نشستند. همچنین یکی از شاهکارهای پیکسار، «بالا» به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره انتخاب شد تا اولین فیلم انیمیشن در تاریخ کن باشد که این افتخار را کسب می کند. با چنین دودمانی شاید انتظار داشته باشید که انتخاب های داوران کاملا بی عیب و نقص باشد و راستش می دانید؟ تقریبا همین طور است: نخل طلا به «روبان سفید» هانکه رسید تا برخی گمان کنند شاید علاقه هوپر به همکار صمیمی اش، هانکه در این انتخاب دخیل بوده است. با این حال ما چنین حدسی نمی زنیم.
در حقیقت با چنین کیفیتی در بخش مسابقه، داوران تیر خود را به هر سو که می زدند به یک برنده احتمالی لایق برخورد می کرد اما هر سالی که در آن جایزه بزرگ به «یک پیامبر»، جایزه هیئت داوران به «عطش» و «تنگ ماهی»، جایزه بهترین بازیگر زن به شارلوت گنزبور برای «ضد مسیح» و جایزه بهترین بازیگر مرد به کریستوف والتز برای «لعنتی های بی آبرو» (هر چه باشد بار اولی بود که چنین اجرایی از او می دیدیم) برسد باید دوره ای تاثیرگذار در تاریخ کن باشد.
جایزه نگاهی نو که نصیب «دندان نیش» اثر یورگوس لانتیموس شد را هم به این فهرست اضافه کنید تا مجموعه ای برازنده از برندگان را داشته باشید. به این ترتیب شاید بتوانیم از جایزه بهترین کارگردانی که برای فیلم غیر دیدنی «Kinatay» به مندوز اعطا شد هم چشم پوشی کنیم، بالاخره این تحسین از او منجر به همکاری خوب او و هوپر در «اسیر» شد.
عناوین مهم بخش مسابقه: «عشق» (میشل هانکه)، «زنگار و استخوان» (ژاک اودیار)، «آنسوی تپه ها» (کریستین مونیو)، «هولی موتورز» (لئو کاراکس)، «شکار» (توماس وینتربرگ)، «آنها را با ملایمت بکش» (اندرو دامینک)، «قلمرو مونرایز» (وس اندرسون)، «Post Tenebras Lux» (کارلوس ریگاداس)، «عشق بهشت» (ولریش سیدل)، «ماد» (جف نیکولز)، «کاسموپلیس» (دیوید کراننبرگ)، «واقعیت» (ماتئو گارونه)
به این مرحله که رسیدیم انتخاب آخرین دوره برتر از جشنواره کن برای مان دشوار شد. برای کسانی که به اندازه کافی خوش شانس بوده اند که در سال های اخیر در این مراسم شرکت کنند، 2012 از بهترین سال ها محسوب می شود. سال های دیگری بودند که عناوین حاضر در بخش مسابقه به لیست فیلم های محبوب ما از کن نزدیکی بیشتری داشتند اما چیزی که در این فهرست به دنبال آن بودیم عمق و کیفیت کلی رقابت بود. سالی که استعدادهای زیادی را از نقاط مختلف به خود دید و البته سالی که یکی از محبوب ترین فیلم های هزاره سوم برای من در رقابت ها حاضر شد: «هولی موتورز» هذیانی و آتش فشانی.
شاهکار وحشیانه و غیرقابل توصیف لئو کاراکس شاید دست خالی از کن بیرون آمد اما هنوز هم مثل جواهری بر تاج کن 2012 می درخشد. البته، شاید به حال هیئت ژوری متشکل از آندری آرنولد و الکساندر پین و رییس آن، نانی مورتی افسوس بخورید، مورتی بعدتر اذعان کرد که انتخاب «عشق» هانکه برای دریافت جایزه نخل طلا در نتیجه تصمیم جمعی داوران بوده است، در حالی که داغ ترین فیلم ها از نظر بیشتر آنها حماسه ریگاداس و «بهشت؛ عشق» اولریش سیدل و البته شاهکار کاراکس بوده است.
ایده انتخاب جمعی که نخل طلا را به فیلم هانکه رساند شاید جالب توجه باشد اما این سالی بود که جان هیلکات و هونگ سانگ - سورا با فیلم های شان در کن به خود دید و با این حال از جوایز مهم بی نصیب شان گذاشت. این شاید قوی ترین صف بندی در تاریخ کن باشد، مگر این که کن 2016 چیز دیگری ثابت کند.
ارسال نظر