حجت اشرفزاده: امیرحسین استیج بهمن دایرکت زد
حجت اشرف زاده، خواننده قطعه پرطرفدار «ماه و ماهی» است که حدود دو سال است از انتشار آن می گذرد و اتفاقا قطعه موفقی هم در بین طرفداران موسیقی اصیل بوده است.
خیلی به این اعتقاد ندارم که قطعه ماه و ماهی در برنامه استیج معروف شده باشد. چون زمانی که این قطعه بدون اجازه من و عوامل آلبوم در آن برنامه اجرا شد، از پنج ماه قبلش در بیپ تیونز پرفروش ترین قطعه بود. قطعه ماه و ماهی در طول تاریخ فعالیت سایت بیپ تیونز پرفروش ترین اثر بوده. آن هم قبل از خوانده شدنش در برنامه استیج.
درست است اما مخاطبی که از بیپ تیونز خرید می کند اساسا مخاطب جدی و خاص موسیقی است. مسلما بعد از اجرای استیج من و تو این قطعه مخاطب عام پیدا کرد.
اعتقادی به این حرف ندارم. طبقه بندی مخاطب شما به نظر من اشتباه است. اصلا مخاطب عام یعنی چه؟ آیا استانداردی برای مشخص کردن مخاطب عام وجود دارد؟
اصولا وقتی کسی سلیقه خاصی در موسیقی ندارد و فقط کارهای روز و بازاری گوش می کند و به کیفیت یک اثر هنری هم بهایی نمی دهد مخاطب عام است.
خب خود من هم گاهی اوقات همین طور هستم. مثلا زمانی که در جاده رانندگی می کنم خیلی دوست ندارم موسیقی گوش کنم که ذهنم را درگیر کند. اما در کل می خواهم بگویم با بخشی از صحبت شما موافقم و آن هم اینکه ما زا ابتدای کار هیچ استراتژی برای معرفی اثرمان به طیف وسیعی از مخاطبان موسیقی نداشتیم و این ضعف ما در بخش تبلیغات بود. ما فقط کار تولید کردیم و سعی کردیم کار خوبی تولید کنیم.
ماه و ماهی دست به دست چرخید تا معروف شد. در اسفند سال ۹۴ کار من توسط یک خواننده غیرحرفه ای در برنامه استیج اجرا شد، در صورتی که ماه و ماهی سال ۹۲ تولید شد و تا سال ۹۴ خودش بین مردم دست به دست می شد؛ آن هم بدون هیچ تبلیغاتی. همین نکته تاییدی بر حرف من است که مخاطبان پارسی همه شان خاص هستند. شما اگر دقت کنید یک قطعه مثل «کجایی» چاووشی یا «چرا رفتی» همایون شجریان یا همین «ماه و ماهی» بین مردم گل می کند یا به عبارتی هیت می شود آن هم بدون اینکه تهیه کننده یا عوامل کار برایش تبلیغات خاصی داشته باشند.
البته برای «چرا رفتی» همایون شجریان یک موزیک ویدئوی جنجالی و پربازیگر ساخته شد و «کجایی» محسن چاووشی هم که در یک سریال پرمخاطب پخش شد؛ اما در مورد ماه و ماهی در ابتدای کار این طور نبود. فکر می کنی یک قطعه باید چه خصوصیات و شاخصه هایی داشته باشد که هیت شود؟ آیا شانس هم در این ماجرا دخیل است؟
ببینید قبل از اینکه من کارم را شروع کنم یکسری بررسی هایی را در موسیقی ایران انجام دادم. استاد مشکاتیان خیلی سال پیش در مورد استفاده از شعر نو و شعر نئوکلاسیک خیلی به من اصرار داشتند. ابتدا فکر می کردم یک استاد موسیقی اصیل ایرانی حتما به من پیشنهاد می کند که از اشعار کلاسیک ایرانی در کارهایم استفاده کنم در صورتی که این طور نبود.
از همان زمان شعر حسین منزوی، استاد محمدعلی بهمنی، فاضل نظری و غزل سرایانی که آثارشان فضای متفاوتی دارد را پیگیری می کردم و بین اینها شعر علیرضا بدیع را انتخاب کردم. نشستیم و ساعت ها روی اینکه چه غزلی را برای چه موسیقی ای انتخاب کنیم فکر کردیم. به اضافه اینکه من چیزی حدود ۱۰۰ آهنگ محبوب مردم از دوران مشروطه تا زمان حال را بررسی کردم.
همه آنها ملودی های روان و تنظیم های بدون پیچیدگی و شعرهای تاثیرگذار داشتند. یکی از خصوصیت های شعر علیرضا بدیع تفاوت نگاه به عشق و فراق و... است. در همه اینها یک دریچه دیگری باز شده. شما نگاه کنید در خیلی از ترانه های امروزی اگر فراقی هم اتفاق افتاده باشد با عناوین منفی و از آرزوهای بد برای معشوق سخن گفته می شود. اینها ادبیات ما نیست و واقعا خسته کننده است.
البته الان دیگر این طور نیست. تب ترانه های ضدعشق چندسالی است که از مد افتاده.
خب اینها همه چیزهایی است که در یک دوره زمانی دیده ام و از آن حرف می زنم. ادبیات ما می گوید آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست، هرکجا هست خدایا به سلامت دارش. هیچ وقت در ادبیات ما آرزوی مرگ و نیستی برای یار سفرکرده نمی کنند.
در مقابلش هم اشعار و ترانه هایی داریم که زیاد عجز و ناله می کنند.
بله. در جنس دیگری از ترانه ها عاشق خودش را در مقابل معشوقش به شدت کوچک و سخیف می کند. ولی در کل تصویرسازی هایی که در غزل امروز هست تصویرسازی های ناب و شکیلی است. مثل تصویر ماه و ماهی. این تصویرها شانس زیادی دارند برای اینکه مردم به آنها توجه کنند. من هم از ابتدا دنبال همین تصویرها بوده ام و خیلی ها هم به من گفتند این کار را نکن چون هیچ کس گوش نمی دهد، چون چنین اشعاری به سختی در قالب موسیقی می نشیند. این غزل ها هجاهای بلند و بحر عروضی طولانی دارند و آهنگ سازان به دنبال چفت و بست های ترانه هایی با هجاهای کوتاه هستند. خلاصه اینکه ما این ریسک را کردیم و این کار را خواندیم.
ببینید خود نوحه، آواز اصیل ایرانی است. قدیمی ترین و بهترین نوحه خوان های ما به آواز ایرانی و موسیقی فولک ایرانی تسلط داشته اند. شما یک نغمه شوشتری را که می شنوید ممکن است یک ساعت اشک تان را دربیاورد و خیلی از نوحه خوان ها هم از آن استفاده می کنند. اصل و اساس اینها همه به ردیف های آوازی و ردیف های دستگاهی ایرانی است. من خودم ردیف های ایرانی را آموزش می دهم. بعضی از این گوشه ها در موسیقی اصیل ایرانی آنقدر شاخص هستند که ممکن است در خیلی از جاها استفاده شوند. مثلا اذان موذن زاده در گوشه بیات ترک است و شما می بینید که چقدر هم زیبا است. حتی مثلا در چهارگاه قطعه ای مثل «بادا بادا مبارک بادا» ساخته شده.
جالب است، در چهارگاه که کاملا یک فضای حماسی دارد قطعه ای ساخته می شود که در مجالس شادمانی استفاده می شود. بعضی از بخش های موسیقی ایران هست که مردم با آنها حس نوستالژیکی دارند و مربوط به نوحه و مداحی نیست. هر کس ممکن است از دریای غنی موسیقی ایرانی چیزی بردارد و استفاده کند و موفقی هم بشود. کار ما هم کپی از یک مداحی نبوده. موسیقی دستگاهی آنقدر وسعت دارد که تا مدت ها می شود از آن استفاده کرد.
کمی از این بحث تخصصی فاصله بگیریم. امیرحسین در استیج ماه و ماهی را خوب اجرا کرد یا نه؟
راستش من شاگردان زیادی دارم و به نظرم خیلی های شان می توانند این اثر را بهتر از او اجرا کنند. من خودم زیاد تلویزیون و ماهواره نمی بینم و وقتی این کار در آن برنامه اجرا شده بود بیش از ۵۰ هزار نفر از دوستانم آن را برایم فرستادند و واکنش من هم همراه با لبخند بود.
به هرحال وقتی یک اثر، خوب از آب درمی آید و مردم هم دوستش دارند شاید هر آدمی به نوعی خودش را در آن اثر شریک بداند. البته بهتر بود که قبل از خواندنش اجازه می گرفتند. البته بعد از اجرای ماه و ماهی خود کسی که این کار را اجرا کرده بود به من در اینستاگرام دایرکت فرستاد و گفت من فرصت نکردم اجازه بگیرم؛ من هم در جواب به ایشان گفتم که اگر می دانستم قرار است این قطعه را بخوانی حتما توصیه هایی می کردم که بتوانی آن را بهتر اجرا کنی.
به هر حال برای همه جوانان ایرانی آرزوی موفقیت می کنم. نظر خاصی هم درباره این موضوع ندارم. فقط من بعد از آن اجرا دیدم که عده ای این قطعه را با صدای ایشان گوش می کنند و اصلا کار را متعلق به ایشان می دانند و کمی از این بابت ناراحت شدم. البته اینها هم طبیعی است و شاید نباید خیلی اهمیت داد. شاید این موضوع یک استراتژی درست تری از سمت ما لازم داشته که کار خودمان را طوری پرزنت کنیم که همه بدانند متعلق به چه کسانی است.
گفتید که از شما برای اجرای ماه و ماهی در استیج اجازه ای گرفته نشد. می خواهم بدانم آیا اصلا برای اجرای یک اثر در چنین برنامه هایی اجازه گرفتن از عوامل آن لازم است؟ چون همان طور که می دانید نمونه های ایرانی و خارجی زیادی از این برنامه ها هست و شرکت کنندگان زیادی هم دارند. آیا به نظر شما برای هر اجرا در هر برنامه باید اجازه گرفت؟
آن طور که من می دانم در بسیاری از کشورهایی که این مسابقات برگزار می شوند قانون کپی رایت به شدت اعمال می شود.
واقعا برای هر اجرا در آمریکن آیدل یا اکس فکتور از صاحب اثر اجازه می گیرند؟ حتی با وجود تعداد بالای شرکت کنندگان؟!
یا آن برنامه به عنوان یک برند از هنرمندان یک پیش اجازه می گیرد، یا وارد تعامل به هنرمندان می شود. هر کدام از آن هنرمندان کوچکترین اعتراضی داشته باشند می توانند به صورت حقوقی پیگیری کنند. متاسفانه در جامعه ما به این داستان بهایی نمی دهند. بنده خودم یک کار فولک خراسانی به نام «عکس» داشتم که از رادیو و تلویزیون هم زیاد پخش شد و هنوز هم پخش می شود. یک آقایی در یک استان دیگری این کار را خوانده بود و اتفاقا در تلویزیون استانی خودشان هم آن را اجرا کرده بودند.
زمانی که از ایشان پرسیدم چرا این کار را انجام دادید، خیلی ساده گفتند اشتباه کردم. در تمام دنیا قوانینی برای آثار هنری وجود دارد. اینکه ماه و ماهی بدون اجازه من اجرا شود چیزی از این قطعه کم نمی کند ولی این کی حق است که برای صاحبان اثر است و از طرفی یک احترام متقابل است. مثلا تنظیم این کار را در اجرای استیج تغییر داده بودند. تنظیم کنندگان این اثر هم ناراحت شده بودند و می گفتند چرا اینقدر دم دستی تنظیم شده و اصلا راضی کننده نیست.
درست است. اما در کل می خواهم بگویم ممکن است یک سری مسائل برای بعضی ها اهمیت داشته باشد و در عین حال برای بعضی های دیگر فاقد اهمیت باشد. حالا همه اینها وقتی با هم جمع می شود می تواند به کار شما هم تاحدودی ضربه بزند. اینکه اثر شما همان طور که هست شنیده نشود مسلما برای صاحب اثر جذابیتی ندارد. البته من تعصبی روی این موضوع ندرام و فقط به صورت کلی عرض می کنم. برای کسی که این قطعه را در استیج خواند هم آرزوی موفقیت دارم و از دست شان هم دلگیر نیستم.
هرچند که من با شبکه های غیرایرانی نه تماسی دارم و نه علاقه دارم که تماشای شان کنم. این را فارغ از هرگونه احساس ترسی می گویم. این اتفاقی بوده که افتاده و ممکن است برای هر خواننده ای بیافتد. فقط بهتر بود که در ابتدا هماهنگ می شد. چون این حق یک خواننده است که بداند قرار است سر اثرش چه بلایی بیاید.
برنامه تان برای آینده چیست؟
کار بعدی من کار سختی است. چون اگر قرار باشد این سنگ سنگین دوباره برداشته شود و کارهای آینده من بخواهد با ماه و ماهی مقایسه شود مسلما کار برای من سخت خواهدشد. هیت شدن یک کار می تواند یک بار اتفاق بیافتد. ممکن است این اتفاق باز هم برای من بیافتد و ممکن هم هسته که نیافتد اما من با همان وسواس و همان دقت همیشگی کارم را پیگیری و انجام می دهم. امیدوارم که کارهای بعدی ام هم بتواند مخاطبان ماه و ماهی را راضی کند.
آثار بعدی به صورت تک آهنگ منتشر می شوند و اجراهایم هم برنامه ریزی شده است. برای اجراهای داخلی و خارج از کشورمان هم برنامه ریزی و درخواست مان را هم به دفتر موسیقی ابلاغ کرده ایم. ان شاءا... که همه چیز خوب پیش برود و بتوانیم در آرامش به کارمان ادامه بدهیم.
نظر کاربران
امیرحسین استیج صداش خیلی از تو بهتره,من که این ترانه ماه وماهی رو اولین بار با صدای امیرحسین شنیدم خیلی هم خوب وعالی اجرا کرد.
چقدر از خود راضی,این دیگه کیه؟ما که تو رو نمیشناسیم.
خودشو تحویل میگیره.. یه اهنگ خوندی گرفته.. همین...
امیرحسین استیج هم صداش و هم مرام و ادب و شخصیتش خیلی بالاتر از این آقاست.